دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسی برق کنترل

۱۹۸۳ مطلب در اسفند ۱۴۰۲ ثبت شده است

کتاب دانش و ارزش پژوهشی در ارتباط علم و اخلاق

فرزاد تات | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۱۱ ب.ظ
  • فرزاد تات

نقد و تحلیل مبانی اخلاق اشعری با رویکرد قرآنی

فرزاد تات | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۱۱ ب.ظ

اشاعره در تبیین مسألهی خیر و شر، عقل را ناکارآمد میدانند و بر خلاف معتزله و امامیه، حُسن و قبح عقلی افعال اخلاقی را انکار مینمایند. انکار حُسن و قبح عقلی، ریشه در جبرگرایی این فرقه ی کلامیدارد؛ چرا که با اعتقاد به جبر، پای عقل در میدان تمیز خیر و شر، بسته خواهد شد. از طرف دیگر، این نگاه جبرگرایانه، ریشه در استنباط نادرست اشاعره از برخی آیات کلام الله مجید دارد. آنان این آیات را مستمسک خویش قرار داده و از طریق آن به طرح این موضوع پرداخته اند که انسان در افعال خویش، واجد اراده و اختیار نیست. جبرگرایان با استفاده از این آیات، بر این اعتقاد رفته اندکه خدا خالق افعال انسان است، اوست که آدمیرا هدایت یا گمراه میکند، و افعال انسانی، جز حاصل ارادهی او نیست. از طرفی، علم خداوند، ازلی و ابدی است؛ بنابراین، اگر انسان دارای اختیار باشد و بتواند چیزی را انتخاب کند که علم ازلی خداوند به آن تعلّق نگرفته است، علم الهی مبدّل به جهل میگردد. در این مقاله، ضمن اشاره به مبحث حُسن و قبح عقلی اخلاق و مسألهی جبر و اختیار، شماری از این آیات کریمه، مطرح گردیده و به اختصار، بررسی و تدقیق فلسفی شده است تا در حد امکان، بطلان سخن اهل جبر در فهم این آیات، آشکار گردد.

  • فرزاد تات

مغالطه طبیعت‌گرایانه (به انگلیسی: naturalistic fallacy )

فرزاد تات | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۱۰ ب.ظ

مغالطه طبیعت‌گرایانه (به انگلیسی: naturalistic fallacy) در کتاب سال ۱۹۰۳ فیلسوف انگلیسی جورج ادوارد مور به نام پرینکیپیا اتیکا مطرح شد. این مغالطه تلاش می‌کند ادعایی اخلاقی را با توجه به واژگانی مثل "خوب" یا دیگر ویژگی‌های طبیعی (مثل مطبوع، تکامل یافته، دلخواه و غیره) ثابت کند.[۱]

مغالطه طبیعت‌گرایانه به مغالطه توسل به طبیعت نزدیک است ولی یکی نیست. مغالطه توسل به طبیعت ادعا می‌کند چیزی که طبیعی باشد خوب است و اگر غیرطبیعی باشد ذاتاً بد است. این توسل مغالطه‌آمیز به طبیعت می‌تواند برعکس مغالطه اخلاقی باشد: چیزی که خوب یا درست است پس باید طبیعی باشد.

علاوه بر این، مغالطه طبیعت‌گرایانه مور بسیار نزدیک (ولی نباید با آن اشتباه گرفته شود) با مسئله هست و باید در رساله هیوم است. برخلاف نظر هیوم درباره مساًله هست و باید، مور (و دیگر طرفداران غیرطبیعت‌گرایی اخلاقی) مغالطه طبیعت‌گرایی را مخالف واقع‌گرایی اخلاقی در نظر نمی‌گیرند.

مثال[ویرایش]

مثال: «فدا کردن جان خود در راه کشور شرافتمندانه است، پس کسانی که خود را فدا می‌کنند از دیگران با اخلاق‌ترند.»

  • فرزاد تات

قد أقبل إلیکم شهر اللَّه بالبرکة و الرَّحمة و المغفرة

فرزاد تات | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۰۷ ب.ظ

متن کامل و ترجمه خطبه رسول اکرم در توصیف ماه مبارک رمضان

قد أقبل إلیکم شهر اللَّه بالبرکة و الرَّحمة و المغفرة

برخاستم و گفتم : اى پیامبر خدا! برترینِ کارها در این ماه چیست؟ فرمود : «اى ابو الحسن! برترینِ کارها در این ماه ، پرهیز از حرام هاى الهى است» آنگاه گریست..

گروه فرهنگی: شعبان ماه رسول خدا، ماهی که با نام حسین‌‌بن‌علی، علی‌بن‌حسین و عباس‌بن‌علی(علیهم‌السلام)، آغاز شد و با نام مهدی‌آل محمد(عج) به کمال رسید، این روزها به آخرین ساعات خود نزدیک می‌شود تا دعای «اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ» همراه اشک حسرت دوستداران ماه رسول الله و زینت قنوت نماز مشتاقان ضیافت الهی باشد که مبادا با کوله باری سنگین و لباسی آلوده قدم به میهمانی خدا و شهر الله گذارند.

و اشتیاق ورود به شهر الله را می‌شود از در و دیوار شهر و خانه احساس کرد. جنب و جوشی که حتی در چهره‌های بی‌رمق روزه‌دارانی که در این روزها به پیشواز ماه مبارک رفته‌اند هویداست.

