دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسی برق کنترل

۱۹۸۳ مطلب در اسفند ۱۴۰۲ ثبت شده است

تعدّدمسائل تنها به تفاوت مجموع موضوعات و محمولات آنهانیست،...

فرزاد تات | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۵۷ ق.ظ

تعدّدمسائل تنها به تفاوت مجموع موضوعات و محمولات آنهانیست، زیرا چه بسا با وحدت موضوع یا محمول هم، مسائل متعدد باشد.

تمایز مسائل علمی از یکدیگر مثل تمایز خود علوم از یکدیگر،به اغراض و جهات و حیثیّات است.یعنی در هر مساله ای از زاویه خاصی بحث می شود و غرض خاصّی دنبال می شود که همین غرض های مختلف، موجب اختلاف و تعدّد مسائل می گردد.

با حفظ این مقدّمه می گوییم: جهت و حیثیّت بحث در مساله اجتماع امر و نهی با جهت و حیثیت بحث در مساله دلالت نهی بر فساد، فرق دارد.

  • فرزاد تات

اغراض از علوم نحوومنطق

فرزاد تات | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۵۵ ق.ظ

غرض از علم نحو،صیانت زبان ازخطای گفتاری است،غرض از علم منطق صیانت فکر از خطای در اندیشه است و...

  • فرزاد تات

نایکسانی اجتماع امرونهی درشیءواحد و مساله دلالت نهی برفساد

فرزاد تات | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۵۱ ق.ظ
  • فرزاد تات

وحدت مصداقی

فرزاد تات | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۳۰ ق.ظ

دو عنوان در یک وجود خارجی اتحاد و تصادق دارند؛مثل عنوان صلاتیّت و غصبیّت که در اکوان و حرکات و سکنات صلاتی تصادق دارند.

  • فرزاد تات

وحدت مفهومی

فرزاد تات | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۳۰ ق.ظ

دوچیز در مفهوم واحد شرکت دارند و تحت آن داخل می باشند و از لحاظ مصداق خارجی هرگز تصادفی ندارند، بلکه تباین کلّی دارند. 

  • فرزاد تات

حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی روز ۲۱ خردادماه هم‌زمان با سال‌روز ولادت امام رضا (علیه السلام) در دیدار با جمعی از مسئولین هیئات مذهبی فرمودند: زیارت حرم امام رضا (علیه السلام) مصداق اتم و اکمل از احیاء شعائرالله است.

ایشان با اشاره به ولادت آن حضرت فرمودند: ولادت او از بزرگترین و با اهمیت‌ترین ولادت‌ها است ، چرا که امام ششم رئیس مذهب، وقتی پسرش حضرت موسی را دید فرمود: در صلب تو عالم آل محمد است؛
"لیتنی ادرکته فأنه سمی امیرالمؤمنین علی علیه السلام" ای کاش او را درک می کردم همانا او همنام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است".

اگر امام ششم (علیه السلام) را شناختی که در آرزوی دیدار اوست مقام امام هشتم (علیه السلام) را میدانی که قابل درک و وصف نیست.

و اما زیارت او ؛ عقل مبهوت است
زیارت او مانند زیارت خداست آرامگاه او عرش الله است و زائر او در اعلی درجه از زوار ائمه هدی (علیهم السلام) است.
کسی که او را زیارت کند زیارت او برابر با هزار حج و عمره مقبوله است.

در این ایام کاری کنید که مقام او به تمامی عالم معلوم گردد. هرکس این کار را کرد اجرش با خود آن حضرت است ، اجری که لاتعد و لاتحصی .

ایشان سپس چند بیت از قصیده‌ی مدح امام رضا (علیه السلام) را که در کنار مضجع شریف آن حضرت سروده بودند را خواندند.

ای شمع جمع خلقت و چشم و چراغ دین
بنمای رخ که عالم و آدم صفا کند

توحید بی تو همچو نمازیست بی وضو
آنکس به حق رسد که به تو اقتدا کند

باشد هزار حج عوض یک زیارتت
حق تو را خدا به قیامت ادا کند

چون بضعۀ رسول در آن آرمیده است
زیبد که فخر بر حرم کبریا کند


در پایان این دیدار جلد چهارم کتاب مصباح الهدی که برگرفته از سخنرانی های معظم له در عظمت سیدالشهداء (علیه السلام) می باشد به محضر ایشان تقدیم گردید.

  • فرزاد تات

پایگاه اطلاع رسانی شاگردان حضرت آیت الله حاج شیخ محسن وحیدخراسانی

فرزاد تات | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۱۸ ق.ظ

https://m-khorasani.ir/

 

امیر المؤمنین می فرمایند:

«إن للنکبات غایات لا بد أن تنتهی إلیها فإذا حکم على أحدکم بها فلیطأطئ لها و یصبر حتى تجوز فإن إعمال الحیلة فیها عند إقبالها زائد فی‏ مکروهها.»

