دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسی برق کنترل

۶۷۷ مطلب در آذر ۱۴۰۲ ثبت شده است

تهران-ایرنا- طراح قانون چک در مجلس گفت: با تصمیم اتخاذ شده در بانک مرکزی بنا شد تا بعد از فراهم شدن زیرساختهای نرمفزاری قضاوت در باره چکهای برگشتی در حوزه چکهای الکترونیک از طریق هوش مصنوعی انجام شود.

ابوالفضل ابوترابی در گفت و گو با خبرنگار پارلمانی ایرنا گفت: بر اساس تصمیم اتخاذ شده در جلسه بانک مرکزی بنا بر این شد تا کار قضاوت در باره چکهای برگشتی در حوزه چک الکترونیک توسط هوش مصنوعی انجام شود.

طراح قانون چک در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: زیرساختهای قانونی برای استفاده از هوش مصنوعی در این حوزه وجود دارد و پس از فراهم شدن زیرساختهای نرمفزاری، کار در این حوزه آغاز خواهد شد.

وی افزود اجرای قانون در باره صدور چکهای برگشتی فرایند پیچیده ای ندارد و صدور احکام در زمانهای مشخص همچون مسدودی حساب، توقیف اموال و صدور حکم جلب در زمانهای مشخص در قانون پیشبینی شده و اجرای آن با استفاده از هوش مصنوعی امکانپذیر است.

ابوترابی خاطرنشان کرد: در این نشست که رئیس سازمان رتبه بندی ایرانیان نیز در آن حضور داشت بنا شد تا افراد بر اساس اعتابر اجتماعیشان همچون نداشتن پرونده قضایی و... برای صدور چک الکترونیک در 15 رده از رنگ سفید برای بالاترین رتبه تا قرمز پررنگ به عنوان پایینترین رتبه رتبه بندی شوند و زمانی که فردی بخواهد چکی را از فردی قبول کند می تواند رتبه آن فرد را در سیستم مشاهده کند که فرد مورد نظر برای صدور چک چه رتبه ای را از نظر اعتبار اجتماعی برای صدور چک داراست.

طراح قانون چک در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: تا کنون 155 هزار چک الکترونیک توسط افراد صادر شده که از این میان 185 فقره از این چکها برگشت خورد است..

https://www.irna.ir/news/85318555/%D8%AA%D8%B5%D9%85%DB%8C%D9%85-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9-%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%82%D8%B6%D8%A7%D9%88%D8%AA-%D8%A8%D8%A7-%D9%87%D9%88%D8%B4-%D9%85%D8%B5%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%86%DA%A9%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B4%D8%AA%DB%8C

 

 

  • فرزاد تات
  • فرزاد تات

بررسی اعتبار و کارایی قاعده ی ملازمه در فقه و حقوق

فرزاد تات | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۴۰ ب.ظ
  • فرزاد تات

درآمد دریافتنی

فرزاد تات | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۳۷ ب.ظ

1-وجوه نقدی

2-حقوق مالی قابل تقویم به پول

تحقق درآمد ملازمه ای با نقدی بودن آن ندارد.

  • فرزاد تات
  • فرزاد تات

تراست (حقوق)

فرزاد تات | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۳:۵۱ ب.ظ

تراست نهادی در نظام حقوقی کامن لا است که در آن شخصی به عنوان تشکیل‌دهندهٔ تراست اموالی را به یک یا چند شخص دیگر موسوم به تراستی سپرده و شرط می‌کند که این اموال به نفع یک یا چند شخص دیگر اداره شود. تراست در کشورهای پیرو نظام حقوقی کامن لا دیده می‌شود و به ویژه در انگلستان ترکیبی بسیار معمول است که از آفریده‌های اصل «انصاف» به‌شمار می‌رود و نقشی کلیدی در نظام حقوق کامن لا یافته‌است. برخی از کشورهای پیرو حقوق رومی-ژرمنی نیز که چنین مفهومی را در نظام حقوقی خود ندارند، بر اساس کنوانسیون تراست لاهه (۱۹۸۵) پذیرفته‌اند که آن را به رسمیت بشناسند.

