وجوه التزام
1-عدم انحام تعهد
2-تاخیر انجام تعهد
- ۰ نظر
- ۰۴ بهمن ۰۲ ، ۱۶:۱۱
1-عدم انحام تعهد
2-تاخیر انجام تعهد
اَعیانُ الشّیعه کتابی تألیف سید محسن امین عاملی از علمای قرن ۱۳، در شرح زندگی و احوال بزرگان شیعه است. این کتاب که به زبان عربی نوشته شده، جامعترین تذکره یا دانشنامه در احوالات بزرگان شیعه در دولتهای اسلامی و شرح عقاید تشیع در اصول و فروع دین است.
سید محسن امین عاملی در این کتاب سرگذشت علمای شیعیان دوازده امامی، از فقها و اصولیین و کلامی و مفسرین و تاریخ نگاران و نسابین و فیلسوفان و منطقیان و جغرافی دانان و ستاره شناسان و پزشکان و ادیبان و صرفیان و علمای بلاغت و معانی و بیان و عروض و مصنفان و نویسندگان و سایر دانشمندان و هنر شیعه را که از آغاز اسلام تا زمان زندگی خودش که ۱۱۷۳۳ نفر بودهاند، جمعآوری کرده و جایگاه و سابقه خدمت شیعیان را به فرهنگ و تاریخ اسلام، بیان کردهاست.
وی بیشتر از ۵۰ سال در سفر و حضر اوقات خود را در جمع کردن منابع آن صرف نمود. وی قصد داشته آن را در ۱۰۰ جلد ۵۰۰ تا ۸۰۰ صفحهای جمعآوری کند ولی عمرش به نگارش و نشر بیشتر از ۳۳ جلد که یک دوره کامل رجال شیعهاست، کفاف نداد.
ساختار و تقسیمبندی این کتاب بهطور مختصر بدین صورت است:
دکتر سید حسن الامین که فرزند مؤلف اعیان الشیعه است مستدرک و تتمه ای بر کتاب پدرش نوشته که چند بار چاپ شدهاست.
الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة مؤلف شمس الدین ابو عبدالله محمد بن محمد بن حامد بن مکی جزینی عاملی، معروف به شهید اول (م ۷۸۶ ق).
این کتاب فقهی از دقیق ترین و مشهورترین کتب شهید اول می باشد و دارای نظم و ترتیبی ابتکاری است که پیشتر سابقه نداشت. در این کتاب عناوین جدیدی مثل المزار، الحسبه، المحارب، القسمه، المشترکات، الربا، تزاحم الحقوق اضافه شده است.
همچنین آرا و دیدگاههای بیشتر فقهایی که کتب آنها به ما نرسیده است، مانند ابن جنید، جعفی، عمانی و دیگران در آن نقل شده است. لازم به ذکر است که شهید موفق به اتمام کتاب الدروس نشده و قبل از اتمام به شهادت رسید. موضوعات مورد بحث در این اثر از کتاب طهارت تا رهن را شامل می شود.
کتاب الدروس الشرعیة یکی از آثار گرانقدر بجای مانده از شهید اول «قده» میباشد. این کتاب از زمان نگارش مورد توجه فقهای عظام واقع شده و حواشی و شروح متعددی همچون مشارق الشموس از علامه ملا حسین خوانساری (م ۱۰۹۹ ق)، حاشیۀ محقق کرکی (م ۹۴۰ ق)، شرح حاج محمد حسن کبه (م ۱۳۳۶ ق) بر آن نوشته شده است.
این کتاب از منابع بحار الانوار بوده و در موارد نادری در وسائل الشیعة و مستدرک الوسائل به آن استناد شده است.
این کتاب که پس از کتابهای ذکری الشیعة و البیان تالیف شده از دقیقترین و مشهورترین کتب مؤلف میباشد و در قسمت عبادات آن از الذکری مطالبی را نقل نموده است.
وی در خطبۀ کتاب مینویسد: فلما انتهت النوبة الینا اجبنا ان ننسج علی منوالهم و نقتدی بهم فی اقوالهم و افعالهم، فکتبنا فی ذلک ما تیسر من الذکری و البیان و عززناهما بهذا المختصر للتبیان.
از آنجایی که شهید اول این کتاب را در اواخر عمر شریفش تالیف نموده موفق به تکمیل مباحث آن نشده و ابواب فقهی را از کتاب طهارت تا پایان کتاب رهن در این کتاب جمع آوری نموده است به همین علت بعدها سید جعفر بن احمد بن ملحوس حسینی حلی، کتابی را بنام تکملة الدروس به منظور تکمیل مباحث آن تالیف نموده است که در صفحۀ ۸۴، ناشرین کتاب وعده دادهاند که در چاپ موجود کتاب به آن ضمیمه شود اما این مهم انجام نگرفته است.
کتاب الدروس در بین آثار مؤلف دارای ترتیب و نظم جدیدی است که قبل از آن در هیچ کدام از آثار بجای مانده از فقها دیده نمیشود و عناوین جدیدی همچون المزار، الحسبة، المحارب، القسمة، المشترکات، تزاحم الحقوق و مباحث کتاب اضافه نموده است.
وی در این کتاب بر خلاف دیگر آثارش همچون اللمعة الدمشقیة که دارای متن ادبی مختصر و پیچیدهای است از صنایع بدیع و نظائر آن استفاده ننموده و با متنی روان فتاوا و نظریات فقهی قبل از خود را در این کتاب جمع آوری نموده است.
این کتاب را شاید بتوان مجموعهای از فقه فتوایی و استدلالی دانست که مباحث استدلالی آن به صورت بسیار مختصر با ذکر اسامی بزرگان و نظریات آنان و روایات معصومین علیهمالسّلام طرح و بررسی شده است.
وی در مورد ابتکارات و مطالب گرانقدر موجود کتاب در جلد اول صفحۀ ۱۰۵ مینویسد: قد اتینا بحمد الله فی هذا المختصر ما لم یجتمع فی غیره من المطولات.
صاحب الذریعة دربارۀ ارزش علمی و جایگاه این کتاب در ادوار فقهی شیعه مینویسد: هو من اجل کتب الفقه عند الشیعة الامامیة، و قد تلقاه اکابر العلماء و اعاظم الفقهاء بالقبول و الاحسان و اصبح مرجعا لهم منذ عصر مؤلفه الی هذه الاواخر، و لیس ادل علی ذلک من استنساخ بعض الفحول و الابطال له للاستفادة منه.
و در اعیان الشیعة جلد ۱۰، صفحۀ ۵۹ به نقل از المستدرک الوسائل آمده است: الدروس التی جمعت علی صغر حجمها ما لم یوجد فی المطولات.
آنچنان که در الذریعة به نقل از ریاض المسائل آمده است، قسمت اول الدروس یعنی قسمت عبادات از سال ۷۸۰ ق آغاز و در سال ۷۸۴ ق پایان یافته است.
هم چنین در اجازۀ شهید به ابن خازن در سال ۷۸۴ ق در مورد این کتاب آمده است: و من ذلک کتاب الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة خرج منه نصفه فی مجلد،
بنابراین، این کتاب بین سالهای ۷۸۰ تا ۷۸۶ ق تالیف شده است و مؤلف به سبب شهادتش موفق به اتمام کتاب نشده است.
اولین چاپ کتاب در سال ۱۲۶۹ ق در تهران بوده است.
جلد اول کتاب موجود در سال ۱۴۱۲ ق و جلد دوم در سال ۱۴۱۴ ق توسط مؤسسۀ نشر اسلامی وابسته به جامعۀ مدرسین در قم چاپ شده است. از تاریخ انتشار جلد سوم اطلاعی در دست نیست.
گروه محققین کتاب، آقایان شیخ علی دباغ، شیخ کامل سنجری و سید علی طباطبایی میباشند.
در الذریعة در دو جا یعنی جلد ۸، ۱۴۵ و جلد ۱۳، ۲۴۲ به ۶ نسخه اشاره شده است که عبارتند از:
۱- نسخهای به خط شیخ حسن بن موسی بن صالح سکیکی، مربوط به سال ۸۰۳ ق که در نجف اشرف وقف شده است، این نسخه قدیمترین نسخۀ خطی و نزدیکترین نسخه به عصر مؤلف میباشد.
۲- نسخۀ کتابخانۀ صدر، مربوط به سال ۸۵۰ ق، و به خط شیخ ابراهیم کفعمی.
۳- نسخۀ کتابخانۀ فخر الدین، مربوط به سال ۸۵۶ ق، و به خط شیخ ابراهیم کفعمی.
۴- نسخۀ کتابخانۀ شیخ مشکور، مربوط به سال ۸۵۴ ق، و به خط شیخ طعمة بن احمد حائری.
