دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسی برق کنترل

۱۹۸۳ مطلب در اسفند ۱۴۰۲ ثبت شده است

در خطبه‌ای که #خاتم_النبیین صلی‌الله‌علیه‌ واله در #غدیر خواندند چند فراز راجع به #حجة_بن_الحسن علیه‌السلام است یک فرازش این است: «أَلَا إِنَّهُ‏ الظَّاهِرُ عَلَى‏ الدِّینِ»؛ آگاه باشید او ظاهر بر دین خداست.   این کلمه یعنی چه؟ یکی از القاب #امام_زمان علیه‌السلام «الظَّاهِرُ عَلَى دین اللّٰه» است.  ریشۀ این لقب کجاست؟ در قرآن.  این کلمۀ رسول خدا صلی الله علیه وآله ناظر به سورۀ فتح است و سورۀ فتح عمودش این آیه است که(هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا)¹ اوست کسى که #پیامبر خود را با هدایت، با دین درست فرستاد، تا آن را بر تمام ادیان پیروز گرداند و گواه‌ بودن خدا کفایت می‌کند.  ۱.الفتح ٢٨  آیت الله‌العظمی وحید خراسانی  ۱۵شهریور ۱۳۸۵ #کلام_فقیه #امام_زمان  @Fatemyeh_ValiAsr

  • فرزاد تات

﴿وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا¹﴾

فرزاد تات | جمعه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۵۱ ب.ظ

‍  اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله  ﴿وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا¹﴾؛ و اگر #نعمت‌های_خدا را بشمارید، آنها را شماره نتوانید کرد.  با این حال قرآن نعمت‌های دنیوی را #کوچک شمرده می‌فرماید: ﴿قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ²﴾؛ بگو سرمایه‌ی زندگی دنیا اندک است.  ولیکن درباره‌ی #اخلاق_پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرماید: ﴿إِنَّکَ لَعَلىٰ خُلُقٍ عَظیمٍ﴾؛ همانا تو دارای #اخلاق_عظیم و برجسته‌ای هستی. رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله کسی است که اخلاقش از تمام دنیا و مافیها اوسع است.  حال ببینید #ابی_عبدالله علیه‌السلام درباره‌ی #علی_اکبر چه فرمود: «اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله⁴»؛ علی اکبر علیه‌السلام درجمیع #صفات و #اخلاق چون #حضرت_محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله بود.  این جوان در طلاقت زبان و زیبایی صورت و سیرت و خلقت #شبیه‌ترین مردم به #رسول_الله صلی‌الله‌علیه‌وآله بود که آن حضرت جامع همه‌ی #کمالات و #صفات_حسنه و #اخلاق_نیکو می‌باشد.  ۱. سوره ابراهیم، آیه ۳۴ ۲. سوره نسا، آیه ۷۷ ۳. سوره قلم، آیه ۴ ۵. اللهوف علی قتلی الطفوف، ص۱۱  #روایت #حضرت_علی_اکبر  @Fatemyeh_ValiAsr