تحف العقول ص ۲۰۱

این  روایت عجیبی است. خلاصه‌ی روایت این می‌شود که حضرت می‌فرماید که بدبختی‌هایی برای انسان پیش می‌آید بالاخره زندگی است اصلا زندگی اگر بدبختی نداشته باشد زندگی نیست ولیکن بدبختی‌ها سر انجام دارد پایان دارد نهایت دارد و سپری می‌شود. بعد بر طبق روایتی که وارد شده می‌فرماید اگر یک بدبختی بر سر شما فرود آمد شما شکیبایی را پیشه کنید، صبر کنید دنبال چاره جویی نسبت به حل آن بدبختی نروید آن مکروه شما را زیاد می‌کند. توضیح روایت این است که مشکلاتی که برای انسان پیش می‌آید دو رقم مشکلات است. یکی مشکلاتی است که به وجهی خود انسان یا دیگران دخیل در تحقق آن مشکلات هستند این جا باید سعی کرد و آن مشکل را حل کرد. تارة امری هست مقدر برای شخص است در اموری که مقدر برای شخص هست، دیگر مقدر این شخص است. شما هر چقدر هم بالا پایین بکنی اثری نمی‌کند. مقدر شخصی این شده که حالایی که به دنیا آمده نابینا به دنیا آمده یا مثلا دست او معیوب است یا جایی از بدن او معیوب است این الان هر چی بخواهد کاری بکند بیشتر متوجه ناراحتی خودش می‌شود و زیاد می‌شود مکروه او این باید صبر کند تا اگر نعمتی برسد شفائی برسد، کاری چیزی بشود، حل بشود. مقصود این است که باید توجه داشت در بعضی از مشکلاتی که برای ما پیش می‌آید این طور نباشیم که بریم دنبال این که حالا این مشکل را حل بکنیم یک مقدار باید صبر بکند انسان، اگرمشکل ساخته‌ی خود ما نباشد، فرق می‌کند. علی ای حال روایت یک بار دیگر بخوانم روایت از حضرت امیر علیه السلام بود: «إن للنکبات غایات» برای نکتب‌ها و بدبختی‌ها و غایات و نهایت و پایانی است «لا بد أن تنتهی إلیها» لابد است که خود آن منتهی به آن غایت بشود «فإذا حکم على أحدکم» اگر حکم شد بر یکی از شما یعنی شما خودت سبب آن نبودی «فإذا حکم على أحدکم بها فلیطأطئ لها» خویشتن‌داری کند «و یصبر» صبر کند «حتى تجوز» تا این که آن نکبت بگذرد «فإن إعمال الحیلة فیها» بخواهی اعمال حیله بکنی و چاره اندیشی بکنی در او «عند إقبالها» وقتی که برای شما پیش آمد «زائد فی‏ مکروهها.» این خودش زیادی در مکروه آن نکبت و بدبختی خواهد بود.

 

 

  • فرزاد تات

حسین وحید خراسانی (متولد ۱۳۰۰ش) از مراجع تقلید شیعه ساکن قم است. او از شاگردان سیدابوالقاسم خویی و از استادان فقه و اصول حوزه علمیه قم است. وحید خراسانی تحصیلات حوزوی‌اش را در نیشابور، مشهد و نجف گذراند. مجلس درس خارج وی، از پررونق‌ترین دروس حوزه علمیه قم است.

او از مخالفان تحصیل فلسفه توسط طلاب است و قرآن و روایات را دربردارنده همه معارف مورد نیاز انسان می‌داند. شرح بر شرایع الاسلام، حاشیه بر کفایه و حاشیه بر مَکاسِب مُحَرَّمه از تألیفات او است.

تحصیلات و استادان

حسین وحید خراسانی، ۱ فروردین ۱۳۰۰ش (۱۱ رجب ۱۳۳۹ق) در نیشابور به‌دنیا آمد. پس از تحصیل دوره ادبیات، دروس دوره سطح را از محمد نهاوندی آموخت. سپس در درس خارج فقه میرزامهدی اصفهانی و میرزا مهدی آشتیانی شرکت کرد.

وحید خراسانی فلسفه را از میرزا ابوالقاسم الهی و میرزا مهدی آشتیانی آموخت. او در سال ۱۳۲۷ش، پس از گفتگویی علمی با سید محمد حجت کوه‌کمری در شهر ری، از وی اجازه اجتهاد گرفت.وی در ۲۷ سالگی به نجف رفت و در دروس سید عبدالهادی شیرازی، سید محسن حکیم و به‌ویژه سید ابوالقاسم خویی شرکت کرد.

سکونت و تدریس در قم

حسین وحید خراسانی در سال ۱۳۹۰ق، به ایران بازگشت. ابتدا با اصرار طلاب و علماء مشهد یک سال در آنجا تدریس کرد و سپس برای تدریس علوم حوزوی به قم رفت.

کلاس‌های درس خارج فقه و اصول وحید خراسانی از شلوغ‌ترین جلسات درسی حوزه علمیه قم است.

شاگردان

در طیّ سالیان طولانی تدریس آیت‌الله حسین وحید خراسانی، بسیاری از دروس او بهره برده‌اند؛ از جمله:

  1. محمدمهدی شب‌زنده‌دار
  2. سید علی میلانی
  3. سید محمدرضا مدرسی یزدی
  4. سید محمدجواد علوی بروجردی
  5. میر سید محمد یثربی
  6. محسن وحید خراسانی، فرزندش
  7. صادق آملی لاریجانی، دامادش

مرجعیت

در سال ۱۳۷۳ش، پس از درگذشت محمدعلی اراکی، مرجع تقلید وقت، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هفت تن را به عنوان کسانی که تقلید از آنها جایز است، معرفی کرد که وحید خراسانی از جمله آنان بود.