و در جست و جوی مصرانه منجمانی که با وسواسی عجیب در تلاشند تا هر چه زودتر هلال ماه را ببینند و ماه خدا را به بندگان خدا بشارت دهند.

و چه زیبا تر آنکه توصیف ماه خدا را از زبان رسول خدا شنید آنجا که علی‌بن‌موسی‌الرضا (علیه‌السلام) به روایت از پدرش علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه‌السلام) از آخرین جمعه از ماه شعبان یکی از سال‌های پربرکت رسالت نبی اکرم خبر داده است که پیامبر در جمع پیروانش خدا را حمد و ثنا گفت و سپس فرمود:

«اى مردم! همانا ماه خدا ، همراه با برکت و رحمت و آمرزش ، به شما روى آورده است ؛ ماهى که نزد خدا برترینِ ماه هاست و روزهایش برترینِ روزها ،

شب هایش برترینِ شب ها و ساعاتش برترینِ ساعات است .

ماهى است که در آن به میهمانى خدا دعوت شده اید و از شایستگانِ کرامت الهى قرار داده شده اید .

نَفَس‌هایتان در آن ، تسبیح است ، خوابتان در آن ، عبادت ، عملتان در آن ، پذیرفته و دعایتان در آن ، مورد اجابت است .

پس با نیّت‌هاى راست و دل‌هاى پاک ، از پروردگارتان بخواهید تا براى روزه دارىِ آن و تلاوت کتاب خویش ، توفیقتان دهد ؛

چرا که بدبخت ، کسى است که در این ماه بزرگ ، از آمرزش الهى محروم بماند .

با گرسنگى و تشنگى خود در این ماه ، گرسنگى و تشنگىِ روز قیامت را یاد کنید ؛ به نیازمندان و بینوایانتان صدقه بدهید ؛ به بزرگان خود احترام ، و بر کوچک‌هایتان ترحّم ، و به بستگانتان نیکى کنید ؛
زبانتان را نگه دارید ؛ چشم‌هایتان را از آنچه نگاه به آن حلال نیست ، بپوشانید ؛ گوش هایتان را از آنچه شنیدنش حلال نیست ، فرو بندید ؛ به یتیمان مردم ، محبّت کنید تا بر یتیمان شما محبّت ورزند ؛

از گناهانتان به پیشگاه خداوند توبه کنید ؛ در هنگام نمازها ، دستانتان را بر آستان او به دعا بلند کنید ، که آن هنگام (وقت نماز) ، برترینِ ساعت هاست و خداوند با نظر رحمت به بندگانش مى نگرد و هر گاه با او مناجات کنند ، پاسخشان مى دهد و چون او را صدا بزنند ، جوابشان مى گوید و چون او را بخوانند ، اجابتشان مى‌کند .

اى مردم! جان‌هاى شما در گرو کارهاى شماست ، پس با طلب آمرزش‌، آنها را آزاد سازید ؛
و پشت‌هاى شما از بار گناهانتان سنگین است ، پس با طول دادن سجده‌هاى خود ، آنها را سبک کنید ،
 و بدانید که خداوند ـ که یادش والاست ـ به عزّت خود ،سوگند خورده است که نمازگزاران و سجده کنندگان را عذاب نمى‌کند و در روزى که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان [براى حساب ]مى ایستند ،آنان را با آتش ، هراسان نمى سازد .

اى مردم ! هر که از شما در این ماه ، روزه‌دارى را افطار دهد ، پاداشش او براى آن عمل نزد خدا ، همچون آزاد کردن یک برده و آمرزش گناهان گذشته اوست» .

پس گفتند : اى پیامبر خدا ! همه ما توانایىِ این کار را نداریم!

پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود : خود را از آتش نگه دارید ، هر چند با یک دانه خرما ؛ خود را از آتش نگه دارید ، هر چند با یک جرعه آب .

اى مردم! هر کس اخلاقش را در این ماه ، نیکو سازد ، براى او وسیله عبور از صراط خواهد بود ، در آن روز که گام‌ها بر صراط مى‌لغزد ؛

و هر کس در این ماه بر بردگان خود آسان بگیرد ، خداوند حساب او را سبک خواهد گرفت ؛

 و هر کس در این ماه ، شرّ خود را [از دیگران] باز دارد ،خداوند در روز دیدارش ، غضب خویش را از او باز خواهد داشت ؛ و هر که در این ماه ، یتیمى را گرامى بدارد ، در روز دیدار ، خداوند ، گرامى اش خواهد داشت ؛

و هر که در آن به خویشاوند خود نیکى کند ، در روز دیدار ، خداوند با رحمتش به او نیکى خواهد کرد ؛ و هر کس در آن از خویشان خود ببُرد ، خداوند در روز دیدار ، رحمتش را از او قطع خواهد نمود ؛

و هر کس در آن ، نماز مستحبّى بخواند ، براى او دورى از آتش ، نوشته مى‌شود ؛ و هر کس واجبى را در آن ادا کند، پاداش کسى را دارد که هفتاد واجب را در ماه‌هاى دیگر ، ادا کرده است ؛

و هر کس در آن بر من زیاد صلوات بفرستد ، خداوند در روزى که وزنه اعمال ، سبک مى شود ، وزنه اعمال او را بیفزاید ؛ و هر کس در آن ، آیه اى از قرآن تلاوت کند ، پاداش کسى را دارد که در ماه هاى دیگر ، ختم قرآن کرده است .