۵- نسخۀ کتابخانۀ شوشتریها، مربوط به سال ۱۰۲۶ ق، و به خط سید حسین بن حسن عسگری کربلایی.
۶- نسخهای به خط حسین بن نور الدین سبزواری، مربوط به سال ۸۷۲ ق.
صاحب الذریعة در مورد نسخههای شمارۀ ۱، ۶ در جلد ۱۳ صفحۀ ۲۴۲ مینویسد: هذه النسخة و نسخة السکیکی من نفائس مخطوطات اصحابنا التی لم تذهب الی مکتبات اوربا یستخرج من الاجازتین اللتین علیهما عدة تراجم العلماء منسیین لا ذکر لهم فیای کتاب.
در کتاب مقدمهای بر فقه شیعه (صفحۀ ۱۳۶) به ۱۰ نسخۀ خطی اشاره شده است که قدیمترین نسخههای آن متعلق به کتابخانۀ مجلس سنای سابق، مربوط به سال ۷۸۵ ق، و کتابخانۀ دانشگاه الهیات مربوط به سال ۷۹۸ ق میباشد.
در چاپ کتاب موجود از ۵ نسخه استفاده شده که عبارتند از:
۱- تصویر نسخهای که متعلق به کتابخانۀ ملک است، مربوط به سال ۹۰۰، و به خط رشید الدین محمد بن صفی الدین محمد زوارهای. این نسخه، اصل در تصحیح کتاب بوده است.
۲- تصویر نسخهای دیگر از کتابخانۀ ملک، مربوط به سال ۸۳۸ ق، که با رمز (م) مشخص شده است.
۳- تصویر نسخهای از کتابخانۀ امام رضا در مشهد مقدس، مربوط به سال ۸۲۲ ق، که با رمز (ق) مشخص شده است.
۴- نسخۀ چاپ سنگی قدیمی، که با عنایت آیة الله سید موسی زنجانی چاپ شده است. این نسخه با نسخههای خطی معتبری مقابله شده است و با رمز (ز) مشخص شده است.
۵- نسخۀ چاپی تصحیح شده سید حجت لاجوردی که به گروه تحقیق هدیه شده است تا در تصحیح کتاب موجود مورد استفاده قرار گیرد.
قابل ذکر است که از نسخۀ اول و نسخۀ چهارم در بعضی موارد احیانا به صورت تلفیقی در تصحیح کتاب استفاده شده است.
شهید اول در این کتاب بر خلاف کتابهای متعارف فقهی که در ۴ قسمت کلی عبادات، عقود، ایقاعات و احکام مباحثی را دسته بندی نمودهاند، به طرح عناوین جدید و ابتکاراتی نظیر مزار، حسبه، وصایة، تزاحم، حقوق مبادرت نموده است.
از طرف دیگر کتاب قضاء و شهادات که در قسمت احکام مطرح میشده، در کنار مباحثی همچون عتق، وقف و دیگر مباحث ایقاعات ذکر نموده و تقسیم بندی متداول را رعایت ننموده است.
مباحث مطرح شده در کتاب، از کتاب طهارت تا پایان کتاب رهن در ۳ مجلد چاپ شده است. هر کتاب فقهی با عناوین درس تقسیم بندی شده و در مجموع مباحث کل کتاب به ۲۸۲ درس تقسیم شده است.
در جلد اول کتابهای طهارت، صلاة، زکاة، صدقه، خمس، صوم، اعتکاف، حج مطرح شدهاند.
در جلد دوم کتابهای مزار، جهاد، حسبه، مرتد، محارب، قضاء، دعوی، قسمة، شهادات، نذر و عهد، یمین، کفارات، عتق، ام ولد، مدبر، مکاتب، وقف، هبه، وصیة، وصایة، میراث، صید، تزکیه.
در جلد سوم کتابهای اطعمه و اشربه، احیاء موات، مشترکات، لقطه، جعاله، غصب، اقرار، مکاسب، بیع، سلف و سلم، خیار، ربا، دین، صلح، تزاحم حقوق، شفعه، رهن.
به دلیل اهمیت کتاب الدروس در جهان فقه و فقاهت علمای بزرگی به آن توجه خاصی مبذول داشته و حواشی و شروح متعددی بر آن نوشته شده است که در الذریعة ج۸، ۱۴۵، ۱۴۶، ج۱۳، ۲۴۳، ۲۴۴، به آنها اشاره شده است.
آقا بزرگ تهرانی در الذریعة ج۱۳، ۲۴۳ در مورد حواشی و شروح آن مینویسد: و لاهمیة هذا الکتاب و جلالته عند العلماء عمدوا الی شرحه و له شروح کثیرة نذکر منها ما وقفنا علیه:
۱- شرح میرزا عیسی بن محمد صالح (م ۱۰۷۳ ق)، پدر میرزا عبدالله افندی صاحب ریاض العلماء.
۲- مشارق الشموس تالیف علامه ملا حسین بن محمد خوانساری (م ۱۰۹۹ ق).
۳- شرح شیخ جواد کاظمی شاگرد شیخ بهایی، معروف به فاضل جواد (م ۱۰۶۵ ق).
۴- شرح میرزا مهدی بن هدایة الله مشهدی شهیدی (م ۱۲۱۸ ق).
۵- تتمیم مشارق الشموس تالیف آقا رضی الدین محمد بن حسین خوانساری (م حدود ۱۱۲۵ ق).
۶- احیاء النفوس فی شرح الدروس تالیف سید محمد علی بن محمد عاملی اصفهانی (م ۱۲۷۴ ق)
۷- شرح موسوم به عروة الوثقی.
۸- شرح کتاب حج از شیخ جواد بن تقی ملا کتاب نجفی.
۹- شرح کتاب حج از حاج محمد حسن کبه (م ۱۳۳۶ ق).
۱۰- انارة الطروس تالیف محمد بن محمد باقر مختاری نائینی (م حدود ۱۱۴۰ ق).
۱۱- مشکاة الانوار الحسینیة تالیف محمد ابراهیم بن علی حائری قزوینی (زنده در ۱۲۲۹ ق).
علاوه بر شروح مذکور، حواشی نیز بر دروس زده شده که عبارتند از:
۱- حاشیۀ محقق کرکی (م ۹۴۰ ق) (الذریعة ۶، ۸۵، اعیان الشیعة ۸، ۲۱۰).
۲- التعلیقات تالیف شیخ عز الدین حسن بن حسین جزائری (زنده در ۸۴۹ ق)، معروف به ابن مطر جزائری
از آنجایی که این کتاب پس از الذکری، البیان، و القواعد و الفوائد تالیف شده است دارای ارزش و اعتبار علمی خاصی است و فقهای بعد از مؤلف در آثار علمی خود مکررا به آن استناد نمودهاند و در بحار الانوار بیش از صد مورد به آن استناد شده است.
از ویژگیهای کتابهای شهید، بخصوص «غایة المراد» و «الدروس» نقل نظریات بزرگانی همچون الجعفی، ابن جنید، ابن طاوس در البشری میباشد که در سایر کتب فقهی قبل از وی دیده نمیشود.
نقل بزرگان
وی در این کتاب اقوال و نظریات اکثر بزرگان فقهای قبل از خود را نقل نموده و بخصوص به نظریات شیخ طوسی، ابن ادریس، ابن جنید، علامۀ حلی، ابو الصلاح حلبی، سید مرتضی، شیخ مفید و شیخ صدوق بسیار استناد شده است.
در این کتاب علاوه بر مباحث فقهی بعضی از مسائل تاریخی صدر اسلام ذکر شده که در بحار الانوار، اعیان الشیعة، و سایر کتب تراجم مورد استناد واقع شده است، به عنوان نمونه
در کتاب الدروس اسامی زیادی به رمز و کنایه ذکر شدهاند که برای استفادۀ بیشتر خوانندگان بر آنها اشاره میشود:
۱- ابنا بابویه
۲- حلبی: ابو الصلاح حلبی
۳- التقی: ابو الصلاح حلبی
۴- الشیخان: شیخ طوسی و شیخ مفید
۵- الحلیون: ابن ادریس، علامۀ حلی، محقق حلی
۶- الفاضل: علامۀ حلی
۷- الفاضلان: محقق حلی، علامۀ حلی
۸- القاضی: ابن البراج
۹- کتابی الاخبار: التهذیب، الاستبصار
۱۰- الشامیون الثلاثة: ابو الصلاح، ابن البراج، ابن زهرة
این کتاب در سه جلد به زبان عربی، به همت انتشارات مؤسسه نشر اسلامی، در سال ۱۴۱۲ ق چاپ و منتشر شده است.
اَمَلُ الآمِل فی عُلماء جَبَل عامِل کتابی رجالی تالیف شیخ محمد بن حسن معروف به حر عاملی (متوفی ۱۱۰۴ق) در شرح حال برخی از دانشمندان شیعه بهویژه علمای جبل عامل لبنان. نام دیگر کتاب «تذکرة المتبحرین فی العلماء المتأخرین» است که گاهی بخش دوم کتاب به این نام خوانده شده است.