تألیفات

برخی از کتاب‌های وحید خراسانی به نقل از وبگاه وی عبارت‌اند از: توضیح المسائل، احکام مهاجران، حلقه وصل رسالت و امامت، آشنایی با اصول دین، مناسک حج، به یاد اول مظلوم روزگار، ریحانه رسول‌الله، به یاد آن که مذهب حق یادگار اوست، به یاد بضعه خاتم الانبیاء در طوس حضرت شمس الشموس و به یاد آخرین خلیفه و حجت پروردگار.

شرح بر شرایع الاسلام، حاشیه‌ای بر کفایه، حاشیه‌ای بر مکاسب محرمه و حاشیه بر عروة الوثقی از دیگر آثار وی هستند.

اقامه شعائر فاطمیه

در پی انتشار صوتی منسوب به سید محمدحسین فضل‌الله، که در آن سند برخی از احادیث شهادت حضرت زهرا (س) را دارای اشکال می‌داند، میرزا جواد تبریزی با صدور بیانیه‌ای خواستار راهپیمایی در سالگرد شهادت حضرت زهرا (س) شد. حسین وحید خراسانی، لطف‌الله صافی گلپایگانی و محمد فاضل لنکرانی نیز در این راهپیمایی شرکت کردند. از آن پس این آیین همه ساله برگزار می‌شود.

دیدگاه‌ها و اندیشه‌ها

طبق گفته علوی بروجردی از شاگردان آیت‌الله وحید خراسانی برخی از اندیشه‌های او عبارت است از:

  • استقلال حوزه‌ها و عدم وابستگی به هیچ شخص و شخصیت
  • لزوم تعامل منطقی شیعیان و اهل سنت
  • وجوب دفاع شیعیان از اهل سنت در برابر حمله کفار
  • حرمتِ عمل‌کردن در جهت مقابله با نظام و تضعیف نظام

مخالفت با فلسفه

طبق گفته علوی بروجردی با این که او بر فلسفه و عرفان تسلط دارد ولی فلسفه را دانشی ناسودمند می‌داند و مخالف تحصیل آن است.[۱۶] به گفته وی قرآن و روایات اهل بیت همه معارف مورد نیاز انسان را در اختیار او قرار داده‌اند. او به طلاب علوم دینی توصیه می‌کند به جای مشغول‌شدن به فلسفه به قرآن و روایات بپردازند.

درخواست تعطیلی روز شهادت حضرت فاطمه

حسین وحید خراسانی در سال ۱۳۷۹ شمسی، در دیدار با سید محمد خاتمی رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی ایران، از وی خواست تا سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) را تعطیل رسمی اعلام کند.

این پیشنهاد با موافقت خاتمی در هیئت دولت مطرح و لایحه آن برای تصویب به مجلس شواری اسلامی فرستاده شد. با تصویب این لایحه در مجلس شورای اسلامی، سالروز شهادت حضرت فاطمه در ایران تعطیل رسمی اعلام شد.

ندادن اجازه اجتهاد به دیگران

در پی انتساب برخی مطالب به وحید خراسانی، وی در پاسخ‌هایی شفاف تأکید کرد که به کسی اجازه اجتهاد شفاهی نداده و توصیه نکرده رساله عملیه چاپ کند.

مخالفت با نمایش چهره حضرت عباس (ع)

حسین وحید خراسانی در سال ۱۳۸۹ شمسی، در جمع مبلغان حوزه‌های علمیه، از تصمیم برای نمایش چهره حضرت ابوالفضل در سریال سریال مختارنامه به شدت انتقاد کرد و هشدار داد که در صورت عملی شدن این تصمیم، برای هرچه پیش آید و هرچه بگوییم، معذور خواهیم بود.[۲۳] وی همچنین در پاسخ به پرسشی دربارهٔ نمایش چهره برخی شخصیت‌های مذهبی در کربلا همچون حضرت ابوالفضل در فیلم سینمایی رستاخیز، این کار را جایز ندانست.

 

  • فرزاد تات

مقصود از واحد در اجتماع امر و نهی در شیءواحد

فرزاد تات | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۰۰ ق.ظ

به طور کلّی، گاهی واحد 

  • فرزاد تات

«السلام علیک من شهر قربت فیه الامال و نشرت فیه الاعمال»

فرزاد تات | سه شنبه, ۲۲ اسفند ۱۴۰۲، ۱۱:۵۱ ب.ظ

آیت‌الله العظمی جوادی آملی

ماه مبارک رمضان یک حقیقت و باطنی دارد که این حقیقت در قیامت ظهور می‌کند. ماه مبارک رمضان را امام سجاد(ع) عید اولیاءالله می‌داند. در صحیفه سجادیه دعایی است به نام دعای وداع ماه مبارک رمضان. این وداع برای کسی است که با ماه مبارک رمضان مأنوس بوده و ماه مبارک رمضان دوست او می‌باشد، والا آن که با این ماه نبوده، وداعی ندارد. انسان از دوستش یا با کسی که مدتی مأنوس بود، خداحافظی می‌کند. آن که اصلا نمی‌داند چه وقت ماه مبارک آمد و چه وقت سپری شد، چرا آمد و چرا سپری شد، وداعی ندارد؛ اما امام سجاد(ع) آخر ماه مبارک که شد، در حد یک ضجه این دعا را می‌خواند. در مقدمه این دعا، حضرت کلیات نعمت‌های الهی را می‌شمارد و اینکه بخشش‌های خدای سبحان ابتدایی است، نه از روی استحقاق.