اى مردم! در این ماه ، درهاى بهشت ، بازند . پس از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما نبندد ؛

و درهاى دوزخ ، بسته‌اند . پس ، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما نگشاید ؛ و شیطان ها در بندند .

پس، از پروردگارتان بخواهید که آنها را بر شما مسلّط نسازد» .

من( امیرالمومنین علیه‌السلام )  برخاستم و گفتم : اى پیامبر خدا! برترینِ کارها در این ماه چیست؟

فرمود : «اى ابو الحسن! برترینِ کارها در این ماه ، پرهیز از حرام هاى الهى است» . سپس گریست .

گفتم : اى پیامبر خدا! سبب گریه شما چیست؟

فرمود : «اى على! بر این مى‌گریم که حرمت تو را در این ماه مى شکنند . گویا مى بینم تو در حال نماز براى پروردگار خویشى ، که نگون‌بخت‌ترینِ اوّلین و آخرین ، همو که برادر پى کننده ناقه قوم ثمود است ، برمى خیزد و بر فرق سرت ضربتى مى زند و محاسنت ، از خون سرت رنگین مى شود» .

گفتم : اى پیامبر خدا! آیا در آن حالت ، دینم سالم است؟

فرمود : «دینت ، سالم است» .

سپس فرمود : «اى على! هر کس تو را بکشد ، مرا کشته است و هر کس تو را دشمن بدارد ، مرا دشمن داشته است و هر کس تو را ناسزا گوید ، مرا ناسزا گفته است ؛ چرا که تو از من هستى ، همچون جان من . روح تو ، از روح من است و سرشت تو ، از سرشت من .

خداى متعال ، من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا براى پیامبرى ، و تو را براى امامت ، انتخاب کرد، هر کس امامت تو را انکار کند ، نبوّت مرا انکار کرده است .

اى على! تو وصىّ من ، پدر فرزندان من ، همسر دختر من و جانشین من بر امّتم هستى ، در حال حیاتم و پس از مرگم

فرمان تو ، فرمان من است و نهى تو ، نهى من است . سوگند به خدایى که مرا به نبوّت برانگیخت و مرا بهترینِ آفریدگان قرار داد ،
تو حجّت پروردگار بر خلق اویى و امین او بر رازش و جانشین او بر بندگانش»

متن عربی خطبه شعبانیه

وَ فِی کِتَابِ فَضَائِلِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ فِی الْأَمَالِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ وَ فِی عُیُونِ الْأَخْبَارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ بَکْرَانَ النَّقَّاشِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ الْقَطَّانِ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِیمَ الْمُعَاذِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الْمُکَتِّبِ کُلِّهِمْ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَال :

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ. شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ.

 هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ.

 فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ فَإِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ حُرِمَ غُفْرَانَ اللَّهِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْعَظِیمِ.

 وَ اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ عَطَشَهُ وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِکُمْ وَ مَسَاکِینِکُمْ وَ وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَکُمْ وَ صِلُوا أَرْحَامَکُمْ وَ احْفَظُوا أَلْسِنَتَکُمْ وَ غُضُّوا عَمَّا لَا یَحِلُّ النَّظَرُ إِلَیْهِ أَبْصَارَکُمْ وَ عَمَّا لَا یَحِلُّ الِاسْتِمَاعُ إِلَیْهِ أَسْمَاعَکُمْ وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَیْتَامِ النَّاسِ یُتَحَنَّنْ عَلَى أَیْتَامِکُمْ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکُمْ وَ ارْفَعُوا إِلَیْهِ أَیْدِیَکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَاتِکُمْ‏ فَإِنَّهَا أَفْضَلُ السَّاعَاتِ یَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهَا بِالرَّحْمَةِ إِلَى عِبَادِهِ یُجِیبُهُمْ إِذَا نَاجَوْهُ وَ یُلَبِّیهِمْ إِذَا نَادَوْهُ وَ یُعْطِیهِمْ إِذَا سَأَلُوهُ وَ یَسْتَجِیبُ لَهُمْ إِذَا دَعَوْهُ.

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ وَ ظُهُورَکُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِکُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِکُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ أَنْ لَا یُعَذِّبَ الْمُصَلِّینَ وَ السَّاجِدِینَ وَ أَنْ لَا یُرَوِّعَهُمْ بِالنَّارِ یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ

 أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ فَطَّرَ مِنْکُمْ صَائِماً مُؤْمِناً فِی هَذَا الشَّهْرِ کَانَ لَهُ بِذَلِکَ عِنْدَ اللَّهِ عِتْقُ نَسَمَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ

 قِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَلَیْسَ کُلُّنَا یَقْدِرُ عَلَى ذَلِکَ