کیتون تراست را این چنین تعریف کرده‌است:

تراست عبارت است از رابطه‌ای که در جایی ناشی می‌شود که شخصی که تراستی نامیده می‌شود، به لحاظ انصافی ملزم به اداره مالی منقول یا غیرمنقول، به نفع اشخاصی (از جمله خود) یا اهدافی که قانوناً مجازند، می‌شود، به نوعی که نفع واقعی مال نه به امین که به ذی‌نفع‌ها یا سایر اهداف تراست، می‌رسد. یا به عبارت دیگر، تراست عبارت از رابطه‌ای است که از این طریق مالک، مالکیت مالش را به نفع بعضی از اشخاص -که خود نیز ممکن است از آن‌ها باشد- یا برای اهدافی که مورد تأیید قانون باشد نگه می‌دارد در این صورت منافع حاصله از مال، به منتفعان یا سایر افراد ذی‌نفع تعلق خواهد گرفت.

تحلیل تراست بر اساس مفاهیم موجود در نظام حقوق مدون بسیار دشوار است. هرچند در نظر اول تراستی به نماینده‌ای شباهت دارد که به جانشینی از اشخاص ذی‌نفع اموال را اداره می‌کند اما تحلیل آن بر پایه نمایندگی به کلی اشتباه است و موجب می‌شود تا بعضی از وضعیت‌های آن به‌کلی غیرقابل توجیه شود. در واقع تراستی مالک واقعی و قانونی اموال است. او حتی می‌تواند اموال را بفروشد یا ببخشد. با این حال مالکیت او بر اموال مورد تراست کامل و مطلق نیست. این اموال توسط طلبکاران او قابل توقیف نیست و به ورثه او هم به ارث نمی‌رسد. موقعیت تراست را می‌توان نوعی تجزیهٔ مالکیت نامید که در آن تراستی مالک قانونی و ذی‌نفع تراست مالک انصافی نامیده می‌شود.

پیدایش تراست در انگلستان در سده‌های دوازدهم و سیزدهم میلادی در جریان جنگ‌های صلیبی اتفاق افتاد. در آن زمان مالکیت زمین‌ها بر پایهٔ نظام فئودالی بود. وقتی زمینداری برای شرکت در جنگ از انگلیس می‌رفت، بایستی به شخصی اعتماد می‌کرد تا اموال خود را در اختیار او بگذارد تا در زمان غیاب او آن را اداره کند و پرداخت‌ها و وظایف فئودالی را انجام دهد. برای همین زمین‌های خود را به یکی از دوستانش می‌بخشید تا در هنگام بازگشت زمین‌ها را از او پس بگیرد. اما گاه اتفاق می‌افتاد که تراستی از اعتمادی که به او شده بود سوء استفاده کرده و از پس دادن زمین خودداری می‌کرد.

در آن دوران کامن لا تعهدات قراردادی را به رسمیت نمی‌شناخت. در نتیجه شکایت آن‌ها به دادگاه بی‌نتیجه بود. قاضی پاسخ می‌داد که تراستی مالک قانونی است. از جنگ‌برگشتگان خسارت‌دیده راه چاره را در تظلم‌خواهی از پادشاه دیدند. شاه شکایت آن‌ها را به مهردار سلطنتی ارجاع می‌داد و مهردار نیز آنچه را که عادلانه و منصفانه می‌یافت دستور می‌داد و از توان خود در جهت تحقق این امر استفاده کرد. این دوران آغاز پیدایش اصل «انصاف» بود که نارسایی‌ها و کاستی‌های کامن لا را پوشش می‌داد.