ماه مبارک رمضان یک حقیقت و باطنی دارد که این حقیقت در قیامت ظهور می‌کند. ماه مبارک رمضان را امام سجاد(ع) عید اولیاءالله می‌داند. در صحیفه سجادیه دعایی است به نام دعای وداع ماه مبارک رمضان. این وداع برای کسی است که با ماه مبارک رمضان مأنوس بوده و ماه مبارک رمضان دوست او می‌باشد، والا آن که با این ماه نبوده، وداعی ندارد. انسان از دوستش یا با کسی که مدتی مأنوس بود، خداحافظی می‌کند. آن که اصلا نمی‌داند چه وقت ماه مبارک آمد و چه وقت سپری شد، چرا آمد و چرا سپری شد، وداعی ندارد؛ اما امام سجاد(ع) آخر ماه مبارک که شد، در حد یک ضجه این دعا را می‌خواند. در مقدمه این دعا، حضرت کلیات نعمت‌های الهی را می‌شمارد و اینکه بخشش‌های خدای سبحان ابتدایی است، نه از روی استحقاق.

 

رمضان بهترین بخشش خداوند

بعد از آن مقدمه می‌فرماید: یکی از بهترین بخشش‌های خداوند سبحان، ماه مبارک رمضان و روزه در این ماه است: «و انت جعلت من صفایا تلک الوظائف و خصائص تلک الفروض شهر رمضان... و قد اقام فینا هذا الشهر مقام حمد و صحبنا صحبه مبرور».1خدایا، نعمت‌های فراوانی به ما دادی؛ یکی از آن برجسته‌ترین نعمت‌ها ماه مبارک رمضان است و یکی از بهترین فضیلت‌ها روزه این ماه است که نصیب ما کردی. و هیچ زمانی به عظمت زمان ماه مبارک نیست، گذشته از آنکه شب قدر را در آن قرار دادی، این ماه را ظرف نزول قرآن کریم قرار دادی که این فیض در این ماه نازل شده است. اگر کسی با قرآن باشد، همراه قرآن بالا می‌رود، و این را بر ملت مسلمان منت نهادی؛ زیرا دیگر ملل در ماه مبارک رمضان روزه نمی‌گرفتند و این نعمت را مخصوص مسلمانان کردی.

و این ماه مبارک در بین ما اقامت داشت و جای حمد و ثنا بود؛ زیرا به همراه خودش رحمت آورد و رفیق بسیار خوبی برای ما بود. ما در صحبت با او به فضایل و نعمت‌هایی رسیدیم. دوستی بود که به همراهش رحمت و مغفرت و برکت آورد.

اینکه رسول خدا (علیه آلاف التحیه و الثناء) در خطبه شعبانیه فرمود: «قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکه و الرّحمه و المغفره: این ماه، برکت و رحمت و مغفرت آورد.» کسی که رفیق این ماه بود، برکت و رحمت و مغفرت این ماه را هم دریافت می‌کند.

«و اربحنا افضل ارباح العالمین» در ماه رمضان برترین سودهای جهانیان را به ما ارزانی داشت که هیچ تاجری در هیچ گوشه دنیا به دست نیاورده است.

هیچ کسی در سراسر عالم به اندازه ما از این ماه مبارک رمضان استفاده نکرد. اگر انسان مسافری است که سفر ابد در پیش دارد، ره‌توشه آن سفر ابد را باید در همین چند روز تهیه کند و اگر درهای آسمان به چهره مؤمن باز می‌شود و اگر مؤمن می‌تواند با وارستگی به باطن عالم راه پیدا کند و اگر بهترین فرصت ماه مبارک رمضان است، پس بهترین سود را ماه مبارک رمضان و اهلش دارند.

 

ماه حسابرسی

از ابن طاووس نقل شده است که فرمود: عده‌ای اول سالشان اول فروردین است. یک نوجوان اول سال او اول فروردین است که تلاش می‌کند لباس نو در بر کند؛ درختها اول سالشان فروردین است که لباسهای نو و تازه در بر می‌کنند؛ اول سال یک کشاورز اول پاییز است که درآمد مزرعه را حساب می‌کند؛ تاجری که کارگاه تولیدی دارد، اول سال را در فرصت دیگری تعیین می‌کند؛ اما آنها که اهل سیر و سلوک‌اند، اول سالشان ماه مبارک رمضان است؛ حسابها را از ماه مبارک تا ماه مبارک بررسی می‌کنند که ماه مبارک گذشته، چه درجه‌ای داشته و امسال چه درجه‌ای دارند؟ چقدر مطلب فهمیده و چقدر مسائل برای آنها حل شده است؟ چقدر در برابر گناه قدرت تمکین داشته و چقدر در برابر دشمن، قدرت تصمیم دارند؟ ماه مبارک برای سالکان الی الله، ماه محاسبه است؛ لذا امام سجاد(ع) فرمود: هیچ کس در سراسر جهان به اندازه ما در این ماه استفاده نکرد.