فَقَالَ (صلی‌الله علیه و آله و سلم) اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ اتَّقُوا النَّارَ وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ وَ مَنْ خَفَّفَ فِی هَذَا الشَّهْرِ عَمَّا مَلَکَتْ یَمِینُهُ خَفَّفَ اللَّهُ عَلَیْهِ حِسَابَهُ وَ مَنْ کَفَّ فِیهِ شَرَّهُ کَفَّ اللَّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ أَکْرَمَ فِیهِ یَتِیماً أَکْرَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ وَصَلَ فِیهِ رَحِمَهُ وَصَلَهُ اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ قَطَعَ فِیهِ رَحِمَهُ قَطَعَ اللَّهُ عَنْهُ رَحْمَتَهُ یَوْمَ یَلْقَاهُ وَ مَنْ تَطَوَّعَ فِیهِ بِصَلَاةٍ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بَرَاءَةً مِنَ النَّارِ وَ مَنْ أَدَّى فِیهِ فَرْضاً کَانَ لَهُ ثَوَابُ مَنْ أَدَّى سَبْعِینَ فَرِیضَةً فِیمَا سِوَاهُ مِنَ الشُّهُورِ وَ مَنْ أَکْثَرَ فِیهِ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَیَّ ثَقَّلَ اللَّهُ مِیزَانَهُ یَوْمَ تَخِفُّ الْمَوَازِینُ وَ مَنْ تَلَا فِیهِ آیَةً مِنَ الْقُرْآنِ کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ فِی غَیْرِهِ مِنَ الشُّهُورِ

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُغَلِّقَهَا عَنْکُمْ وَ أَبْوَابَ النِّیرَانِ مُغَلَّقَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُفَتِّحَهَا عَلَیْکُمْ وَ الشَّیَاطِینَ مَغْلُولَةٌ فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یُسَلِّطَهَا عَلَیْکُمْ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقُمْتُ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ فَقَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ (وسائل‏الشیعة ج : 10 ص : 314)


ثُمَّ بَکَى فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ فَقَالَ یَا عَلِیُّ أَبْکِی لِمَا یَسْتَحِلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَأَنِّی بِکَ وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَى الْأَوَّلِینَ شَقِیقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَى قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ

قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(علیه‌السلام) فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِکَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی

فَقَالَ (علیه‌السلام)  فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِکَ

 ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ مَنْ قَتَلَکَ فَقَدْ قَتَلَنِی وَ مَنْ أَبْغَضَکَ فَقَدْ أَبْغَضَنِی وَ مَنْ سَبَّکَ فَقَدْ سَبَّنِی لِأَنَّکَ مِنِّی کَنَفْسِی رُوحُکَ مِنْ رُوحِی وَ طِینَتُکَ مِنْ طِینَتِی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَلَقَنِی وَ إِیَّاکَ وَ اصْطَفَانِی وَ إِیَّاکَ وَ اخْتَارَنِی لِلنُّبُوَّةِ وَ اخْتَارَکَ لِلْإِمَامَةِ وَ مَنْ أَنْکَرَ إِمَامَتَکَ فَقَدْ أَنْکَرَ نُبُوَّتِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ أَبُو وُلْدِی وَ زَوْجُ ابْنَتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَى أُمَّتِی فِی حَیَاتِی وَ بَعْدَ مَوْتِی أَمْرُکَ أَمْرِی وَ نَهْیُکَ نَهْیِی أُقْسِمُ بِالَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ وَ جَعَلَنِی خَیْرَ الْبَرِیَّةِ إِنَّکَ لَحُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ أَمِینُهُ عَلَى سِرِّهِ وَ خَلِیفَتُهُ عَلَى عِبَادِهِ  (بحارالأنوار ج : 93 ص : 35)

  • فرزاد تات

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ

فرزاد تات | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۰۵ ب.ظ

45إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنّات وَ عُیُون

46ادْخُلُوها بِسَلام آمِنِینَ

47وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلّ إِخْواناً عَلى سُرُر مُتَقابِلِینَ

48لایَمَسُّهُمْ فِیها نَصَبٌ وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ

49نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ

50وَ أَنَّ عَذابِی هُوَ الْعَذابُ الأَلِیمُ

 

ترجمه:

45 ـ به یقین پرهیزگاران در باغها (ى سرسبز بهشت) و در کنار چشمه هاى آن هستند.

46 ـ (فرشتگان به آنها مى گویند:) داخل این باغها شوید با سلامت و امنیت!

47 ـ هرگونه غِلّ [= حسد و کینه و دشمنى] را از سینه آنها بر مى کنیم (و روحشان را پاک مى سازیم); در حالى که همه برادرند و بر تختها رو به روى یکدیگر قرار دارند.

48 ـ خستگى و تعبى در آنجا به آنها نمى رسد، و هیچ گاه از آن اخراج نمى گردند!

49 ـ بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم.

50 ـ و (این که) عذاب و کیفر من، همان عذاب دردناک است!

 

 

تفسیر:

نعمتهاى هشت گانه بهشت

در آیات گذشته دیدیم: چه سان خداوند نتیجه کار شیطان و یاران و همگامان و پیروان او را شرح داد، درهاى هفتگانه جهنم را به روى آنها گشود.

طبق روش قرآن که از اصل «مقابله و تقارن»، براى تعلیم و تربیت، بهره گیرى مى کند، در این آیات، سخن از «بهشت و بهشتیان» و نعمتهاى مادى و معنوى، جسمى و روحانى به میان آمده است.

و در حقیقت هشت نعمت بزرگ مادى و معنوى به تعداد درهاى بهشت، در این آیات بیان شده است:

1 ـ در آغاز به یک نعمت مهم جسمانى اشاره کرده، مى گوید: «پرهیزکاران در باغهاى سر سبز بهشت، و در کنار چشمه هاى زلال آن خواهند بود» (إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنّات وَ عُیُون).