از نظر مهردار سلطنتی عادلانه نبود که مالک قانونی زمین‌ها حق صلیبی‌ها را انکار کند. در نتیجه به نفع صلیبی‌ها رأی می‌داد. با گذشت زمان مشخص شد که دادگاه مهرداری این ادعا را به رسمیت می‌شناسد. مالک قانونی زمین را در جهت منافع مالک اصلی اداره می‌کند و بایستی وقتی که او خواست آن را به او برگرداند. در اینجا صلیبیون «ذی‌نفع» یا «بهره‌بردار» و دوست او «تراستی» یعنی اعتمادشده نامیده شدند. این نهاد در طول زمان به تراست کنونی تبدیل شد.

تراست در زمانی پدید آمد که کامن لا تعهدات قراردادی را به رسمیت نمی‌شناخت به همین دلیل تراستی مالک حقیقی اموال به‌شمار می‌رود و برخلاف تصور ابتدایی فقط یک نماینده نیست که موظف باشد اموال را به نیابت از اشخاص ذی‌نفع اداره کند. با این حال بایستی درآمد اموال را به اشخاصی که به عنوان ذی‌نفع تراست مشخص شده‌اند تسلیم کند و در زمانی اصل اموال را نیز به آنان انتقال دهد. اما تعهداتی که تراستی دارد تعهدات اخلاقی و بر اساس وجدان است و هیچ ضمانت اجرایی برای آن وجود ندارد.

اگر تراستی مطابق اعتمادی که به او شده عمل نکند، شخص ذی‌نفع می‌تواند شکایت خود را به دادگاه‌های مهرداری ارائه کند. مهردار به تراستی دستور می‌دهد آنچه چیزی که در سند تراست معین شده عمل کند و اگر تراستی اطاعت نکند به زندان می‌رود یا اموالش توقیف می‌شود. در واقع تراستی در صورت اطاعت نکردن از دستور مهردار مجازات می‌شود نه به دلیل رعایت نکردن تعهداتی که در هنگام تشکیل تراست پذیرفته‌است.

در تراست که مالک اموالی از خود را به تراستی انتقال می‌دهد و تراستی که موظف است این اموال را به نفع ذی‌نفع یا ذی‌نفع‌های تراست اداره کند وجود ۳ رکن، مالک، تراستی یا تراستی‌ها و ذی‌نفع یا ذی‌نفع‌ها کاملاً ضروری است.

تراستی

تراستی می‌تواند شخص حقیقی یا شخص حقوقی (هم‌چون شرکت تراستی) باشد. تراتستی یا تراستی‌ها بر اساس نوعشان حقوق و وظایف متعددی دارند. یک تراست هرگز نمی‌تواند و نباید صرفاً به دلیل نیاز به تراستی رد و از اعتبار ساقط شود چرا که دادگاه معمولاً می‌تواند بر معنای «اصول انصافی»، خود، تراستی منصوب کند. اصولاً وظایف و حقوق تراستی توسط ایجاد کنندهٔ تراست، در سند تراست مقرر می‌شود. تراستی مالک قانونی است و ملزم است که مال را برای ذی‌نفع یا ذی‌نفع‌ها به آن صورت که مالک مقرر کرده‌است، اداره کند. از دیگر وظایف تراستی می‌توان به سرمایه‌گذاری وجوه و دارایی‌های تراست، نگهداری از اموال مورد تراست تحت نظارت خود و نگهداری (بایگانی) حساب یا همان مالیات‌های پرداخت شده، اشاره کرد.

ذی‌نفع یا ذی‌نفع‌ها مالک انصافی هستند و تمامی سود و منافع اموال مورد تراست متعلق به ذی‌نفع است. حدود منافع و سهم ذی‌نفع که به اختیار و صلاحدید مالک گذاشته شده‌است، معمولاً در سند تراست مقرر می‌شود.