 

هجران جانکاه

«ثم قد فارقنا عند تمام وقته و انقطاع مدته و وفاء عدده و نحن مودعوه: این ماه بعد از آنکه پایانش فرا رسید، از ما مفارقت و هجرت کرد و ما را تنها گذاشت و ما الان این ماه را وداع می‌کنیم.» «وداع من عز فراقه علینا و غمنا»2 چه وداعی؟ وداع تشریفاتی؟ نه، وداع با یک دوست عزیزی که مفارقتش برای ما توانفرساست. آن که اهل معنا بود، خیرش در این ماه بیشتر شد؛ آن که گرفتار گناه بود، گناهش در این ماه کمتر شد. فرمود: ما کسی را وداع می‌کنیم که رفتنش برای ما عظیم و سخت است و ما را غمگین کرد؛ این ماهی بود که شب و روزش رحمت بود.

بزرگان فقه ما همچون مرحوم صاحب جواهر و سید محمد کاظم (صاحب عروه‌الوثقی) و دیگران در کتابهایشان آمده که در فضیلت روزه گرفتن، همین بس که انسان از نظر ترک بسیاری از کارها شبیه فرشته می‌شود. همین که انسان از شکم رها شد، مقداری به فرشته نزدیک می‌شود. گفته‌اند شش روز اوایل ماه شوال را به عنوان بدرقه، روزه بگیرید. بعد از عید فطر، که عید فطر روزه‌اش حرام است؛ زیرا اگر کسی دوست عزیزی را بخواهد بدرقه کند، چند قدم به همراه او می‌رود؛ معنای وداع کردن این است که به دنبال او چند قدم راه برویم.

«و اوحشنا انصرافه عنا: از اینکه منصرف شد و از ما فاصله گرفت، ما را به وحشت انداخت.» ما دوست رئوف و مهربان و پربرکتی را از دست می‌دهیم، لذا به وحشت می افتیم و احساس غربت می‌کنیم.

«و لزمنا له الذمام المحفوظ و الحرمه المرعیه و الحق المقضی: ما باید حقی را که او به عهده ما دارد، رعایت کنیم؛ حرمتی را که در پیش ما دارد باید ارج بنهیم؛ باید به تعهدی که بین ما و اوست وفا کنیم.»

 

عید اولیای خدا

آنگاه چون این دوست عزیز از ما مفارقت می‌کند، در آخر ماه مبارک این چنین می‌گوییم: سلام بر تو ای بزرگترین ماه که به خدا انتساب داری و سلام بر تو ای عید اولیای الهی. «فنحن قائلون السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه». این سلام تودیع است، چون ماه رمضان تنها ماهی است که اسمش در قرآن کریم است.

عارفان هر دمی دو عید کنند

عنکبوتان مگس قدید کنند3

کار عنکبوت آن است که بتند و با این تارها مگس صید کند و قرمه درست کند. کار عنکبوت آن است که مگس را ذخیره کند، قدید کرده و قرمه درست کند و کارش غیر از ذخیره کردن چیز دیگری نیست؛ اما عارف در هر دم و هر نفس دو عید دارد که سعدی گفت: «هر نفسی که فرو می‌رود، ممد حیات است و چون بر می‌آید مفرح ذات؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب»؛ لذا عارف در هر دم دو عید دارد.

بهترین دم انسان در ماه مبارک است که «انفاسکم فیه تسبیح»، نفس کشیدن در این ماه «سبوح قدوس » گفتن است؛ لذا امام سجاد(ع) می‌فرماید: سلام بر تو ای عید اولیای الهی. اینکه می‌بینیم در آخر ماه مبارک رمضان عید فطر می‌گیرند، چون جایزه‌های یک ماه را به ما می‌دهند؛ در حقیقت محصول ماه مبارک رمضان است. این ضیافه‌الله، آن لقاءالله را در بر دارد و عظمت از آن ماه شوال نیست، بلکه عظمت از آن ماه رمضان است که نتیجه یک ماهه را در روز عید می‌دهند.

روز عید است و من مانده در این تدبیرم

که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم

«السلام علیک یا اکرم مصحوب من الاوقات و یا خیر شهر فی الایام و الساعات».4 امام سجاد چندین بار به این ماه سلام می‌کند. این ماه اگر زمانی گذرا بود و باطن و سرّ و حقیقت و روح و جان نداشت، ولی‌الله به آن سلام نمی‌گفت. آیا اینها معاذالله نظیر اشعار خیالی است که بر خطابه‌های خیالی حمل شود که مثلا به کوه یا آثار مخروبه خطاب می‌کنند، یا نه، این ماه یک حقیقتی دارد؟ می گوید: ما خیلی دوست داشته و داریم، اما هیچ دوستی به عظمت این ماه نبود؛ ماهی که نه هیچ روزی مثل روزهای او بود و نه هیچ شبی مثل شبهای او.