  • فرزاد تات

عجز بشر از آوردن همانند قرآن

فرزاد تات | جمعه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۵۰ ب.ظ

ویژه نامه اصول دین بخش سوم: نبوت(نبوت خاصه) معجزه برگ‌ بیست و دوم: عجز بشر از آوردن همانند قرآن «۲»  ولید بن مغیرة مخزومی که مرجع و ملجأ فصحاى عرب بود و در میان مشرکان عرب، مقامی بلند داشت روزی بر #پیامبر_اکرم صلی الله‌ علیه و‌آله گذشت و از ایشان خواست که از اشعار خود بخواند... حضرت فرمود: شعر نیست؛ کلام خدا است، ولید گفت: چیزی از آن را بر من بخوان.  پیامبر سوره ی فصّلت را بر او خواند، تا به این آیه‌ رسید «فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُکُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ» اگر کافران ازخدا‌ روی برگرداندند، بگو من شما را ازصاعقه‌ای همچون صاعقه‌ی عاد وثمود بیم دادم... در این هنگام ولید بر خود لرزید و رسول خدا را سوگند داد که لب فرو بندد. سپس به سوی خانه ی خود رفت و در بین راه، به مشرکان گفت: پس به خدا قسم کسى از شما در اشعار عالم‏تر از من نیست، و نیز کسى از شما عالم‏تر از من به رجز و قصاید و اشعار جن نیست، به خدا قسم آنچه را او مى‏گوید همانند هیچ یک از اینها نیست، به خدا قسم همانا براى گفتار او شیرینى و حلاوتى است و همانا هر سخنى را پایمال مى‏کند، و همانا او برتر است، و چیزى بر او برتر نمى‏شود... مشرکان قریش گفتند: او دلباخته ی آیین #محمد شده و از #دین ما بیرون رفته است، او قریش را منحرف خواهد کرد. ابوجهل، پیش آمد و با چهره‏ای غمگین به ولید گفت: قریش، تو را سرزنش می‌کنند که به دین محمد درآمده‌ای.  ولید گفت: شما گمان می‏کنید محمد دیوانه است؟ آیا هرگز آثار جنون در او دیده‏اید؟ گفتند: نه.  گفت: آیا هرگز آثار کهانت در او ظاهر شده است؟ گفتند: نه.  گفت: آیا می‌پندارید که او شاعر است؟ گفتند: نه.  گفت: آیا هرگز از او دروغی شنیده‌اید؟ گفتند: نه. او تا پیش از دعوی نبوت، نزد ما «صادق امین» بود. ولید خاموش شد....  مشرکان گفتند: پس درباره ی او چه بگوییم؟  ولیداندیشید و چهره در هم کشید و گفت: او ساحر است. ندیده‌اید که میان مرد و خانواده و فرزندان و دوستانش جدایی می‏اندازد؟ ۱.مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۸۳؛ به این مضمون تفسیر طبری ج۲ ص۱۵۶ مقدمه ی اصول دین آیت الله وحید خراسانی  #کلام_فقیه  #اعتقادات #نبوت_خاصه  @Fatemyeh_ValiAsr

  • فرزاد تات

«أَلَا إِنَّ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا»....

فرزاد تات | جمعه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۴۹ ب.ظ

 #پیامبر صلی‌الله علیه وآله در خطبه ی #غدیر می فرماید «أَلَا إِنَّ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا»....  #پیغمبر_خاتم صلی الله علیه وآله کسی است که خدا به او افتخار می‌کند، ‌او باز افتخار می‌کند که خاتم الائمه از ماست...  کسی که فخرِ فخر عالم است مرتبه و منزلت او چه مرتبه‌ای است؟  چنین شخصیتی افتخارش این است «خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا»  مگر می‌شود فهمید مرتبه و منزلت #ولی_عصرعلیه‌السلام چقدر است ؟!  آیت الله العظمی وحید خراسانی  ۱۵شهریور ۱۳۸۵ ▫️ #کلام_فقیه #امام_زمان  @Fatemyeh_VsliAsr

  • فرزاد تات

الْمُنْتَهَى إِلَیْهِ مَوَارِیثُ الْأَنْبِیَاءِ  تمام علوم، تمام معارف از تمام انبیاء، از جمیع اوصیاء، از آدم تا امام یازدهم، همه در #او جمع شد...  #ویژه‌نامه ولادت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه  بیانات آیت‌الله‌العظمی وحیدخراسانی  اینستاگرام  #امام_زمان #نیمه_شعبان #کلام_فقیه #اللهم_عجل_الولیک_الفرج  @Fatemyeh_ValiAsr

  • فرزاد تات

کتاب الله الناطق خورشیدِ وجود، کتاب خدا است.