محمد بن حسن بن علی بن محمد بن حسین معروف به شیخ حُرّ عاملی از دانشمندان، محدثان و فقهای امامیه در قرن یازدهم هجری و صاحب تألیفات گرانقدر و صاحب اثر گرانبهای «وسائل الشیعه» است. شیخ حر به «صاحب وسائل» نیز شهرت دارد. وی در شهر مشهد درگذشت و آرامگاهش در حرم رضوی است.
شیخ حر عاملی در مقدمه بخش دوم درباره انگیزه خود از نگارش این کتاب رؤیایی را ذکر میکند که ۲۳ سال قبل از نگارش این کتاب در سال ورودش به مشهد (۱۰۷۳ق) دیده است. در این رویا مردی را دید که نشانههای صلاح و خیرخواهی بر او نمودار بود. آن مرد به وی گفت: «چرا کتابی تألیف نمیکنی که نامش را «أمل الآمل فی علماء جبل عامل» بگذاری؟!» وی همچنین در مقدمۀ کتاب مینویسد: به نظرم رسید شرح حال دانشمندان جبل عامل و همچنین علمای متاخر شیعه و مصنفاتشان را بنگارم؛ زیرا ندیدم کتابی را که سرگذشت ایشان در آن آمده باشد، هرچند که ذکر آنان در برخی کتب آمده است. عاملی در مقدمه دو نام برای کتابش معرفی کرده (أمل الآمل فی علماء جبل عامل) و همچنین (تذکرة المتبحرین فی العلماء المتأخرین) و اظهار داشته که می توان این دونام را برای دو بخش کتابش گذاشت.
شیخ حر عاملی درباره محتوای کتاب مینویسد: «به معاصران شیخ طوسی و افراد نزدیک به زمان وی اکتفا کردم و همگی آنان را ذکر نکردم چرا که مقصود مهمتر ذکر متأخرین از زمان شیخ بود مگر در مورد اهل جبل عامل.»
همچنین در فایدۀ دهم در بخش دوم میگوید: «کتاب ما در واقع مکمّل کتاب منهج المقال میرزا محمد بن علی بن ابراهیم استرآبادی و متمم فواید آن است چرا که در بر گیرندۀ اکثر علمای شیعه و بیشتر تألیفات آنهاست اگر کتاب میرزا محمد اکثر متقدمین را گرد آورده، این کتاب به اکثر متأخرین پرداخته است(جز کسانی که دسترسی به اسامی و احوال و تالیفاتشان نداشتیم).»
وی کتاب را به دو بخش تقسیم کرده است:
نخستین عالم از علمای جبل عامل که حر عاملی در این کتاب معرفی کرده است شیخ ابراهیم بن ابراهیم بن فخرالدین عاملی بازوری است. وی که از معاصران عاملی است مردی فاضل، بسیار صادق، درستکار و شاعری ادیب و از شاگردان شیخ بهایی و شیخ محمد نوه شهید ثانی محسوب میشود. عاملی مینویسد او در طوس از دنیا رفته و من او را ندیدم و دیوان کوچک شعری دارد که به خط خود اوست و از جمله کتابهایی است که از کتب او خریداری کردهام. وی همچنین رسالهای دارد به نام«رَحلة المسافر وغنیته عن المُسامر».[۵] نمونهای از شعر شیخ ابراهیم در تمجید از استادش شیخ بهایی این ابیات است
شیخ الانام بهاء الدین لا برحت | سحائب العفو ینشیها له الباری | |
مولى به اتضحت سبل الهدى وغدا | لفقده الدین فی ثوب من القار |
ترجمه: بهایی، شیخ و بزرگ مردمان که همواره ابرهای عفو الهی براو ببارد؛ مولایی است که در پرتو او راه های هدایت آشکار گشت و با فقدانش جامه دین از هم گسیخته شد. [۶]سید محسن امین در اعیان الشیعه نمونههایی دیگری ازاشعار او را درباره پسر صاحب مدارک و محمد بن حسن از نوادگان شهید ثانی نقل کرده است. [۷]
پایانبخش کتاب حر عاملی خاتمهای است که در آن ۱۲ فائده رانقل کرده است وی در آخرین قسمت مینویسد که این مجموعه حاصل تلاش او برای گرد آوری نام علمای متاخر از شیخ طوسی است و نیز کسانی که زمانشان به شیخ نزدیک بوده است و این مطالب را از مکانها و مواضع مختلف و از علمای جبلعامل و جاهای دیگر به دست آورده است.[۸] عاملی تاریخ پایان رسیدن کتابش را اول ماه جمادی الثانی سال ۱۰۹۷ هجری قمری ثبت کرده است. [۹]
مؤلف میگوید: منابعی که در کتاب خود از آنها نقل کردهام عبارتند از:
همچنین در موارد کمی از فهرست شیخ طوسی و رجال نجاشی و خلاصة الاقوال علامه حلی[۱۰]
کتابهایی که در زمینۀ امل الامل نگاشته شده است عبارتند از:
همچنین سید احمد حسینی اشکوری دو بخش امل الآمل و نیز کتاب تکملۀ امل الآمل و کتاب تتمیم امل الآمل را مورد تحقیق قرار داده است.
کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی نیز به چاپ «تکمله» و «تتمیم» اهتمام ورزیده است.[۱۱]
مؤلف کتاب المراسم ابو یعلی سلار ( سالار) بن عبد العزیز دیلمى طبرستانى( م ۴۴۸ ق) است، این کتاب مجموعهاى از فتاواى فقهى مؤلف است که در آن از طرح نظریات و اختلافات بین مذاهب اسلامى خوددارى شده است اگر چه مؤلف در سایر کتابهاى فقهى مفصلش به طرح تفصیلى مباحث فقهى پرداخته است . تقسیم مباحث کتاب به عبادات و عقود و سپس تقسیم عقود به معاملات و احکام و به تعبیر دیگر تقسیمبندى مباحث فقهى به سه قسمت عبادات، معاملات و احکام از زمان تألیف این کتاب متداول شده است.
کتاب المراسم یکى از معروفترین کتابهاى فقهى قدماء مىباشد، این کتاب شبیه رسالههاى عملیه متداول در زمان ما تألیف شده است. هیچ کدام از کتابهاى فقهى مشهور در زمان مؤلف همچون« المقنع » و« الهدایة » شیخ صدوق ( م ۳۸۱ ق) و« الانتصار» و« جمل العلم و العمل » سید مرتضی ( قده) از نظر نظم در تقسیمبندى مباحث و مسائل کتاب قابل مقایسه با این کتاب نیستند. نظم در دستهبندى مباحث کتاب در عین متن روان و دقت بىنظیر در مباحث فقهى این کتاب را از سایر کتب فقهى ممتاز نموده است.
تقسیم مباحث کتاب به عبادات و عقود و سپس تقسیم عقود به معاملات و احکام و به تعبیر دیگر تقسیمبندى مباحث فقهى به سه قسمت عبادات، معاملات و احکام از زمان تألیف این کتاب متداول شده است.
اگر چه مؤلف از اخص خواص سید مرتضى (قده) بوده و گاهى به نیابت از وى در بغداد تدریس مىکرده است، با این حال سبک طرح مباحث کتاب برخلاف سید مرتضى بر اساس اجماع و آیات قرآن نیست بلکه مؤلف به روایات و خبر واحد عنایت خاصى داشته و در جاى جاى کتاب از آنها استفاده کرده است. همانطور که مؤلف در خطبۀ کتاب و همینطور خاتمۀ کتاب ذکر نموده است این کتاب براى تدریس در حوزههاى علمیه تألیف شده است.
در خطبۀ کتاب این گونه مىگوید: قد عرفت على جمع کتاب مختصر تجمع کل رسم و یحتوى کل حتم من الشریعة و أقیمه على القسمة لیتقرب حفظه و یسهل درسه.
و در خاتمۀ کتاب: فقد أتینا فی هذا الکتاب على کتب الفقه مع الاختصار جنبنا الاطالة و الاکثار و جعلناه تذکرة للعالمین و اماما للدارسین.
مؤلف در این کتاب برخلاف کتابهایى نظیر الانتصار و المسائل الناصریات و نظایر آن توجهى به نظریات علماى مذاهب اسلامى نداشته بلکه با تمام توان نظریات شیعه را بصورت مدون و منضبط و به زیباترین وجه جمعآورى نموده است. این کتاب بیشتر به سبک جمل العلم و العمل سید مرتضى تألیف شده که به اصطلاح فقه مختصر بوده و به رسالههاى عملیه متداول شبیه است.
