شرایطِ صدق علوم
- ۰ نظر
- ۱۵ مرداد ۰۲ ، ۲۲:۴۵
ماده 10 قانون مدنی: " قراردادهای خصوصی، نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده اند، در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است ."
اگر در حکمی علت آن ذکر شده باشد و حکم مزبور را در مواردی که علت موجود است را جاری سازیم به این قیاس، قیاس منصوص العلة گویند.
قیاس منصوص العلة، قیاس دارای علّتِ منصوص است.
قیاس منصوص العلة، مقابل قیاس مستنبط العلة بوده و به قیاسی گفته میشود که علت «حکم اصل» آن از طریق نص معتبر بیان شده است.
هرگاه حکمی از راه نص معتبر در اختیار مجتهد قرار گیرد و در آن نص، علت حکم نیز به صراحت یا به اشاره بیان شده باشد و مجتهد با تشکیل قیاس درصدد تسری حکم اصل به فرع دیگری برآید، به چنین قیاسی، قیاس «منصوص العله» میگویند.
قیاس قطعی، مقابل قیاس ظنی بوده و به قیاسی گفته میشود که در آن هم نسبت به علت حکم اصل قطع وجود دارد و هم نسبت
به وجود آن در فرع، مانند: قیاس کتک زدن والدین ، به پرخاش نمودن و اف گفتن به آنها، به علت جامع اذیت و آزار ؛ در این
مثال، قطع وجود دارد که علت حرمت پرخاش نمودن به والدین، آزار و اذیت شدن آنان است، هم چنین قطع وجود دارد که
اذیت و آزار، در کتک زدن هم هست.
قیاس قطعی حجت است، زیرا طریقیت قطع ، ذاتی آن است. قیاس اولوی ، قیاس منصوص العلة و تنقیح مناط قطعی از اقسام
قیاس قطعی شمرده شده است.
(فقه) تنقیح مناط بمعنی استخراج مأخذ و سبب وضع یک قانون معین است. در اصطلاح نوعی از قیاس قطعی است که علت و سبب وضع یک قانون را استخراج نموده و آن قانون را در هر موردی از موارد سکوت قانون که علت مزبور در آنجا وجود داشته باشد مورد استناد قرار می دهد. مثلاً بموجب ماده ۱۰ قانون مدنی قراردادهای خصوصی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است مناط و مأخذ و سبب وضع این ماده آزادی اراده افراد در روابط بین خودشان می باشد این مناط در ایقاعات هم وجود دارد زیرا میدانیم نظر قانونگذار این نیست که در مورد ایقاعات آزادی اراده وجود نداشته باشد بنابراین از روی ملاک و مناط ماده ده قانون مدنی می توان گفت: هر ایقاعی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است.
*فقها بجای قیاس قطعی اصطلاح تنقیح مناط را بکار می برند و تنقیح مناط را به دو نوع قطعی و ظنی تقسیم نمی کنند ولی پاره ای از فقهاء تنقیح مناط را به دو نوع مذکور تقسیم کرده اند.
(فقه) تنقیح مناط ظنی را فقهاء قدیم اساساً تنقیح مناط نمی گفتند بلکه از آن تعبیر بقیاس و قیاس ظنی می نمودند. در هرحال مقصود این است که هرگاه استخراج کننده مناط و علت، در کار خود بقطع و یقین نرسد بلکه در حالت گمان و ظن باقی بماند تنقیح مناط او یک تنقیح مناط ظنی است.
(فقه) مرادف تنقیح مناط است. بعضی از فقهاء اخیر بدون توجه به اصطلاحات قدیم تنقیح مناط را به دو نوع تنقیح مناط قطعی و ظنی تقسیم کرده اند.