جالب این که: از میان تمام صفات، روى «تقوا» تکیه شده است، همان تقوا و پرهیزکارى و تعهد و مسئولیت، که جامع تمام صفات برجسته انسانى است.

ذکر «جَنّات» و «عُیُون» به صیغه جمع، اشاره به باغهاى متنوع و چشمه هاى فراوان و گوناگون بهشت است که هر کدام لذت تازه اى مى آفریند، و ویژگى خاصى دارد.

* * *

2 و 3 ـ آن گاه به دو نعمت مهم معنوى که «سلامت» و «امنیت» است اشاره مى کند، سلامت، از هر گونه رنج و ناراحتى، و امنیت از هر گونه خطر، مى گوید: «فرشتگان الهى به آنها خوش آمد مى گویند و مى گویند که داخل این باغها شوید با سلامت و امنیت کامل» (ادْخُلُوها بِسَلام آمِنِینَ).

* * *

4 ـ در آیه بعد، سه نعمت مهم معنوى دیگر با صراحت چنین بیان شده است:

«ما هر گونه حسد و کینه و عداوت و خیانت را از سینه هاى آنها مى شوئیم بر مى کنیم» (وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلّ).(1)

5 ـ «در حالى که همه برادرند و نزدیکترین پیوندهاى محبت در میان آنها حکمفرما است» (إِخْواناً).

6 ـ «در حالى که بر سریرها روبروى یکدیگر قرار گرفته اند» (عَلى سُرُر مُتَقابِلِینَ).(2)

آنها در جلسات اجتماعیشان گرفتار تشریفات آزار دهنده این دنیا نیستند و مجلسشان بالا و پائین ندارد، و از اصول زندگى طبقاتى رنج آور این دنیا، در آنجا خبرى نیست، همه برادرند، همه روبروى یکدیگر و در یک صف، نه یکى بالاى مجلس و دیگرى در کفش کن!.

البته، این منافات با تفاوت مقام آنها از نظر درجات معنوى ندارد، این مربوط به جلسات اجتماعى آنهاست و گر نه هر کدام بر حسب درجه تقوا و ایمان مقام مخصوص به خود را دارد.

* * *

7 ـ سپس به هفتمین نعمت مادى و معنوى اشاره کرده، مى گوید: «هرگز خستگى و تعب به آنها نمى رسد» (لایَمَسُّهُمْ فِیها نَصَبٌ).

و همانند زندگى این دنیا که رسیدن به یک روز آسایش، خستگیهاى فراوانى قبل و بعد از آن دارد که فکر آن، آرامش انسان را بر هم مى زند، نیست.

8 ـ همچنین فکر فنا و نابودى و پایان گرفتن نعمت، آنان را آزار نمى دهد، چرا که «آنها هرگز از این باغهاى پر نعمت و سرور اخراج نمى شوند» (وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ).

* * *

اکنون که نعمتهاى فراوان و دل انگیز بهشتى به طرز مؤثرى بیان گردید، و در بست در اختیار پرهیزکاران و متقین قرار داده شد ممکن است افراد گنهکار و آلوده در هاله اى از غم و اندوه فرو روند، که اى کاش! ما هم مى توانستیم به گوشه اى از این همه موهبت دست یابیم، در اینجا خداوند رحمان و رحیم درهاى بهشت را به روى آنها نیز مى گشاید، اما به صورت مشروط.

با لحنى مملو از محبت و عالیترین نوازش، روى سخن را به پیامبرش کرده مى گوید: «پیامبرم! بندگانم را آگاه کن که من غفور و رحیمم، گناه بخش و پر محبتم» (نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ).

تعبیر به «عِبادِى» (بندگان من) تعبیرى است، لطیف که هر انسانى را بر سر شوق مى آورد، و به دنبال آن توصیف خدا به آمرزنده مهربان این اشتیاق را به اوج مى رساند.

* * *

اما از آنجا که قرآن، همیشه جلو سوء استفاده از مظاهر رحمت الهى را با جمله هاى تکان دهنده اى که حاکى از خشم و غضب اوست، مى گیرد، تا تعادل میان خوف و رجاء ـ که رمز تکامل و تربیت است ـ برقرار گردد، بلا فاصله اضافه مى کند: به بندگانم نیز بگو: که، «عذاب و کیفر من همان عذاب دردناک است» (وَ أَنَّ عَذابِی هُوَ الْعَذابُ الأَلِیمُ).

* * *

نکته ها:

1 ـ باغها و چشمه هاى بهشت

گرچه براى ما که در این جهان محدود دنیا هستیم، درک ابعاد نعمتهاى بهشتى، بسیار مشکل، بلکه غیر ممکن است، چرا که نعمتهاى این جهان، در برابر آن نعمتها، تقریباً در حکم صفر، در برابر یک عدد فوق العاده بزرگ است، ولى، این مانع از آن نیست که، پرتوهائى از آن را با فکر و جان خود احساس کنیم.

قدر مسلّم این است که: نعمتهاى بهشتى، بسیار متنوع است، و تعبیر به «جَنّات» (باغها) که در آیات فوق و بسیارى دیگر از آیات دیگر آمده و همچنین، تعبیر به «عُیُون» (چشمه ها) گواه این حقیقت است.