از تاریخ دقیق تألیف کتاب اطلاع دقیقى در دست نیست اما با توجه به این که در بحث غسل میت از شیخ مفید با عبارت رضى اللّه عنه ذکر شده است باید پس از ۴۱۳ ق نوشته شده باشد.
این کتاب اولین بار در سال ۱۲۷۶ در ضمن مجموعۀ جوامع الفقهیه چاپ شده است.
چاپ اول کتاب موجود در سال ۱۴۰۰ ق در نجف اشرف بوسیلۀ منشورات حرمین پاساژ قدس در سال ۱۴۰۴ تجدید چاپ شده است. محقق و مصحح کتاب دکتر محمود بستانی عضو هیئت رئیسۀ تدریسى دانشگاه نجف اشرف بوده است.
این کتاب داراى اسامى مختلفى در کتب تراجم مىباشد که عبارتند از:
۱- المراسم العلویة فی الفقه الإمامی.
۲- المراسم العلویة فی الفقه و الأحکام النبویّة (ذ/ ۲۰/ ۲۹۸).
۳- الأحکام النبویة و المراسم العلویة (ذ/ ۲۰/ ۲۹۸).
۴- الرسالة( این نام به علت اختصار مطالب آن تعیین شده است).
۵- المراسم العلویة و الأحکام النبویة.
۶- المراسم العلویة فی الأحکام النبویّة.
۷- المراسم العلویة (ذ/ ۱/ ۷۴).
در الذریعة به نسخهاى که به خط سید حسین بن محمد حسین طوسى( م ۷۰۲ ق) و نسخۀ شیخ محمد سماوی و نسخۀ سید محمد علی روضاتی در قرن ۱۲ در اصفهان اشاره نموده است.
در مقدمۀ ناشر از کتاب موجود از نسخهاى که کتاب از روى آن چاپ شده است مطلبى بیان نشده است.
در کتاب مقدمهاى بر فقه نسخههاى متعددى نام برده شدهاند که عبارتند از:
- نسخۀ دانشگاه الهیات در مشهد مقدس، نوشته شده در سال ۶۹۱
- نسخۀ کتابخانۀ آستان قدس رضوى با شمارۀ ۲۶۵۸
- نسخۀ کتابخانۀ آیة اللّه عظمى نجفى مرعشى با شمارههاى ۲/ ۲۹۳۲ که در قرن نهم نوشته شده
- و نسخۀ دیگر به شمارۀ ۳/ ۴۶۳۴ که در سال ۹۲۱ نوشته شده است.
شروح
۱- العلائم فی شرح المراسم، تألیف سید محمد على بن صدر الدین موسوى عاملى( م ۱۲۷۴ ق)، معروف به آقا مجتهد .
۲- شرح جماعتى بر کتاب مراسم، که در کتاب ذکرى در بحث تسلیم به آن اشاره شده است و بعضى از مطالب آن ذکر شده است.
البته کتاب مراسم با همۀ اختصارش بوسیلۀ محقق اول( قده) یا محقق حلی ( م ۶۷۶ ق)، خلاصه شده است که در ریاض العلماء به آن اشاره شده است: أقول قد اختصر المحقق( قده) بالتماس بعض أصحابه کتاب مراسمه المعروف بالرسالة مع اختصار أصل الرسالة فی نفسها و هذا الاختصار موجود عند الفاضل الهندی باصبهان.
مباحث فقهى کتاب به دو قسمت عبادات و معاملات( عقود و احکام) تقسیم شده است هر کدام از این قسمتها به کتابهاى مختلف و مباحث کتابها نیز با عنوان ذکر تقسیم شدهاند.
قسمت عبادات کتابهاى طهارت ، صلاة ، صوم ، حج ، اعتکاف و زکوة را در بردارد.
قسمت معاملات نیز شامل عقود و احکام مىباشد.
قسمت عقود شامل کتابهاى نکاح و متعلقات آن مکاسب و متعلقات آن، اجاره ، ایمان، نذرها، عتق ، تدبیر ، مکاتبه، رهن، ودیعه ، عاریه ، مزارعه ، مساقات ، ضمان ، کفالت ، حواله ، وکالت ، وقف ، صدقه ، هبه و وصایا است.
احکام نیز شامل جنایات و غیر جنایات است.
قسمت جنایات به دو کتاب دیات و حدود تقسیم مىشود.
قسمت غیر جنایات شامل کتابهاى لقطه ، صید و ذبائح، اطعمه و اشربه، مواریث و قضاء مىباشد.
اگر چه مؤلف در صفحۀ ۲۸ مىگوید: و المعاملات تنقسم قسمین، عقود و احکام، امّا در صفحۀ ۱۴۳ معاملات( غیر عبادات) را به عقود و غیر عقود تقسیم مىنماید و از غیر عقود تعبیر به احکام نمىکند.
از طرفى مؤلف در صفحۀ ۲۸ در حالى که اقسام احکام( غیر عقود) را ذکر ننموده است ولى در صفحۀ ۱۴۳ مىگوید: و قد ذکرنا فی صور الکتاب أقسام ذلک کلّه فلا وجه لإعادته، که این مطلب صحیح نمىباشد.
نکتۀ قابل ذکر این که بعضى از مباحث کتاب در زیر مجموعۀ مباحث دیگر مطرح شده است، مبحث خمس در زیر مجموعۀ زکاة و مبحث انواع طلاقها در زیر مجموعۀ مبحث نکاح ذکر شده است.
از ویژگىهاى مهم کتاب اختصار و ایجاز و دورى از طرح مباحث فقهى بصورت مستدل و مفصل است. این کتاب مجموعهاى از فتاواى فقهى مؤلف است که در آن از طرح نظریات و اختلافات بین مذاهب اسلامى خوددارى شده است اگر چه مؤلف در سایر کتابهاى فقهى مفصلش به طرح تفصیلى مباحث فقهى پرداخته است همچنان که در بحث نمازهاى مستحبى در ماه مبارک رمضان به آن اشاره نموده است اما در این کتاب مبناى وى بر نگارش مختصر این مباحث مىباشد.
از دیگر ویژگىهاى کتاب تقسیمبندى بىنظیر مباحث مختلف کتاب است که در کمتر کتاب فقهى قدماء دیده مىشود.
به عنوان نمونه در تقسیم بندىهایى نظیر کشیدن آب از چاه، نصابهاى متفاوت در زکاة، اقسام مرگ، مکاسب محرمه و اقسام نماز ، مؤلف به دقت و بسیار مرتب و منظم اقسام آنان را بیان نموده است.
از دیگر ویژگىهاى کتاب توجه مؤلف به نظریات و اقوال سایر فقهاء است که با عبارت« أصحابنا» آنها را نام برده است .
وى بر خلاف استادش سید مرتضى( قده) صرفا به اجماعات استناد نجسته است بلکه به روایت و خبر واحد و اقوال اصحاب نیز توجه نموده و از آنان استفاده نموده است.
از ویژگىهاى دیگر این که مؤلف در بیان روایات آنان را به صورت مبهم بیان نموده تا جایى که خواننده در بدست آوردن منابع آن دچار مشکل و سردرگمى مىشود.
به عنوان نمونه وى از عبارت« روى»
،« وردت الروایة»
،« فی بعض الروایات»
،« على الروایة الأخرى»
، ان صحت الروایة
، المأثور من آل الرسول
، المتلقى عن الأئمة علیه السلام
، و یا حتى گاهى از لفظ قیل به معنى روى استفاده نموده که راوى و سند روایت مشخص نشده است.
نظریات جدید
کتاب مراسم پر از ابتکارات و نظریات جدید مؤلف است که به مهمترین آنان اشاره مىشود.
۱- اولین فردى که نظریۀ حرمت اقامۀ نماز جمعه در زمان غیبت را مطرح نمود مؤلف مىباشد. در روضات الجنات این گونه آمده است: هو أول من اخترع القول بحرمة إقامة الجمعة فی زمان الغیبة.
وى وقت نماز مغرب را غروب خورشید مىداند اما وقت نماز عشاء را ناپدید شدن شفق قرمز مىداند و همینطور وقت نماز مغرب را تا جایى که سه رکعت به پنهان شدن شفق قرمز، باقى مانده است ذکر نموده است.
از دیگر نظریات وى این که حد ترخص در حکم مسافر بودن را فقط نشنیدن اذان ذکر نموده است و دیده نشدن دیوارهاى شهر را شرط نمىداند.
ریاض العلماء: و هو من أجل تلامذة المفید و المرتضى و صاحب کتاب المراسم المعروف، و هو رضی اللّه عنه قد کان رئیس القائلین بحرمة صلاة الجمعة فی زمن الغیبة.
أعیان الشیعة : المراسم العلویة فی الأحکام النبویة فی الفقه مطبوع و قد یعبر عنه بالرسالة اختصارا و قد توهم بعضهم التعدد و هو خطأ و فی الریاض اختصر المحقق جعفر بن سعید حلی کتاب المراسم کما سبق فی ترجمته.