فرزاد تات | جمعه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۴۷ ب.ظ

کتاب الله الناطق  خورشیدِ وجود، کتاب خدا است. خدا دو کتاب دارد: یک کتاب تدوینی که قرآن مجید است و یک کتاب تکوینی: یعنی آن کسی‌ که قرآن در او تجسّم پیدا کرده و تمام حقائق قرآن -از باطن تا ظاهر قرآن- و تمام معارف قرآن در عقل او متمرکز است. تمام اخلاق قرآنی در صفات او مجسّم است، تمام احکام قرآن در اعمال او منعکس است و او «کتاب اللّٰه الناطق صاحب العصر و الزمان» است..  #ویژه‌نامه ولادت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه  بیانات آیت‌الله‌العظمی وحیدخراسانی  اینستاگرام  #امام_زمان #نیمه_شعبان #کلام_فقیه #اللهم_عجل_الولیک_الفرج  @Fatemyeh_ValiAsr

  • فرزاد تات

«الْمَهْدِیُّ طَاوُسُ‏ أَهْلِ‏ الْجَنَّة»

فرزاد تات | جمعه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۴۶ ب.ظ

«الْمَهْدِیُّ طَاوُسُ‏ أَهْلِ‏ الْجَنَّة»  بهشت کانون جمال است. بهشتی که در آنجا صورت یوسف صدیق مثل ماه شب چهارده می‌تابد، در آنجا طلعت موسی بن عمران است، جمال عیسی بن مریم است، صورت ابراهیم خلیل الرحمان است، با همه‌ی این ها طاووسِ اهلِ بهشت امام زمان است. این چه باطنی است که ظاهرش این است. ما عمری دم از امام زمان زدیم اما کجا او را شناختیم!  #ویژه‌نامه ولادت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه  بیانات آیت‌الله‌العظمی وحیدخراسانی  اینستاگرام  #امام_زمان #نیمه_شعبان #کلام_فقیه #اللهم_عجل_الولیک_الفرج  @Fatemyeh_ValiAsr

  • فرزاد تات

ان قلتی دیگر از جانب مستشکل من باب امر ونهی

فرزاد تات | جمعه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۲، ۰۱:۰۴ ق.ظ

نهی هیئتی دارد که بر طلب ترک دلالت دارد و این طلب ترک بر چیزی-مثلاً غصب-بار شده است و مولی ترک این عمل را از ما می خواهد. 

آما این منظور،مطلق غصب است،ولو در ضمن نماز باشد،یا منظور غصب خاص و مقیّد و در غیر حال نماز است؟ یا هدف اصل غصب به طور مجمل و سربسته است که نه طلاقی هست و نه تقییدی؟

نخست باید این جهات روشن شود. برای احراز این که منظور،مطلق غصب است،باید قرینه خاصه در بین باشد،مثلاً از عادت مولی یا از قرائن حالیّه و مقالیّه خاصّه به دست آوریم که منظورش هر غصبی است، و یا اگر قرینه خاصه نبود، باید از قرینه عامه مقدمات حکمت استفاده کنیم و بگوییم مولی در مقام بیان بود، نه در مقام اهمال و اجمال، و با این که می توانست قرینه و قیدی هم نیاورد و انصراف و متیقّنی هم در میان نیست،تا اطلاق را نتیجه بگیریم.

پس از روشن شدن وضع متعلّق و این که مطلوب مولی ترک مطلق طبیعت است و روی فرد خاصّی عنایت ندارد، نوبت به حکم عقلی می رسد که ترک طبیعت باید به ترک جمیع افراد باشد. پس دلالت نهی و نفی بر عموم و شمول ،جای بحث نیست و این دلالت هم ،چنان که منتصر گفت عقلی است. ولی این مقدار کافی نیست،زیرا عموم نهی و نهی،تابه سعه و ضیغ متعلّق آن دو می باشد و نخست باید وضع متعلّق روشن شود. برای اثبات اطلاق و سعه متعلّق،از مقدّمات حکمت مستغنی نیستیم، پس نهی مثل امر اطلاقی است و هیچ کدام قوی تر نیستند.

  • فرزاد تات

ان قلت معترض من باب جمع امر و نهی

فرزاد تات | جمعه, ۲۵ اسفند ۱۴۰۲، ۰۱:۰۱ ق.ظ

هریک از امرونهی اطلاقی بوده، نیاز به مقدمات حکمت دارند و از این جهت در یک مرتبه قرار دارند.