 

ماه چگونه خواستن از خداوند

«السلام علیک من شهر قربت فیه الامال و نشرت فیه الاعمال»؛ سلام بر ماه آرزوهای مشروع و اعمال مرفوع، سلام بر ماهی که آرزوها در آن نزدیک شد و فهمیدیم چه بخواهیم، لذا آرزوهای طولانی نمی‌طلبیم و از طول امل آزاد شدیم و بر آمدن آرزوهای مشروع ما نزدیک شد. در همین دعای سحر، امام سجاد(ع) به ما آموخت که عرض کنیم: خدایا، آنها که تو را نمی‌شناسند و عبادت نمی‌کنند، روزی می‌دهی و این همه مار و عقربها را خدا تامین می‌کند، پس حیف است که انسان تمام حاجتها را در محور ماده و مادیات خلاصه کند و از خدا طبیعت و دنیا بطلبد.

«السلام علیک من قرین جلّ قدره موجوداً و افجع فقده مفقودا»؛ سلام بر تو ای نزدیکی که وقتی بودی، گرامی بودی و حال که در آستانه رفتن هستی، غمگین هستیم، همچون کسی که عزیزترین عضو خانواده‌اش را از دست بدهد.

«و مرجو آلم فراقه»؛ سلام بر تو ای تکیه‌گاه امید که در هنگام مفارقت، ما را متألم و رنجور کردی. ماهی که در جان انسان نفوذ داشت، وقتی از جان فاصله می‌گیرد، غم جای آن را پر می‌کند. دگر آن فهمیدن‌ها و صفای ضمیر نیست. نشاطی که انسان در ماه مبارک برای نثار و ایثار دارد، در غیر این ماه ندارد. اگر انسان در این ضیافت حق از خدا، غنا و بی‌نیازی طلب کند، چیزی او را به خود متوجه و مشغول نمی کند؛ نه از کسی می‌ترسد و نه از بذل جان دریغ می‌کند.

«السلام علیک من الیف آنس مقبلا فسر و اوحش منقضیا فمض»5 سلام بر تو ای دوست با الفت که وقتی آمدی، ما را مسرور کردی و وقتی رفتی، ما را گداختی و رفتی، داغ زدی و رفتی! این حرف، حرف انسانی است که با باطن روزه این ماه و با باطن لیله قدر در تماس بوده است.

«السلام علیک من مجاور رقت فیه القلوب و قلت فیه الذنوب»؛ سلام بر تو ای همسایه عزیز که در مجاورت و جوار رحمت تو بودیم. تو همسایه‌ای بودی که در این مدت دلها رقیق می‌شد و گناهان کم.

در مناطق ییلاقی و سرزمینهای سبز و خرم چشمه معدنی می‌جوشد، و چون این آب با املاح و رسوبات همراه است، زلال نیست که راه خود را طی کند و تشنه‌ها را سیراب کند و به مقصد برساند. آب زلال وقتی از چشمه می‌جوشد راه خود را باز می‌کند و راه کسی را هم نمی‌بندد و همه درختها و گیاهان تشنه سر راهش را سیراب می‌کند تا به دریا برسد، این خاصیت آب زلال است که به دنبال تشنه می‌رود تا سیرابش کند، سرش را به سنگ می‌زند و تلاش و کوشش می‌کند که خود را به تشنه‌ها برساند؛ اما اگر این آب رسوب داشته باشد، همین که می‌جوشد راه خود را می‌بندد و بعد از چند سال در آنجا تلی از سنگ پیدا و همه آن سرزمینهای سبز، خشک می‌شود.

افکار و اندیشه هم در دل‌ها همین طور است، اگر زلال باشد، از جان می‌جوشد، با زبان و قلم منتشر می‌شود، به گوش و چشم می‌رسد و از آنجا به دل دیگران می‌رسد؛ لذا یکی از القاب عالم «ماء معین» است که ریشه اصلی آن درباره حضرت ولی عصر(عج) و یکی از القاب مبارک آن حضرت است: «قل أرایتم ان أصبح ماءکم غوراً فمن یأتیکم بماء معین».6

«ماء معین» یعنی آب جاری؛ آبی که چشم آن را می‌بیند. علم و عالم را ماء معین می‌گویند، چون مانند چشمه زلال می‌جوشد؛ حرفی که می‌زند، چیزی که می‌نویسد، علمی است که از جان او تراوش کرده و به گوش و چشم رسیده و او می‌فهمد و به دیگری می‌گوید، دیگری هم می‌فهمد و به نفر بعدی می‌گوید. این مانند چشمه زلالی است که بالاخره به اصلش می‌رسد؛ اما افکار و اندیشه و خیالات باطل مانند همان رسوبات و املاح معدنی‌اند که قلب را می‌بندند، کم کم قسی می‌شود، وقتی دل بسته شد، نه چیزی از آنجا سرایت می‌کند و به دیگران می‌رسد و نه حرف دیگران به آنجا می‌رسد. نه حرف او در غیر مؤثر است و نه حرف غیر در او تأثیر می گذارد. امام سجاد(ع) فرمود: دلها در این ماه نرم و رقیق و گناهان در این ماه کم می‌باشد.