الذریعة: المراسم العلویة فی الفقه و الأحکام النبویة، اسمه الأحکام النبویة و المراسم العلویة و اشتهر بالمراسم.
المسائل الناصریات نوشته شریف مرتضی، شرح و تصحیح کتاب الفقه الناصریة است.
«الناصریات»، «المسائل الطبریات»، «المسائل الناصریات»
سید ابو القاسم علی بن حسین موسوی بغدادی، معروف به شریف مرتضی یا علم الهدی (م ۴۳۶ ق).
کتاب مسائل الناصریات همان طور که از نام آن مشخص است شرح و تصحیح کتاب الفقه الناصریة تالیف سید ابو محمد حسن بن علی اطروش دیلمی، ملقب به ناصر کبیر (م ۳۰۲ یا ۳۰۴ ق)، جد مادری سید مرتضی «قده» است.
این کتاب از مشهورترین کتب فقهی سید مرتضی است که همچون کتاب «الانتصار» و «جمل العلم و العمل» در طول قرنها مورد توجه فقهای عظام واقع شده است.
کتاب فقه ناصریه فتاوای سید ابو محمد اطروش بوده که در کتاب مسائل الناصریات مورد بحث و استدلال واقع شده است و بعضی از فتاوای او پذیرفته شده و بعضی نیز رد شده است.
تبیین فقه مقارن
این کتاب به تبیین فقه مقارنهای بین مذاهب اسلامی پرداخته و چون پس از سایر کتب فقهی مؤلف مثل «مسائل الخلاف»، «تنزیه الانبیاء و الائمة علیهم السلام»، «العدد» و «مسائل اصول الفقه» نوشته شده است از اعتبار علمی خاصی برخوردار است.
وسعت اطلاعات و قدرت اجتهاد و استدلال وی و احاطه به نظریات شایع و نادر مذاهب اسلامی در این کتاب بخوبی مشهود است. کتاب شامل ۲۰۷ مسالۀ فقهی و عقیدتی است که مؤلف در عین اختصار و ایجاز با استناد به آیات قرآن کریم و اجماع به بحث پرداخته است.
و همین طور از مباحث اصولی همچون اصل استصحاب، عام و خاص، مفهوم حصر، دلالت امر بر وجوب وفور، استعمال لفظ در اکثر از معنی و مشترک لفظی، اجتماع امر و نهی نیز استفاده نموده است
اگر چه مشهور است که سید حسن بن علی ملقب به ناصر کبیر (جد سید مرتضی)، زیدی مذهب بوده است و لکن بسیاری از علماء امامیه او را دوازده امامی دانستهاند. در کتب تراجم و از آن جمله اعیان الشیعة و مستدرکات اعیان الشیعة نظریات علمای بزرگی در این رابطه مطرح شده است.
صاحب اعیان الشیعة نهایتا نتیجه میگیرد، و الاصح انه امامی اثنا عشری لقول النجاشی، و سپس عبارتی را از ریاض العلماء نقل میکند که: الناصر الکبیر هذا من عظماء الامامیة.
ولی صاحب مستدرکات اعیان این گونه مینویسد: و الذی بدا لی من هذه الرسالة ان الاطروش لیس امامیا اثنی عشریا و علیای حال فهو یخالف الامامیة فی الشطر الاکبر من فقهه.
با توجه به نظریات مختلفی که در مورد ناصر کبیر ذکر شده است نمیتوان بطور مسلم و یقینی وی را زیدی مذهب دانست زیرا:
۱- نجاشی وی را دوازده امامی دانسته است.
۲- شیخ صدوق هر وقت از وی نقل روایت میکند، عبارت قدس الله روحه را ذکر میکند.
۳- سید مرتضی پس از نام او عبارت ترضی عنه، ترحم علیه، کرم الله وجهه را ذکر نموده است و در خطبۀ کتاب این گونه مینویسد: و انا بتشیید علوم هذا الفاضل البارع کرم الله وجهه احق و اولی لانه جدی من جهة والدی.
که عبارت تشیید به معنی تحکیم و تقویت میباشد و اگر ناصر کبیر زیدی مذهب بوده است تشیید و تحکیم علوم زیدیه برای سید مرتضی معنا نداشته است. در جای دیگر از خطبۀ کتاب این چنین مینویسد:
و اما ابو محمد الناصر الکبیر و هو الحسن بن علی، ففضله فی علمه و زهده و فقهه اظهر من الشمس الباهرة و هو الذی نشر الاسلام فی الدیلم حتی اهتدوا به بعد الضلالة و عدلوا بدعائه عن الجهالة، و سیرته الجمیلة اکثر من ان تحصی، و اظهر من ان تخفی، و من ارادها اخذها من مظانها.
این عبارت که در آن، انتشار اسلام در دیلم و هدایت مردم به ناصر کبیر نسبت داده شده با زیدی مذهب بودن وی ناسازگار است.
۴- مطلبی که صاحب ریاض از شیخ بهایی از کتاب اثبات وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه نقل میکند که وی بعضی از فروعات فقهی را که با مذاهب مختلف هماهنگ بوده ذکر نموده است تا دلهای آنان به هم نزدیک شده و مردم متفرق و جدا نشوند و به عنوان نمونه این مسائل را ذکر میکند جمع بین غسل و مسح پاها در وضو، جمع بین قنوت امامیه و شافعیه، توقف و تردید در حلیت متعه و تحریم آن.
ناصر کبیر در کتابش المسترشد، این حدیث از حضرت علی علیهالسّلام را نقل نموده که: لا تخلوا الارض من قائم لله بحجیته، اما ظاهر مشهور، او خائف مغمور.
بنا به آنچه در مستدرکات اعیان الشیعة آمده است: و یظهر مما ورد فی هذه الرسالة من اسماء مؤلفاته الاخری انها جاءت متاخرة عن التالیف تلک المؤلفات فمن تلک المؤلفات کتاب الخلاف، مسائل اصول الفقه، العدد، تنزیه الانبیاء.
بنابراین کتاب باید بین سالهای ۴۲۰ تا ۴۳۶ تالیف شده باشد.
تاریخ چاپ
چاپ سنگی اول آن در ضمن جوامع الفقهیة در سال ۱۲۷۲ ق در ایران بوده است. سپس در سال ۱۴۱۰ ق، در ضمن کتاب سلسلة الینابیع در بیروت چاپ شده است.
کتاب موجود در سال ۱۴۱۷ ق به وسیلۀ مرکز البحوث و الدراسات العلمیة انتشار یافته است. نظارت بر انتشار آن را محمد واعظ زاده به عهده داشته است.
نسخهها
آقا بزرگ تهرانی در الذریعة به سه نسخه اشاره نموده است که عبارتند از:
۱- نسخۀ خطی شیخ اکبر، شیخ جعفر کاشف الغطاء در نزد نوه اش شیخ هادی بن شیخ عباس که در ضمن جوامع الفقهیة چاپ شده و به آن المسائل الطبریات نام نهادهاند همچنان که بصروی در فهرست کتب سید مرتضی آن را به این نام، نامیده است.
۲- نسخۀ کتابخانۀ آستان قدس رضوی که در سال ۱۰۹۳ نوشته شده است.
۳- نسخهای که در ضمن جوامع الفقهیة چاپ شده است.
در چاپ کتاب موجود از ۵ نسخه استفاده شده است که عبارتند از:
۱- نسخۀ مخزن کتابخانۀ عمومی دانشگاه تهران که نسخۀ قدیمی و صحیحی است که در سال ۵۷۴ ق نوشته شده و با رمز (د) مشخص شده است.
۲- نسخۀ مخزن کتابخانۀ عمومی مدرسۀ عالی شهید مطهری در تهران با شمارۀ ۲۵۳۳ که نسخۀ قدیمی و تصحیح شدهای است که در سال ۱۲۴۸ ق نوشته شده و با رمز (ط) مشخص شده است.
۳- نسخۀ مخزن کتابخانۀ آیة الله العظمی نجفی مرعشی در قم با شمارۀ ۴۳۴۶ و به خط سید تقی بن محمدرضا موسوی که در سال ۱۲۳۶ ق نوشته شده و با رمز (ن) مشخص شده است.
۴- نسخۀ مخزن کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی که در قرن ۱۲ نوشته شده و با رمز (م) مشخص شده است.
۵- نسخهای که در چاپ سنگی در ضمن کتاب جوامع الفقهیة چاپ شده و به خط محمدرضا بن عبدالله خوانساری در سال ۱۲۷۶ ق است و با رمز (ج) مشخص شده است.