معیارهای تشکیل

همان‌طور که در پرونده نایت علیه نایت مقرر گردید، برای تشکیل تراست وجود سه معیار ضروری است:

  • قصد. ایجاد کنندهٔ تراست یا مالک باید قصد صریح و روشن برای ایجاد این نهاد داشته باشد.
  • موضوع تراست. مال موضوع تراست باید کاملاً مشخص و معلوم باشد. اگر تشکیل‌دهندهٔ تراست برای «کل اموالش» یا «قسمتی از اموالش به صورت اشتراکی»، مثلاً قسمتی برای (ب) و قسمتی دیگر برای (ج)، بدون این‌که کاملاً موضوع را مشخص نماید، تراستی ایجاد کند، تراست او پذیرفته نمی‌شود و تراستی‌ها مال را هم‌چنان برای متصرف ملک نگهداری می‌کنند.
  • هدف. ذی‌نفعان تراست باید کاملاً ملموس یا دست‌کم قابل تعیین باشد. ممکن است هنوز ذی‌نفع یا ذی‌نفعان تراست در زمان تشکیل تراست به وجود نیامده باشند (همانند جنین). هم‌چنین تراست باید برای اهداف خیرخواهانه [خیریه] ایجاد یا حداقل بخشی از آن باید برای این منظور باشد تا ایجاد تراست برای انتفاع اشخاص خاص.
  • اهداف

  • سری و محرمانه بودن، به عنوان مثال، شرایط و ارکان وصیت‌نامه کاملاً در معرض عموم قرار دارد اما تراست می‌تواند کاملاً به صورت محرمانه ایجاد شود. به دلیل همین قابلیت بسیاری از افراد به استفاده از این نهاد ترغیب می‌شوند؛
  • حمایت و قادر ساختن افرادی که به دلیل ناتوانی یا صغر سن نمی‌توانند مالکیت اموالی را به نحو قانونی بر عهده داشته باشند؛
  • انتفاع از اموال برای اهداف خیریه؛
  • استفاده از یک سری مزایا و معافیت‌های مالیاتی؛
  • تملک اشتراکی، مالکیت اموال به وسیلهٔ دو یا چند نفر از طریق نهاد تراست به راحتی امکان‌پذیر می‌شود؛
  • انتقال مالکیت و منافع قانونی اموال برای وراث.
  • انواع

  • تراست‌ها اقسام مختلفی دارند و بر حسب این‌که اهداف و مقاصد و موضوعشان چه باشد یا چگونه به وجود آمده باشند، متفاوت هستند و می‌توان آن‌ها را در دسته‌بندی‌های خاصی قرار داد اما عموماً آن‌ها را به تراست‌های عام یا خاص تقسیم‌بندی می‌کنند.