  • فرزاد تات

تفسیر کبیر یا مفاتیح الغیب

فرزاد تات | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۲، ۱۱:۳۸ ب.ظ

« مفاتیح الغیب»، اثر صدر المتألهین شیرازی است.

۸ - منبع

 

۱ - معرفی اجمالی

[ویرایش]


کتاب حاضر، یکى از آثار ارزنده فلسفه اسلامی است. مفاتیح را صدر المتألهین، در موقعى که مبانى خویش را کاملاً محکم نموده بود، نوشته است، لذا مورد توجه اهل ذوق قرار گرفته و اهل فن آن را بر بسیارى از کتب دیگر صدر المتألهین ترجیح داده‌اند. بیشتر مسائل مربوط به معارف مبدأ و معاد، در این رساله، مندرج است.
صدر المتألهین در این کتاب، در صدد بیان مبدأ و معاد ، اسرار و نکات عرفانى مستفاد از قرآن است که در نوع خود مفید مى‌باشد.
 

۲ - ساختار کتاب

[ویرایش]


کتاب، مشتمل بر یک خطبه و بیست مفتاح است که این مفاتیح، برخى، شامل چندین فاتحه و بعضى، داراى چندین مشهد و پاره‌اى، حاوى چندین فصل و دسته‌اى، واجد چندین باب و بعضى، مشتمل بر چندین لمعه و تعدادى، شامل چندین اشراق است.
هدف صدر المتألهین در این کتاب، کشف و بیان معارف قرآن است به‌نحوى که مطابق عرفان و برهان باشد. وى، در مفاتیح به تطبیق فلسفه و عرفان و قرآن پرداخته و سعى دارد نظریه مهم انطباق قرآن و برهان و عرفان را نشان دهد. از مقدمه کتاب برمى‌آید که کتاب مذکور، نزد وى، از اهمیت ویژه‌اى برخوردار است، چون آن را به فرمان یک سروش غیبى نگاشته است.
 

۳ - مسئله تاویل در هستی شناسی ملاصدرا

[ویرایش]


یکى از مباحث بسیار مهم کتاب، مسئله تأویل است. در هستی‌شناسی تأویلى ملا صدرا، پنج عنصر اصلى را به وضوح مى‌توان از هم بازشناخت؛ این عناصر، عبارتند از: فلسفه ارسطو و پیروانش؛ تعالیم نوافلاطونی به‌ویژه نظریات فلوطین در اثولوجیا؛ تعالیم فارابی و ابن سینا نظریات عرفانى ابن عربی و اصول وحیانى شامل آیات قرآن و نهج البلاغه و به‌خصوص آن دسته از تعالیم پیامبر اکرم( ص) و ائمه( ع) که بیشتر جنبه باطنى و عرفانى دارند.
تأمل در عناصر تشکیل دهنده نظام فلسفى ملا صدرا و نحوه ترکیب و تحلیل آنها، مؤید این معناست که ملا صدرا حقیقت را مقصد واحدى مى‌داند که از سه طریق وحى و تحلیلات عقلى و تهذیب نفس مى‌توان دریافت. ملا صدرا نه تنها براى آیات قرآنى، ظاهر و باطن و تفسیر و تأویل قائل است، بلکه معتقد است احادیث و سخنان معصومین( ع) نیز از این ویژگى مهم برخوردارند.
 