کتاب شامل کتابهای طهارت، صلاة، زکاة، صیام، حج، طلاق، بیوع، شفعه، رهن، غصب، دیات، ایمان، فرائض، قضاء و مسائل متفرقه است.
کتاب طهارت شامل ۶۴ مساله است که مباحث اقسام آبها، اجزاء وضو، انواع نجاسات، مبطلات وضو، انواع غسل و تیمم را در بر دارد.
در کتاب صلاة، مباحث مقدمات نماز، اوقات نماز، اجزاء نماز، شکیات نماز، نماز مسافر، نماز خوف، نماز عید فطر و قربان، نماز خورشید گرفتگی، نماز استسقاء و نماز میت آورده شده است.
در کتاب طلاق نیز طلاق خلع و لعان بصورت بسیار مختصری مطرح شده است.
در کتاب قضاء نیز فقط یک مساله مطرح شده است.
در کتاب زکاة و بطور کلی در کتاب، مباحث خمس مطرح نشده است.
کتاب مسائل الناصریات دارای ابعاد و خصوصیات متعدد و مفیدی است که در این مختصر بررسی تفصیلی آن امکان ندارد با این حال به چند مورد آن اشاره خواهد شد.
یکی از مهمترین ویژگیهای کتاب طرح فقه مقارن بین مذاهب مختلف اسلامی است تا جایی که مثلا ۸۱ مورد از موارد وفاق بین زیدیه و دوازده امامی نظیر مسالۀ ذکر «حی علی خیر العمل» در اذان و اقامه را ذکر نموده است.
این خصوصیت از طرفی نشانگر احاطۀ وسیع مؤلف به نظریات مذاهب اسلامی و از طرفی باعث آشنایی با نظریات آنان میگردد.
از دیگر ویژگیهای کتاب طرح مسائل فقهی به صورت استدلالی است. اگر چه در این کتاب نیز نظیر الانتصار، اجماعات یکی از دلایل اصلی سید مرتضی در اثبات نظریات فقهای امامیه میباشد اما بر خلاف الانتصار صرفا به استدلالهای مختصر و اشاره گونۀ اصولی نپرداخته است بلکه بصورت مفصل از علم اصول فقه در این کتاب استفاده شده است که بعضی از آنان عبارتند از:
۱- استعمال لفظ در اکثر از معنی و وجود مشترک لفظی: و لفظه (الی) قد تستعمل فی الغایة و تستعمل ایضا بمعنی مع و کلا الامرین حقیقة.
۲- استصحاب: و کل هذه الاخبار توجب اطراح الشک و البناء علی الیقین.
۳- عام و خاص: و لفظ النساء عام فی الحوامل و غیر الحوامل، ظاهر هذه الآیة یقتضی عموم الامر الذی هو الوجوب لکل الاحوال.
۴- استفاده از حقیقت لغوی و شرعی و عرفی: و قد علمنا ان الخف لا یسمی رجلا فی لغة و لا شرع و لا عرف.
۵- عدم التفصیل در مسالۀ ازالۀ نجاسات با آب مطلق: فامر بتطهیر الثوب و لم یفصل بین الماء و غیره.
۶- مفهوم حصر: در رابطۀ با مفهوم حصر نسبت به لفظ (انما)
۷- استناد به کلام اهل لغت: و لا خلاف بین اهل اللغة فی ان اسم الاهاب یتناول الجلد فی سائر حالاته.
۸- استناد به ظاهر آیات قرآن کریم: و ظاهر هذا الکلام یقتضی ان السفر و المرض یجب معها القضاء.
۹- استناد به خبر واحد در صورتی که نص باشد: و هذا نص صریح فی موضع الخلاف.
۱۰- بحث اجزاء و اجتماع امر و نهی و این که نهی آیا اقتضاء فساد دارد و حتی در این مساله مؤلف به نظر اصولیین دیگر میپردازد و مینویسد: و ذکر بعض محصلی من تکلم فی اصول الفقه.
۱۱- دلالت امر بر وجوب و فور: و قد دللنا علی هذه الجملة فی مواضع من کلامنا فی اصول الفقه و بینا ان الصحابة و التابعین،... یحملون اوامر الشرع فی الاحکام الشرعیة من کتاب و سنة علی الوجوب و الفور.
از دیگر خصوصیات کتاب، اختصار و دوری از تطویل و زیاده گویی است که در خطبۀ کتاب نیز به آن اشاره دارد:
و اوردنا فی کل مسالة علی اختصار و اقتصار ما یکفی فی العلم بها و الاطلاع علی مکنونها و التفرقة بین صحتها و باطلها لانا لو قصدنا الشرح و البسط و الاستیفاء لخرج هذه المسائل فی اضعاف کثیرة.
در جای دیگر علت اختصار کتاب این گونه بیان شده است: الزمان یضیق عنه، و الشغل یمنع منه، و ایثار سرعة عود جواب المسائل اوجب بلوغ الغایة فی الاختصار.
ویژگی چهارم
با توجه به این که مسائل الناصریات شرح و تصحیح و تهذیب کتاب فقه الناصریه میباشد مؤلف بالتبع آن، مسائلی را که صرفا در مذهب اهل تسنن آمده است ذکر نموده است اما به این نکته تذکر داده است که این مسائل مربوط به فقه امامیه نیست.
به عنوان نمونه در مسالۀ خطای امام معصوم علیهالسّلام در بعضی از احکام و یا نسیان او که موجب فساد امامت او میشود این گونه مینویسد: هذه المسالة لا تتقدر علی مذهبنا، لانا نذهب الی ان الامام یجب ان یکون معصوما من کل زلل و خطاء کعصمة الانبیاء.
از دیگر خصوصیات کتاب اجماعات متفاوتی است که در کتاب مطرح شده است، گاهی اجماع متداول با این عناوین مطرح شده است، اجماع الفرقة المحقة، اجماع الشیعة الامامیة.
ولی گاهی نیز اجماع خاصی مطرح میگردد که برای درک معنای آن نیاز به تحقیق وسیع در کتابهای مؤلف و نظائر او هست. در مسالۀ ۵ این گونه آمده است: دلیلنا علی صحة مذهبنا الاجماع المقدم ذکره، بل اجماع اهل البیت علیهم السلام.
در مسالۀ عدم جواز امامت فاسق این گونه آمده است: و علیه اجماع اهل البیت کلهم علی اختلافهم و هذه من المسائل المعدودة التی یتفق اهل البیت کلهم علی اختلافهم علیها.
از طرفی گاهی مؤلف بر خلاف روش متعارف ایشان، برای اثبات مطلبش به اجماع استناد نمیکند مثلا در مسائل ۳۱، ۴۲، ۴۳، ۹۷، ۱۴۵ بدون استناد به اجماع نظریات فقهای شیعه را اثبات نموده است.
اعیان الشیعة به نقل از علامۀ حلی
و جل مؤلفاته لم یسبق الیها له فی الفقه الناصریات شرح مسائل لجده الناصر.
و در جای دیگر: و هی ۲۰۷ مسائل فیذکر الشریف المرتضی المسالة ثم یبین الحق و یستدل علیه استدلالا مفصل.
مستدرکات اعیان الشیعة: الف فی الفقه المقارن فوازن بین مذهبه محتجا له، و بین المذاهب الاخری محتجا علیها، و له فی ذلک کتب اهمها، الانتصار و الناصریات.
در جای دیگر: و من خیر کتب الدالة علی سعة اطلاعه و اجتهاده کتاباه الناصریات و الانتصار فقد ظهر فیهما مدی المامه بالمذاهب الفقهیة الاسلامیة.
و الناصر هذا هو الذی الف السید المسائل الناصریات و هی مائة مسالة فی تصحیح الکتاب الذی الفه الناصر المذکور فی الفقه.
المسائل الناصریة یا خود الناصریات در فقه و با چندین کتاب دیگر بنام جوامع الفقه در ایران چاپ، و شرح مسائل جدش ناصر الحق آتی الترجمة است.
اَلْحَدائقُ النّاضِرَة فی اَحْکامِ الْعِترَةِ الطّاهرَة کتابی فقهی به زبان عربی نوشته یوسف بن احمد بحرانی (متوفای ۱۱۸۶ق) است که از کتاب طهارت آغاز و با بحث ظهار پایان مییابد. روش بحرانی در این کتاب اخباری است؛ او در ابتدای هر فصل تمام احادیث مربوط به آن موضوع را میآورد و بعد از آن بحث فقهی را آغاز میکند. حاشیههای متعددی بر این کتاب نوشته شده است. از آن جایی که بحرانی نتوانست کتاب را به پایان برساند؛ حسین بن محمد آل عصفور اقدام به نگارش بخشهای باقیمانده کتاب کرده و آن را «عُیونُ الْحَدائق الناظره فی تَتْمیم الحَدائقِ النّاضره» نامیده است.