البته، در قرآن (در سوره هاى: انسان، الرحمن، دخان، محمّد و غیر آن) اشاره به انواع مختلفى از این چشمه ها شده است، و با اشارات کوتاهى تنوع آنها مجسم گردیده، که شاید تجسمى از انواع کارهاى نیک و اعمال صالح در این جهان باشد، که ان شاء اللّه در تفسیر این سوره ها به شرح آنها اشاره خواهیم کرد.

* * *

2 ـ نعمتهاى مادى و معنوى

بر خلاف آنچه بعضى تصور مى کنند، قرآن، در همه جا مردم را به نعمتهاى مادى بهشت بشارت نداده، بلکه از نعمتهاى معنوى نیز کراراً سخن به میان آورده است، که آیات فوق، نمونه روشنى از آنهاست، به طورى که نخستین خوش آمد و بشارتى را که فرشتگان به بهشتیان در هنگام ورود به این کانون بزرگ نعمت، مى گویند بشارت سلامت و امنیت، است.

شسته شدن کینه ها از سینه ها، و صفات زشتى همچون حسد و خیانت و مانند آن، که روح اخوت و برادرى را بر هم مى زند، و همچنین حذف امتیازات تشریفاتى غلط که آرامش فکر و جان را در هم مى ریزد، نیز از نعمتهاى دیگر معنوى، روحانى است که در آیات بالا به آنها اشاره رفته است.

این نکته نیز، شایان توجه است که: «سلامت» و «امنیت» که سر آغاز نعمتهاى بهشتى قرار داده شده پایه هر نعمت دیگرى است، که بدون این دو، هیچ نعمتى قابل بهره گیرى نیست، حتى در این دنیا نیز، سر آغاز همه نعمتها نعمت سلامت و امنیت مى باشد.

* * *

3 ـ کینه ها و حسادتها، دشمن برادرى است

جالب این که: بعد از ذکر نعمت سلامت و امنیت در آیات فوق، و قبل از بیان نعمت اخوت و برادرى، مسأله ریشه کن شدن انواع صفات مزاحم، همچون کینه، حسد، غرور و خیانت ذکر شده و با کلمه «غِلّ» که مفهوم وسیعى دارد، به همه آنها اشاره گردیده است.

در حقیقت اگر قلب انسان از این «غِلّ» شستشو نشود، نه نعمت سلامت و امنیت فراهم خواهد شد، و نه برادرى و اخوت، بلکه همیشه جنگ است و ستیز، و همیشه دعوا و کشمکش، و به دنبال آن، بریدن رشته هاى اخوت و سلب سلامت و امنیت.

* * *

4 ـ پاداش کامل

به گفته بعضى از مفسران پاداش و ثواب، در صورتى کامل مى شود که چهار شرط در آن جمع گردد:

منفعت قابل ملاحظه اى ـ مقرون به احترام ـ خالى از هر گونه ناراحتى و جاودانى و همیشگى.

در آیات فوق، در زمینه نعمتهاى بهشتى به هر چهار قسمت اشاره شده است.

جمله «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنّات وَ عُیُون» اشاره به قسمت اول است.

جمله «ادْخُلُوها بِسَلام آمِنِینَ» دلیل بر احترام و تعظیم است.

جمله «وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلّ إِخْواناً عَلى سُرُر مُتَقابِلِینَ»، اشاره به نفى هر گونه ناراحتى و ضررهاى روحانى.

و جمله «لایَمَسُّهُمْ فِیها نَصَبٌ»، اشاره به نفى زیانهاى جسمانى است.

اما جمله « وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ» بیانگر آخرین شرط، یعنى دوام و بقاء این نعمتهاست و به این ترتیب، این پاداش از هر نظر کامل خواهد بود.(3)

* * *

5 ـ بیائید بهشت را در این دنیا بسازیم

آنچه در آیات فوق، از نعمتهاى مادى و معنوى بهشتى تصویر شده، در حقیقت اصول نعمتهاى مهم این جهان را نیز همانها تشکیل مى دهد، و گویا مى خواهد به ما این نکته را نیز تفهیم کند که: شما با فراهم ساختن این نعمتها در زندگى دنیا مى توانید بهشت کوچکى بسازید که نمونه اى از آن بهشت بزرگ باشد:

اگر کینه ها و عداوتها را از سینه ها بشوئیم.

اگر اصول اخوت و برادرى را تقویت کنیم.

اگر تشریفات زائد و تفرقه افکن را از زندگى و مخصوصاً اجتماعاتمان حذف کنیم.

اگر سلامت و امنیت را به جامعه خود باز گردانیم.

و اگر به همه مردم این اطمینان داده شود که کسى مزاحم آبرو، شخصیت، موقعیت اجتماعى و منافع مشروع آنها نیست، تا اطمینان به بقاء مواهب خویش پیدا کنند.

آن روز است، که نمونه اى از بهشت در مقابل چشم شما قرار خواهد داشت.

* * *


1 ـ «غِلّ» در اصل به معنى نفوذ مخفیانه چیزى است و به همین جهت به حسد و کینه و دشمنى که به طرز مرموزى در جان انسان نفوذ مى کند، «غِلّ» گفته مى شود، بنابراین، «غِلّ» مفهوم وسیعى دارد که بسیارى از صفات زشت و مزاحم اخلاقى را شامل مى گردد. (براى توضیح بیشتر به جلد سوم تفسیر «نمونه»، صفحه 52، پاورقى مراجعه فرمائید).