 

ماه پیروزی بر شیطان

«السلام علیک من ناصر اعان علی الشیطان و صاحب سهل سبل الاحسان»؛ سلام بر تو ای رفیقی که کمک کردی تا بر شیطان مسلط شدیم. انسان در این ماه بر شیطان مسلط می‌شود و به خاطرات شیطانی گوش فرا نمی‌دهد. تو برای ما مصاحب خوبی بودی که توانستیم بر شیطان پیروز شویم.

ما نه تنها در بعد سلبی از دست شیطان نجات پیدا کردیم و کار بد نکردیم، در بعد اثباتی هم پیروز شدیم. راههای خیر را به خوبی و آسانی طی کردیم. اگر در غیر ماه مبارک کار خیر را به سختی انجام می‌دادیم، در این ماه به آسانی انجام دادیم. تو باعث شدی که راه احسان را با سهولت طی کنیم.

«السلام علیک ما اکثر عتقاء الله فیک: سلام بر تو ای ماهی که خدا بنده‌های بسیاری را در آن آزاد کرده است.» خدا آنان را که گرفتار آتش و رذائل اخلاقی بودند، از دست این بندها آزاد کرد و نعمتی بهتر از آزادی نیست.

امام صادق(ع) فرمود: «من رفض الشهوات فصار حُرّا:7 اگر کسی شهوت را ترک کند، آزاد می‌شود» و نعمتی بالاتر از آزادی و آزادگی و حریت نیست که انسان گرفتار شهوت و غضب و برده هوا نباشد و زمامش را به دست هوس نسپرد.

«و ما اسعد من رعی حرمتک بک: چقدر سعادتمند شد آن که احترام تو را حفظ کرد» و مواظب بود تا در این ماه حرف بد نزند و خیال و گناه بد نکند.

«السلام علیک ما کان امحاک للذنوب و استرک لانواع العیوب: سلام بر تو که عیب را می‌پوشانی و گناه را محو می‌کنی.» ابتدا پوشاندن است و بعد مغفرت. خدای سبحان اول می‌پوشاند، که آبروی انسان محفوظ باشد و سپس می‌بخشد. این ستار زمینه آن غفار را فراهم می‌کند. انسان اگر آبروی دیگران را حفظ کند، خدا هم آبروی او را حفظ می‌کند، مؤمن حق ندارد کاری بکند که ذلت‌آور باشد.

«السلام علیک ما کان اطولک علی المجرمین»؛ سلام بر تو ای ماه مبارک رمضان که برای افراد تبهکار بسیار طولانی و مثل چندین ماه هستی.

«و اهیبک فی صدور المؤمنین»؛ ماه مبارک رمضان در دل‌ مؤمنان با هیبت و ابهت و جلال و هیمنه و شکوهه تلقی می‌شود. «السلام علیک من شهر لا تنافسه الایام: سلام بر تو ای ماهی که هیچ ماهی با تو مسابقه و رقابت ندارد.»

در منافسه وقتی انسان می‌دود و مسابقه می‌دهد، نفس نفس می‌زند تا به مقصد برسد. خدای سبحان هم فرمود برای گرفتن فضائل، منافسه بدهید: «فلیتنافس المتنافسون»؛ نفس نفس بزنید تا آن شی ء نفیس و ارزنده را به دست آورید. هیچ ماه و ایام و لیالی و لحظاتی با تو رقابت ندارد. تو پیشگام هستی و همه یازده ماه دیگر سال به دنبال تواند. این چنین نیست که انسان بگوید در ماه مبارک رمضان حرفها را می‌شنوم و بعداً به آنها عمل می‌کنم. اگردر همان زمان عمل نشود، بعداً هم عمل نمی شود؛ چون زمانهای دیگر قدرت ندارند با ماه مبارک در کسب توفیق رقابت کنند.

«السلام علیک غیر کریه المصاحبه و لا ذمیم الملابسه»؛ سلام بر تو که در این مدتی که مهمان ما بودی یا ما در خدمت تو بودیم، هیچ رنجی ندیدیم. از مصاحبت با تو خسته نشدیم. در خدمت تو بودیم و لذت بردیم، ذم، کراهت و مانند آن از تو مشاهده نکردیم. تو مهمان خوبی برای ما بودی.

«السلام علیک کما وفدت علینا بالبرکات و غسلت عنا دنس الخطیئات»؛ سلام بر تو ای ماه گرامی که برکت آوردی، ما را شستشو کردی و رفتی و بعداً اگر آلوده شدیم به دست خود آلوده شدیم، والا تو ما را تطهیر کردی و رفتی. احساس سبکی می‌کنیم.

 

مهمان بی زحمت

«السلام علیک غیر مودع بر ما و لا متروک صیامه ساما: سلام بر تو که در هنگام تودیع، احساس خستگی نکردیم.»

انسان وقتی مهمانی را با تشریفات پذیرایی می‌کند، خسته می‌شود؛ اما ایشان می‌فرماید ما خسته نشدیم، ما از روزه گرفتن که پذیرایی تو بود، خسته نشدیم و رنجی احساس نکردیم، بلکه برایمان گوارا بود.

«السلام علیک من مطلوب قبل وقته و محزون علیه قبل فوته»؛ سلام بر تو که قبل از اینکه بیایی انتظارت را داشتیم و حال که می‌خواهی بروی غمگین هستیم.