مقالهٔ اصلی: یوسف بن احمد بحرانی
یوسف بن احمد درازی بحرانی (۱۱۰۷-۱۱۸۶ق) معروف به صاحب حدائق و محدث بحرانی، یکی از علمای شیعه در قرن دوازدهم هجری قمری است. وی آثار زیادی را در علم حدیث و کلام و فقه نگاشته است که الحدائق الناضرة و لؤلؤة البحرین از آن جملهاند. بحرانی نزد حسین بن محمد جعفر ماحوزی و شیخ عبدالله بلادی بحرانی شاگردی کرده است. میرزای قمی، ابوعلی حائری، ملا مهدی نراقی، سید مهدی بحرالعلوم از شاگردان او هستند.[۳] بحرانی ریاست اخباریان شهر کربلا را بهعهده داشته است.[۴] او در ۴ ربیعالاول سال ۱۱۸۶ق در کربلا وفات کرد. یوسف بحرانی پایین پای امام حسین(ع) مدفون است.
بحرانی در مقدمه الحدائق الناضره بیان میکند که هدفش، تالیف کتاب جامعی است که مهمترین مسائل و فروعات فقهی را در کنار روایات نبوی و احادیث اهلبیت در خود داشته باشد.
حدائق الناضره شامل تمام ابواب فقه نمیشود. ابواب فقهی این کتاب از طهارت آغاز میشود و با ظهار به پایان میرسد.
شکل فصلبندی و جداسازی مطالب این کتاب با کتابهای فقهی پیش از خود تفاوت دارد و غیر از شرایع الاسلام سابقهای برایش یافت نمیشود. احتمال دارد که صاحب حدائق از شیوه تالیف مجمع الفائدة تاثیر پذیرفته باشد؛ زیرا پیش از مجمع الفائدة، چنین روشی در کتابهای فقهی مرسوم نبوده است.
مؤلف توجه ویژهای به مدارک الاحکام دارد و در بسیاری از مباحث به این کتاب ارجاع میدهد. بحرانی پیش از آغاز هر مسئله، روایات مربوط به آن مسئله فقهی را بدون هیچ استثنائی نقل کرده سپس وارد بحث و بررسی آن مسئله میشود. این روش در جلدهای نخستین نسبت به جلدهای پایانی بیشتر رعایت شده است.
بیشتر روایتهایی که در این کتاب نقل میشوند از مصادر و مدارک کتاب وسائل الشیعه هستند مگر آنکه شیخ حر عاملی حدیثی را نقل نکرده باشد که در اینصورت از دیگر کتابهای حدیثی استفاده شده است.
در آغاز کتاب، مطالب و قواعدی را که در استنباط فقهی نقش مؤثری دارند، در دوازده مقدمه مطرح کرده است. این مجموعه، همچون یک دوره اصول فقه فشرده و ضروری و مورد نیاز در فقه است؛ برای نمونه: در بیشتر مقدمات، بحثهایی از مباحث الفاظ را مطرح کرده به ارزیابی و اظهار نظر میپردازد، بحثهایی چون: حقیقت شرعیه، مشتق، اوامر و نواهی او همچنین در مقدمه دوازدهم اصلیترین اختلاف دیدگاههای مجتهد و اخباری را بیان میکند.
بحرانی برخلاف دیگر فقها به روایات کتابهایی که نویسندگان آنها معتبر باشند، اعتماد میکند، هر چند روایات مرسل و بیسند باشد، مانند مرسلههای من لا یحضره الفقیه و تفسیر عیاشی.
او از کتاب فقه الرضا بسیار نقل میکند؛ چراکه آن را به دلیل استناد به امام رضا معتبر میداند. ازاینرو با اطمینان، مطالب آن را به امام رضا نسبت میدهد.
بحرانی کتابش را با مقدمات دوازده گانه ای شروع کرده و در مقدمه اول تصریح کرده که امامان معصوم (ع) هر چند بر اساس تقیه برای یک موضوع چند حکم بیان کرده اند و به یک سؤال پاسخهای متعددی دادهاند ولی این بدان معنی نیست که تمام این پاسخها حتماً در میان عامه(اهل سنت) قائلی داشته است بلکه گاهی صرفاً برای این بوده که جان شیعیانشان را از این طریق حفظ کنند چنانچه خودشان نیز به این مهم تصریح کردهاند. در روایتی امام باقر(ع) در پاسخ به سؤال زراره که از تعدد پاسخها برای یک مسأله تعجب کرده بود فرمود: اگر همه شما شیعیان یک نظر را نقل کنید و بدان ملتزم باشید شناسایی شده و همین باعث کم شدن دوران بقای ما و شما خواهد شد. [۱۴] بحرانی باب نخست کتاب طهارت که نخستین کتاب فقه است را با تقسیم بندی آب شروع کرده و آن را به مطلق و مضاف و مطلق را به جاری و راکد و جاری را به آب چاه و غیر چاه تقسیم کرده است. وی همچنین آب راکد را به کر و کمتر از کر و کمتر از کر را به سؤر ( نیم خورده و پس مانده غذا یا آبی که انسان یا حیوان از آن استفاده کرده است) و غیر سؤر تقسیم کرده است.
پایان بخش کتاب در باره حکم کسی است که ظهار انجام داده و طلاق بائن یا طلاق رجعی داده و پس از عده ازدواج کرده است. بحرانی تصریح کرده که اگر کسی که ظهار انجام داده پیش از دادن کفار همسرش را طلاق رجعی بدهد و دردوران عده مراجعه کند حتماً باید(بدون اختلاف میان فقهاء) کفاره بدهد تا حرمتی که به واسطه ظهار آمده برداشته شود. اما اگر کسی که همسرش را ظهار کرده و او را طلاق رجعی یا بائن داده است و رهایش کرده و مراجعهای هم به او نداشته تا عدهاش تمام شده و با عقد جدید با او ازدواج کرده است آیا حکم ظهار باقی است و نیاز به کفاره است یا خیر؟ بحرانی بر این باور است که دیدگاه مشهورتر و ظاهرتر این است که حکم ظهار منتفی است چنان چه روایتی از امام باقر(ع) موید این دیدگاه است.
بنابر نقل محمداسحاق فیاض، از میان فقهای گذشته، تنها، نویسنده الحدائق الناضره است که کافران را مکلف به احکام فقهی نمیداند. ابوالقاسم خویی نیز در این مسئله نظر صاحب حدائق را پذیرفته است.بحرانی همچنین بر خلاف اکثر فقها نماز جمعه را در عصر غیبت، واجب عینی میداند.
یوسف بحرانی در این کتاب منکران امامت را کافر و نجس میپندارد.وی صلوات فرستادن را به هنگام شنیدن نام پیامبر(ص) چه در اذان و چه در غیر اذان بر خلاف مشهور واجب میداند.بحرانی معتقد به حرام بودن تراشیدن موی صورت است.
بحرانی همچنین در کتابش بین اذانی که برای اعلام رسیدن وقت نماز گفته میشود و اذانی که برای خواندن نماز جماعت گفته میشود فرق میگذارد و معتقد است چند اذان اعلامی چه در یکجا باهم و چه پس و پیش، مکروه و حتی شاید حرام و نامشروع باشد اما تعدد اذانی که برای خواندن نماز جماعت گفته میشود، اشکالی ندارد.
امرهای قرآن دلالت بر وجوب دارند و نهیها بر حرمت دلالت میکنند.
تسامح در ادله سنن یا نیاز نداشتن به دلیل معتبر در مستحبات و مکروهات، نزد او نادرست است؛ چراکه سنن نیز مانند احکامِ الزامی، نیاز به دلیل معتبر دارند.
در شبهه حکمیه تحریمیه، یعنی هر جا که ندانیم حکم شرعی کاری حرمت است یا حکمی دیگر غیر از وجوب، دیدگاه او لازم بودن احتیاط است و برائت را در آن جاری نمیداند.
همه روایات کتب اربعه را صحیح و قابل اعتماد میداند و اصطلاحات مختلف حدیثشناسی را در این زمینه نمیپذیرد.
بحرانی اجماع را حجت نمیداند، ولی شهرت را میپذیرد. او اجماع محصل را ناممکن دانسته و اجماع منقول را معتبر نمیشمارد. بااینهمه شهرت فتوایی را بدون ثابت شدن خلاف، حجت میداند؛ چرا که اتفاقنظر گروهی از افرادِ با تقوی و مورد اعتماد بر نسبت دادن چیزی به یک صاحبنظر، گویای درستی آن نسبت است.
از آن جایی که نویسنده کتاب الحدائق الناضره نتوانست کتاب را به پایان برساند، برادرزاده مؤلف حسین بن محمد آل عصفور اقدام به نگارش بخشهای باقی مانده کتاب کرده و آن را عیون الحدائق الناظره فی تتمیم الحدائق الناضره نامیده است.این کتاب در دو جلد توسط دفتر انتشارات اسلامی در سال۱۴۱۰ قمری چاپ شده است.