۴ - رابطه دو سویه اندیشه فلسفی ملاصدرا و فهم او از متون دینی

[ویرایش]


رابطه اندیشه فلسفى ملا صدرا با فهم او از متون دینى دو سویه است؛ بدین معنا که تأملات او در آیات قرآن، منشأ طرح بسیارى از مبانى و مسائل فلسفى گردیده و متقابلاً فلسفه وجودى او نقش بسیار مهمى در فهم و تفسیر و تأویل آیات و روایات داشته است. در این‌جا به چند نمونه از آنها اشاره مى‌شود:
نمونه اوّل، کتاب الهى است که مى‌فرماید:«و ان من شى‌ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم» 

[۱]

 ملا صدرا، در تأویل این آیه به مراتب و درجات وجود اشاره نموده و اظهار داشته که اصل موجودات در نزد خداست و آنچه که در نزد ماست در واقع نمونه‌اى از آن حقیقت اصیل است. وى، در واقع نظریه مُثل افلاطونی را پذیرفته و تصریح نموده است که هر نوع طبیعى که محسوس ماست، داراى صورتى مفارق و غیر مادى است که همان مثل عقلیه است که در نزد خداست.
نمونه دوم، فرمایش پیامبر(ع) است که مى‌فرماید:« القبر روض من ریاض الجنة او حفر من حفرات النیران». 

[۲]


 

۵ - قبر حقیقی از دیدگاه ملاصدرا

[ویرایش]


ملا صدرا، بر اساس اصالتى که براى باطن امور قائل است، تصریح مى‌کند که قبر حقیقی انسان، در درون خود او وجود دارد؛ اگر باطن و دل انسان آراسته به عشق و محبت و صفا و دیگر فضایل و کمالات باشد، در این صورت به سبب صفاى آن، هر روز هزاران فرشته و پیامبر و ولى در آن فرود مى‌آیند و این‌گونه باطن، به مثابه باغى از باغ‌هاى بهشت است و اگر باطن و دل انسان مملو از بغض و حسد و کینه و شهوت و نظایر اینها باشد، هر روز هزاران وسوسه و دروغ و ناسزا در آن مى‌افتد و این‌گونه باطن به مثابه مغاکى از مغاک‌هاى دوزخ است.
وى، بر این اعتقاد است که هر کس چشم بصیرت داشته باشد و از ادراکات باطنی بهره‌مند باشد، مى‌تواند به باطن و درون خود و یا دیگران نگاه کند و قبل از مرگ، قبر واقعى خود و آنچه را در آن است، مشاهده نماید، البته همه انسان‌ها بعد از مرگ به جهت انقطاع از علایق دنیوى، قبر واقعى خود و آنچه را در آن است، مشاهده خواهند نمود و عذاب و ثواب قبر نیز چیزى جز مشاهده باطن خود نیست. وى، بر همین اساس، بهشت و جهنم را نیز در باطن انسان جست‌وجو مى‌کند، هم‌چنان‌که عالم آخرت را نیز در باطن دنیا موجود مى‌داند. ملا صدرا، در عین حال، به این نکته توجه دارد که ارجاع حقیقت امورى از قبیل بهشت و جهنم و عذاب قبر و نظایر اینها به درون انسان، ممکن است موجب این تصور گردد که این امور، موهوم و غیر واقعى‌اند؛ بنابراین، در پاسخ به این شبهه تصریح مى‌کند که با تقویت حس باطن، به سهولت مى‌توان دریافت که امور مربوط به قیامت، نسبت به امور حسى به مراتب از شدت و قوّت وجودى بیشترى برخوردارند، زیرا امور دنیوى و حسى، مشمول حرکت و موجود در هیولایند؛ در حالى که امور اخروى، مجرد و یا قائم به نفسند که خود از جواهر ملکوتى محسوب مى‌گردد.
 

۶ - گزارش فصل های کتاب

[ویرایش]


کتاب، مشتمل بر بیست مفتاح به شرح زیر است:
۱. مفتاح اول، در اسرار حکمیه متعلق به قرآن به طریقه اهل عرفان ( شامل دوازده فاتحه)؛ 

[۳]


۲. مفتاح دوم، در اشاره به اغراض رحمانى و مقاصد الهى که در این کتاب مبین مذکور است( شامل نه فاتحه)؛ 

[۴]


۳. مفتاح سوم، در ماهیت و مفهوم علم و بیان شرف و فضل آن( شامل هشت مشهد)؛ 

[۵]


۴. مفتاح چهارم، در مراتب کشف و مبادى آن( شامل هیجده مشهد)؛ 

[۶]