«السلام علیک کم من سوء صرف بک عنّا و کم من خیر افیض بک علینا»؛ سلام بر تو مهمان گرانقدری که به برکتت، خدا بلاهای بسیاری را از ما دور کرد و برکات بسیاری به ما داد. در حقیقت ما مهمان تو بودیم، نه تو مهمان ما.

«السلام علیک و علی لیله القدر التی هی خیر من الف شهر»؛ سلام بر تو و سلام بر شب قدرت، آن شب که از هزار ماه (تقریباً هشتاد سال) بالاتر است.

«السلام علیک ما کان احرصنا بالامس علیک و اشدّ شوقنا غداً الیک»؛ سلام بر تو ای ماهی که دیروز بسیار حریص بودیم که بیایی و فردا هم بسیار مشتاقیم که زیارتت کنیم. این گونه نیست که به عنوان ادای وظیفه این مراسم تودیع را انجام بدهیم. «السلام علیک و علی فضلک الذی حرمناه و علی ماض من برکاتک سلبناه»؛ سلام بر تو و فضیلت تو، سلام بر تو و برکات تو.

«اللهم انا اهل هذا الشهر الذی شرفتنا به و وفقتنا بمنک له حین جهل الاشقیاء وقته و حرموا لشقائهم فضله»؛ خدایا توفیق دادی که اهل این ماه باشیم، در حالی که برخی از فضیلت این ماه محروم شدند و منشأ آن شقاوتشان بود که به سوء اختیار خودشان فراهم شد. «و انت ولی ما آثرتنا به من معرفته و هدیتنا له من سنته»؛ پروردگارا، تو مولی و سرپرست مایی، در آنچه ما را برای شناخت آن برگزیده و راهنمایی نموده‌ای که روش آن را طی نماییم.

«و قد تولینا بتوفیقک صیامه و قیامه علی تقصیر و ادینا فیه قلیلا من کثیر»؛ و در پرتو توفیق تو، به روزه و نماز آن با اعتراف به تقصیر نایل آمدیم و اندکی از وظایف بسیار را ادا نمودیم.

«اللهم فلک الحمد اقرارا بالاسائه و اعترافا بالاضاعه و لک من قلوبنا عقد الندم و من السنتنا صدق الاعتذار»؛ پروردگارا! تو را در حالی ستایش می‌کنیم که به بدرفتاری خود اقرار و به ضایع نمودن نعمت احکام تو و عمر خویش اعتراف داریم. و برای توست از سوی دل‌ ما پیمان پشیمانی و از ناحیه زبان، پوزش‌طلبی صادقانه.

«فاجرنا علی ما اصابنا فیه من التفریط اجرا نستدرک به الفضل المرغوب فیه و نعتاض به من انواع الذخر المحروص علیه»؛ پس اجر مصیبت بر تفریط را در این ماه چیزی قرار ده تا به وسیله آن، به فضیلتی که مورد رغبت است، نائل آییم و به جای آن انواع ذخایری را که بر آن تشویق شده، به دست آوریم.

«و اوجب لنا عذرک علی ما قصرنا فیه من حقک»؛ و از باب «کتب ربکم علی نفسه الرحمه» پوزش ما را بپذیر تا حق تقصیر شده تو بخشوده گردد.

«و ابلغ باعمارنا ما بین ایدینا من شهر رمضان المقبل فاذا بلغتناه فاعنا علی تناول ما انت اهله من العباده و ادنا الی القیام بما یستحقه من الطاعه»؛ و عمر ما را تا ماه مبارک آینده طولانی بفرما و هنگامی که ما را به آن رساندی، کمک‌مان کن تا آنچه سزاوار توست، عبادت نمائیم. «و اجر لنا من صالح العمل ما یکون درکا لحقک فی الشهرین من شهور الدهر»؛ و توفیق انجام کار نیک را به طور مستمربه ما عطا فرما تا آنچه حق و شایسته توست، در ماه مبارک رمضان جبران شود.

«و اجبر مصیبتنا بشهرنا و بارک لنا فی یوم عیدنا و فطرنا»؛ پروردگارا، هجران ماه مبارک را که مصیبت ماست، جبران و برای ما در روز عید فطر برکت مقرر فرما... و با سپری شدن این ماه، ما را از هر تباهی بیرون بیاور... و هر پاداشی را که به افراد شایسته می‌دهی، به ما نیز لطف فرما؛ زیرا فضل تو تمام شدنی نیست و همواره جوشان است. و ثواب همه کسانی که تا قیامت در آن ماه روز می‌گیرند یا عبادت می‌کنند برای ما ثبت فرما.

 

پی نوشتها:

1) صحیفه سجادیه، دعاء 45، وداع ماه مبارک رمضان

2) همان

3) قدید به گوشتهای مانده ذخیره لانه‌ها می‌گویند؛ دیوان سنائی غزنوی 4) دعای وداع

5) «مض» آن درد گدازنده را گویند. همچون رنجش از گداختگی آهن سرخ شده‌ای که به انسان اصابت کند.

6) سوره ملک، آیه 30.

7) امالی، شیخ مفید، مجلس 6، حدیث 14

  • فرزاد تات