2 ـ «سُرُر» جمع «سَریر» در اصل به معنى تخت یا صندلى و مانند آن است که روى آن مى نشینند و مجالس پر سرورى را برگزار مى نمایند (توجه داشته باشید «سُرُر» و «سُرُور» از یک ماده است).

3 ـ تفسیر «کبیر فخر رازى»، جلد 19، صفحه 193.

 

 

پی نوشت:
ان المتقین فی جنات و عیون 
    
تاریخ انتشار: « 1402/12/29 »
  • فرزاد تات

آخوند خراسانی متلمذ شیخ انصاری از استادشان نقل می کنند بالاترین ادله اثبات همانا حکمت حضرت واجب الوجود است و ادله اربعه فرع بر آن هستند.

  • فرزاد تات

آیه 18 سوره ذاریات

فرزاد تات | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۸:۵۴ ب.ظ
  • فرزاد تات
  • فرزاد تات

شرح توصیه های رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّم درباره ماه رمضان از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)

  •  
  •  
  •  22127

6 توصیه مهم پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در مراقبت از ماه رمضان / رمضان و حمایت از فقرا / احترام به بزرگ ترها / ترحم به کوچک ترها / مهرورزی به یتیمان / چرا ماه رمضان بهار توبه و مغفرت است؟ / ماه دعا / رمضان باید سازنده باشد‌

در میان روایاتى که در مورد ماه رمضان وارد شده، جامع ترین روایت، حدیث معروفى از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم دربارۀ ماه مبارک رمضان است که هرچه انسان در مورد آن تعمّق کند مطالب جدیدى استفاده مى کند.

6 توصیه مهم پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم در مراقبت از ماه رمضان

در آخرین جمعه ماه شعبان، پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم براى آماده ساختن یاران خود جهت استقبال از ماه مبارک رمضان خطبه ‏اى خواند و اهمیت این ماه را در قالب دستور ها و توصیه های اجتماعى و مردمى و دستور های الهى و سازنده، اینچنین گوشزد نمود:

«وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِکُمْ وَ مَسَاکِینِکُمْ وَ وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ وَ ارْحَمُوا صِغَارَکُمْ... وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَیْتَامِ النَّاسِ کَمَا یُتَحَنَّنُ عَلَى أَیْتَامِکُمْ؛ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکُمْ، وَ ارْفَعُوا إِلَیْهِ أَیْدِیَکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَوَاتِکُمْ؛ [1] بر فقرا ومساکینتان تصدّق کنید و بزرگانتان را اکرام کنید و بر کوچک ترهایتان ترحّم کنید... به یتیم هاى مردم محبّت کنید تا به یتیم هاى شما محبّت کنند، به سوى خدا از گناهانتان توبه کنید و و دست هایتان را براى دعا در اوقات نماز به درگاهش بلند کنید».

رمضان و حمایت از فقرا

در ماه مبارک رمضان‏، براى رفع مشکلات اجتماعى‏ علاوه بر اینکه باید از قدرت لایزال الهى استمداد جست‏؛ باید گامی عملی در جهت رفع فقر و نیاز نیازمندان برداشت.

 لذا از جمله دستورات اجتماعی در استقبال از ماه مبارک رمضان، این فراز نورانی از رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم است که فرمودند: «وَ تَصَدَّقُوا عَلَى فُقَرَائِکُمْ وَ مَسَاکِینِکُمْ؛[2] بر فقرا ومساکینتان تصدّق کنید». البته همیشه باید فکر فقرا و مساکین باشیم، ولى این یک سفارش مضاعف است.

احترام به بزرگ ترها

آن حضرت در ادامه خطبه، به حفظ حقوق دیگران و مراعات ادب با کلیه افراد و نگهدارى مرتب احترام‏ بزرگ ترها دعوت می نماید و می فرماید:[3]«وَقِّرُوا کِبَارَکُمْ؛[4] بزرگ بدارید بزرگ ترها را»؛ چرا که بزرگ ترها معمولًا تجربه بیشتر و بینش عمیق ‏تری دارند و در دوران عمر خویش، منشأ خدمات فراوان ترى شده ‏اند و تمام محاسبات حکم مى‏ کند که مورد احترام باشند و جوانان و نوجوانان حرمت آنان را نگهدارند.[5] نه این که وقتى استقلال فکرى و جسمى پیدا کردند، پدر و مادر را کنار بگذارند، به طورى که پدر و مادر در خانه سالمندان باشند!

ترحم به کوچک ترها

کوچک‏ ترها چون نورسند و در آغاز زندگى، باید مورد محبّت قرار گیرند و با دلسوزى کامل پایه‏ هاى سعادتشان به دست بزرگ ترها گذارده شود،[6] لذا نبی مکرم اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم می فرماید: «وَ ارْحَمُوا صِغَارَکُمْ؛[7] و بر کوچک ترهایتان ترحّم کنید» و این است راه و رسم یک جامعه انسانى و مترقى.