۵. مفتاح پنجم، در معرفت ربوبیت، اعم از اثبات وجود بارى و نبوت جمالى و جلالى و اسماء و افعال( شامل سه مشهد)؛ 

[۷]


۶. مفتاح ششم، در ماهیت میزان که در قرآن است( شامل هفت مشهد)؛ 

[۸]


۷. مفتاح هفتم، در کشف از معرفت ذات حق و اسماء و صفات و آیات و آثار او به اسلوبى دیگر( شامل سه مشهد)؛ 

[۹]


۸. مفتاح هشتم، در معرفت افعال خداى تعالى و اقسام آن( شامل چهار فصل)؛ 

[۱۰]


۹. مفتاح نهم، در احوال ملائکه بر نمطى دیگر( شامل پنج فصل)؛ 

[۱۱]


۱۰. مفتاح دهم، در اشاره به اقسام اجسام و احوال آنها( شامل چهار فصل)؛ 

[۱۲]


۱۱. مفتاح یازدهم، در اثبات جواهر عقلیه 

[۱۳]


۱۲. مفتاح دوازدهم، در اثبات صورت عالم؛ 

[۱۴]


۱۳. مفتاح سیزدهم، در اثبات عالم روحانی ( شامل هشت مشهد)؛ 

[۱۵]


۱۴. مفتاح چهاردهم، در سلوک عبد به‌سوى خداى تعالى( شامل شش مشهد)؛ 

[۱۶]


۱۵. مفتاح پانزدهم، در شرح ماهیت انسان( شامل سه باب و چهار اشراق و نه مشهد)؛ 

[۱۷]


۱۶. مفتاح شانزدهم، در اشاره به ملکوت آسمان( شامل پنج لمعه)؛ 

[۱۸]


۱۷. مفتاح هفدهم، در علم معاد و تحقیق حشر نفوس و کیفیت بازگشت آنها به خدا( شامل هشت اشراق)؛ 

[۱۹]


۱۸. مفتاح هجدهم، در اثبات حشر جسمانی و بعث بدن‌ها ( شامل هفت مشهد)؛ 

[۲۰]


۱۹. مفتاح نوزدهم، در اشاره به اقسام معاد( شامل بیست مشهد)؛ 

[۲۱]


۲۰. مفتاح بیستم، در اشاره به ریاضت و تقسیم آن. 

[۲۲]

 

۷ - پانویس

[ویرایش]


۱. ↑ حجر/سوره۱۵، آیه۲۱.    
۲. ↑ در مجامع روائی به این شکل روایت یافت نشذ بلکه به این صورت است که أَنَا الْقَبْرُ ، أَنَا رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ ، أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّارِ الکافی، کلینی، محمد بن یعقوب، ج۵، ص۵۹۷.    
۳. ↑ مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۹.    
۴. ↑ مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۴۹.    
۵. ↑ مفاتیح الغیب،ملاصدرا، ص۹۹.    
۶. ↑ مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۱۴۹.    
۷. ↑ مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۲۳۳    
۸. ↑ مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۲۹۹.    
۹. ↑ مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۳۲۱.    
۱۰. ↑ مفاتیح العیب، ملاصدرا، ص۳۳۵.    
۱۱. ↑ مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۳۴۵.    
۱۲. ↑ مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۳۶۱.    
۱۳. ↑ عشر مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۳۷۵.    
۱۴. ↑ عشر مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۳۷۵.    
۱۵. ↑ عشر مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۴۳۹.    
۱۶. ↑ عشر مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۴۸۳.    
۱۷. ↑ عشر مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۴۹۷.    
۱۸. ↑ عشر مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۵۶۳.    
۱۹. ↑ عشر مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۵۷۷.    
۲۰. ↑ عشر مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۵۹۵.    
۲۱. ↑ عشر مفاتیح الغیب، ملاصدرا، ص۶۱۹.    
۲۲. ↑ مفاتیح الغیب، ملاصدرا،ص۶۸۷.    
  • فرزاد تات