سید علی طباطبایی حائری معروف به صاحب ریاض، سید میرزا ابراهیم فسائی شیرازی نوادۀ سید علیخان کبیر، سید ابراهیم بن محمد موسوی دزفولی کرمانشاهی حائری، ابن یوسف الحدائقی شیرازی (از نوادگان مؤلف)، محمدتقی ایروانی از جمله کسانی هستند که بر کتاب الحدائق الناضره حاشیه نوشتهاند. همچنین خود مؤلف نیز بر کتابش حاشیههایی نگاشته که با رمز (منه) در خود کتاب مشخص شده است.
بخشهایی از این کتاب (طبق چاپ جامعه مدرسین تا جلد ۲۰) برای اولینبار توسط شیخ علی آخوندی در نجف منتشر شده و بعد از آن، توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه تا جلد ۲۲ با تحقیق و تجدید چاپ شد که جلد ۲۱ و ۲۲ آن برای اولین بار منتشر شده بودند. جلدهای ۲۳، ۲۴ و ۲۵ نیز در سال ۱۴۰۹ق توسط جامعه مدرسین برای اولین بار منتشر شدند.
در سال ۱۴۱۳ انتشارات دارالاضواء در بیروت اقدام به چاپ مجدد این کتاب نمود. این چاپ با تصحیح و فهرست دکتر یوسف البقاعی در ۲۵ جلد به همراه ۱ جلد فهرست منتشر شده است.
الِانتِصار یا الِانتصار فی انفِراداتِ الاِمامیه نام کتابی در فقه مقارن نوشته سید مرتضی (۳۵۵-۴۳۶ق) به زبان عربی است. این کتاب اولین تالیف شیعه در موضوع فقه مقارن دانسته شده است. نگارنده، این کتاب را در پاسخ به کسانی که بر منفرد بودن شیعه در برخی فروع فقهی خرده میگرفتند، نوشته است. پس از سید مرتضی فقهایی مانند شیخ طوسی و علامه حلی کتابهایی در فقه مقارن بر روش الانتصار نوشتهاند. الانتصار برای اولین بار در سال ۱۲۷۶ق به چاپ رسیده است. نُسَخ خطی متعددی از این کتاب در کتابخانه آستان قدس رضوی، کتابخانه دانشگاه تهران و کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی موجود است.
کتاب الانتصار را اولین تألیف شیعه در فقه مقارن دانستهاند. به گفته سید حسن امین پس از سید مرتضی، شیخ طوسی کتاب مسائل الخلاف و علامه حلی کتاب مختلف الشیعه را بر روش کتاب الانتصار سید مرتضی نوشتند.
سید مرتضی این کتاب را برای امیر وزیر عمیدالدین و با هدف مستندسازی احکام اختصاصی فقه شیعه و تبیین دلایل آن احکام از قرآن و سنت نگاشت.و علاوه بر مستندسازی آراء سایر فقیهان موافق با شیعه از دیگر مذاهب اسلامی را نیز ذکر کرد. این احکام اختصاصی احکامی بودند که دیگر مذاهب اسلامی، شیعه را به خاطر آنها متهم به مخالفت با اجماع مسلمین کردهاند.
علی بن حسین ملقب به سید شریف مرتضی علم الهدی (۳۵۵-۴۳۶ق) است.آقابزرگ تهرانی سید مرتضی را از استوانههای شیعه و نقیب طالبیان در بغداد خوانده است.شیخ طوسی از او به عنوان پیشگام در علوم مختلفی مانند کلام، فقه، اصول فقه، علم ادب، نحو، شعر، معانی شعر و لغت یاد کرده است.به گفته شیخ طوسی در کتاب فهرست سید مرتضی تالیفات فراوانی داشته است که برخی از آنها عبارتند از: جمل العلم و العمل، مسائل الناصریه، الذریعه فی اصول الفقه.
به گفتۀ محسن امین در کتاب اعیان الشیعه، سید مرتضی در این کتاب بیش از سیصد فرع فقهی را که شیعه در آن فروع منفرد بوده یا گمان انفرادش میرفته، جمعآوری کرده و بر آنها استدلال آورده است.[۱۱] وی برخی فروعات فقهی مربوط به ابواب فقهی زیر را مورد بررسی قرار داده است: طهارت، صلات، صیام، زکاة، حج، نکاح، ظهار، ایلاء، لعان، عده و اکثر الحمل، اَیمان و نذور و کفارات، عتق و تدبیر و کتابت، صید، اَشربه، بیوع و ربا و صرف، شفعه، قضاء و شهادات، حدود و قصاص و دیات، فرائض و مواریث و وصایا.
به گفته سید حسن امین در کتاب مستدرکات اعیان الشیعه، این کتاب بعد از سال ۴۲۰ق نوشته شده است. در کتاب مقدمهای بر فقه شیعه اولین نسخه چاپی که برای الانتصار ذکر شده به تاریخ ۱۲۷۶ق در تهران در ضمن مجموعۀ الجوامع الفقهیه برمیگردد.این کتاب در سال ۱۳۹۱ق به صورت مستقل به وسیله انتشارات المطبعه الحیدریه در نجف در یک مجلد و در سال ۱۴۱۵ق به کوشش انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در یک مجلد و در سال ۱۳۹۸ش به همت بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی در دو مجلد به چاپ رسیده است.
چند نسخه خطی برای این کتاب به شرح زیر ذکر شده است:
علاوه بر این نسخهها چندین نسخه خطی دیگر برای این کتاب ذکر شده. برخی از بخشهای این کتاب در قالب پایاننامه تحقیق، ترجمه، و شرح شده است.
خاتمیت شریعت اسلامى و انسداد باب تشریع در این قرنها از سویى، و گسترش روز افزون شیوههاى زندگى و نوآورىهاى بسیار در زمینههاى فردى، اجتماعى، اقتصادى و سیاسى و فرهنگى و مانند آن در زندگى بشر از سوى دیگر، سبب اهمیت یافتن وضع قواعد و اصولى شده که بتوان در پرتو آن اصول از نظر شریعت در فروعات و مسائل جدید آگاه گشت و آن مسائل را به اصول و قواعد شرعى بازگرداند. از همین باب هم شارع مقدس به این جنبه اهمیت بسیار داده و با رسم خطوط کلى و ایجاد قواعدى فراگیر به متخصصین از فقها و محققین توان شناخت احکام اولیه و ثانویه خداوند و فتوا بدانها را عنایت کرده، باشد که بدین وسیله بتوانند طراوت شریعت و دوام احکام آنرا على رغم تغییرات و تبدیلات بسیار در مسائل کثیر الابتلاء حفظ نمایند.
در این کتاب مؤلّف آن، حجّة الإسلام و المسلمین سید محمد کاظم مصطفوی حفظه اللّه مجموعهاى مهم از آن قواعد فقهیة را که از کلمات گهربار معدن علم و چشمهسار حکمت محمّد و اهل بیت او صلوات اللّه علیهم اجمعین استفاده میشود گرد آورده، و با شیوهاى متین و شایسته ادله و مدارک این اصول را تبیین و تنقیح نموده.
مؤلف در این باره این گونه میگوید: شکى در این نیست که علم فقه از شریفترین علوم و ارزشمندترین و پراهمیتترین علوم است و دامنه بسیار وسیعى دارد، فقه( احکام شرعی ) از حجج و امارات شرعیة( کتاب و سنّة و اجماع و عقل) استنباط میشود البته بیشتر آن از سنّة( نصوص) استنباط میشود از این ادلّة اصلى تعدادى ضابطه و اصل( کبریات) به دست میآید که" قواعد فقهیة " نامیده میشوند و مدرک استنباط احکام شرعیة قرار میگیرند، این قواعد در بسیارى از ابواب و مسائل وجود دارند، و جز تعداد کمى از فقهاء به تدوین این قواعد نپرداختهاند، پس تدوین این قواعد اهمیّت بسیار دارد، به همین دلیل من در مدت تقریبا ده سال تمام تلاش خود را در تدوین و پژوهش گذراندم تا این که به لطف و توفیق الهى توانستم تعدادى از قواعد را که در ارتباط با احکام شرعى است تدوین کنم و آن را" قواعد" نامیدم و به ترتیب حروف الفبا مرتب نمودم، هر قاعدهاى با ذکر معنى آغاز شده و پس از آن مدارک آن ذکر میشود، در انتها نیز با بیان فروعات پایان مىیابد.
مؤسّسه نشر اسلامى جامعه مدرّسین قم مشرّفة عهدهدار چاپ این کتاب میباشد و این چاپ که چاپ سوم کتاب است با تصحیح و بر طرف نمودن اشکالات چاپى و فنى گذشته همراه است.