مهرورزی به یتیمان

در هر اجتماعى بر اثر حوادث گوناگون همیشه کودکان یتیمى وجود دارند که فراموش کردن آنها نه فقط وضع آنان را به خطر مى‏افکند، بلکه وضع اجتماع را نیز به خطر می اندازد.[8]

لذا یکى از سفارشات پیامبر اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم در خطبه شعبانیّه رسیدگى به یتیمان است:[9] «وَ تَحَنَّنُوا عَلَى أَیْتَامِ النَّاسِ کَمَا یُتَحَنَّنُ عَلَى أَیْتَامِکُمْ؛[10]به یتیم هاى مردم محبّت کنید تا به یتیم هاى شما محبّت کنند».

یکى از آثار وضعیّه محبّت به ایتام این است که اگر اکرام ایتام مردم کردید، مردم هم یتیمان شما را اکرام مى کنند که این عمل در این دنیا ثمره اش دیده مى شود.[11]

البته اگر کمک به ایتام‏ به صورت برنامه اى منظّم و سازمان‏دهى شده صورت گیرد، همان گونه که بعضى از سازمان ‏هاى متکفّلِ کمک به نیازمندان برنامه‏ریزى کرده ‏اند، بى‏شک مفیدتر خواهد بود.[12]

لیکن اگر فرضاً دولت اسلامى بودجه‏ اى کلان داشته باشد و بتواند نیاز تمام ایتام را برطرف کند، بازهم مردم نیازمند کمک به یتیمان و مساکین هستند، زیرا در صورت ترک این کار، چشمه عواطف آن ها از جوشش مى‏افتد.[13] که کلام نورانی پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم نیز مویّد این مدعاست.

چرا ماه رمضان بهار توبه و مغفرت است؟

ماه رمضان‏ بهار عبادت است همان طورى که بهار در جسم انسان نشاط به وجود مى‏آورد در ماه رمضان هم انسان باید بر اثر عبادت نشاط روحى پیدا کند و این میسّر نیست مگر اینکه انسان قبلًا آمادگى پیدا کند و این آمادگى در درجه اوّل توبه‏ است.[14]

در حقیقت جرقّه توبه، قلب ظلمت زده‏ انسان را روشن مى‏کند، و در سایه این نور و روشنایى، انسان از اعمال گذشته دست مى‏شوید، و به سمت خداوند حرکت مى کند،[15] لذا رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم می فرماید: «وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکُمْ؛[16] از گناهان توبه کنید». البتّه همیشه باید توبه کرد ولى بهار توبه ماه مبارک رمضان است.

ماه دعا

دعا در معارف اسلامى جایگاه ویژه اى دارد، و در برخى از زمان‏ ها، مخصوصاً ماه مبارک رمضان‏ تأثیر بسزایى دارد؛ و بهترین وسیله قرب الى الله و بهترین رابطه خلق و خالق، دعاست، لذا رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم مردم را به دعا سفارش نموده و فرمودند: «وَارْفَعُوا إِلَیْهِ أَیْدِیَکُمْ بِالدُّعَاءِ فِی أَوْقَاتِ صَلَوَاتِکُمْ؛[17] موقع نماز دست ها را به دعا بردارید».

بنابراین ما باید به دعا اهمیّت دهیم، و براى حلّ مشکلات و معضلات خود و دیگران دعا کنیم، تا در سایه دعا به مقامات عالى برسیم، مخصوصاً در شب ها و روزهایى که دعا ارزش ویژه ‏اى دارد و تأکید بیشترى نسبت به آن شده، مانند روزها و شب هاى ماه مبارک رمضان‏.[18]

سخن آخر: (رمضان باید سازنده باشد)

از این حدیث استفاده مى شود که ماه رمضان باید سازنده باشد، رمضانی که هم رابطه خلق با خلق و هم رابطه انسان با خالق را مى سازد، در ضمن معلوم مى شود که اسلام آیین محبّت است.[19]

 

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

منابع:

  1. بیانات معظم له
  2. سوگندهای پربار قرآن
  3. گفتار معصومین علیهم السلام
  4. از تو سوال مى کنند                                                                                                                                                        

    [1] وسائل الشیعه، ج7، ح20،ب18 من ابواب احکام شهر رمضان.

    [2] همان.

    [3] جلوه حق بحثى پیرامون( صوفیگرى) در گذشته و حال، ص121.

    [4] وسائل الشیعه، ج7، ح20،ب18 من ابواب احکام شهر رمضان.

    [5] یکصد و پنجاه درس زندگى (فارسى)، ص159.

    [6] همان.

    [7] وسائل الشیعه، ج7، ح20،ب18 من ابواب احکام شهر رمضان.

    [8] برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص399.

    [9] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)، ص33.

    [10] وسائل الشیعه، ج7، ح20،ب18 من ابواب احکام شهر رمضان.

    [11] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم،15/7/1383.

    [12] از تو سوال مى کنند(مجموعه سوالات قرآنى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله)، ص33.

    [13] همان، ص130.

    [14] گفتار معصومین(ع)، ج‏2، ص122.

    [15] سوگند هاى پر بار قرآن، ص168.

    [16] وسائل الشیعه، ج7، ح20، ب18 من ابواب احکام شهر رمضان.

    [17] همان.

    [18] سوگند هاى پر بار قرآن، ص493.

    [19] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، درس خارج فقه، مسجد اعظم قم، 15/7/1383.

  • فرزاد تات

آیا نهی مقتضی فساد هست؟

فرزاد تات | سه شنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۰۸:۳۹ ب.ظ
  • فرزاد تات