  • تراست صریح.تراست صریح زمانی است که مالک صراحتاً و با آگاهی تمام تصمیم می‌گیرد که تراستی را به نفع یک یا چند شخص معین یا گروهی از اشخاص در زمان حیات خود یا بعد از مرگ خود، به موجب وصیت‌نامه ایجاد نماید. وجود هر سه ارکان تراست، برای تشکیل تراست خاص ضروری است.
  • تراست ضمنی. تراست ضمنی کاملاً متمایز از تراست صریح است و زمانی ایجاد می‌شود که تعدادی از معیارهای حقوقی و لازم برای ایجاد یک تراست صریح وجود ندارد اما قصد مالک برای ایجاد تراست مفروض فرض می‌شود. تراست ضمنی به ۲ صورت، تراست استنباطی و حکمی است اما رایج‌ترین نوع تراست ضمنی، تراست استنباطی است.
  • تراست استنباطی. تراست استنباطی یا منتج یکی از صور تراست ضمنی است. تراست ضمنی زمانی رخ می‌دهد که تمام یا بخش‌هایی از تراست از درجهٔ اعتبار ساقط باشد یا مثلاً هیچ دلیل اثبات کننده‌ای مبنی بر این‌که مالک (الف) قصد هبه مالش را به (ب) داشته‌است به دست نیاید. در این صورت تراستی‌ها به حکم قانون و به موجب تراست استنباطی، اموال منقول و غیرمنقول را باید برای مالک حفظ و نگهداری کنند.
  • تراست حکمی. تراست حکمی که به نام‌های دیگری هم‌چون تراست جعلی یا قراردادی هم معروف است، تراستی است که نه به واسطهٔ قصد مالک یا توافق صورت گرفتهٔ میان مالک و تراستی، بلکه قانون آن را از طریق جبران خسارت عادلانه یا انصاف بر طرفین تحمیل می‌نماید. متداول‌ترین نوع تراست حکمی زمانی ایجاد می‌شود که منتقلٌ‌الیه مال مورد تراست را علی‌رغم اطلاع از این‌که تراستی، نقض تراست کرده‌است قبول می‌کند، در این صورت منتقلٌ‌الیه که حال تراستی حکمی یا جعلی نام دارد خواه رضایت داشته باشد یا نداشته باشد، باید مال مورد تراست را در جهت حفظ منافع ذی‌نفع یا ذی‌نفع‌ها نگهداری و حفظ کند.
  • تراست عام. تراستی است که برای اهداف خیرخواهانه و بهره‌مندی کل جامعه یا بخش‌های قابل توجهی از جامعه ایجاد می‌شود. هدف زمانی خیرخواهانه تلقی می‌شود که دارای ویژگی‌های نظیر: تلاش برای کاهش فقر، فراهم کردن سازوکار آموزشی، پیشبرد اهداف مذهبی و سایر اهدافی باشد که به حال جامعه مفید است، باشد. تراست عام یا خیریه، مشمول قانون‌های تراست‌های خیریه مصوب ۱۹۹۲ و قانون مالیات است.
  • فرزاد تات

اموال سرمایه ای

فرزاد تات | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۳:۴۴ ب.ظ

1-سهام

2-املاک

3-حق سرقفلی

4-اوراق بهادار

  • فرزاد تات

شماره: 5776/211

تاریخ: 14/04/1383

پیوست:

 

جناب آقای علیزاده

معاون محترم قوه قضائیه و رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور

 

احتراما عطف به نامه شماره 32017/34/1 مورخ 25/11/82 منضم به تصویر نامه شماره 41229 مورخ 20/10/82 کانون سر دفتران و دفتر یاران راجع به حق الامتیاز دفاتر اسناد رسمی به استحضار می رساند:

نامه شماره 3746-5/30 مورخ 20/10/72 دفتر فنی مالیاتی، واگذاری پروانه های مختلف کسب و کار و بالاخص حق الامتیاز ها را مشمول مقررات تبصره (5) ماده 100 طبق قانون مالیاتهای مستقیم مصوب 1366 دانسته و همچنین ماموران تشخیص مالیات را مکلف به رعایت مقررات مربوطه نسبت به تشخیص درآمد و مطالبه مالیات متعلق در مواعد مقرر قانونی نموده است و نامه مذکور حاکی از عدم شمول مالیات نسبت به واگذاری حق الامتیاز دفاتر اسناد رسمی نمی باشد.

مـطابـق مـاده 93 قـانون صـدرالاشـاره” درآمـدی کـه شـخص حقـیقی از طـریق اشـتغال به مشـاغل یا به عـناوین دیگـر غـیر از مـوارد مـذکور در سـایر فصل های این قانون در ایران تحصیل کند پس از کسر معافیت های مقرر در این قانون مشمول مالیات بر درآمد مشاغل می باشد. ” در مواردی که به موجب اسـناد و مـدارک مثـبته محـرز گـردد که سـر دفـتران اسناد رسمی موضوع ماده 69 قانون دفاتر اسناد رسمی و کانون سر دفـتران و دفتـر یـاران مــصوب 1354 بابــت مـعـرفـی جـانـشیـن و اشـخـاص واجـد صـلاحیـت بـرای تـصـدی دفـترخـانه کـه نوعـی حـق الامتـیاز تلـقی می گردد، درآمدی کسب نموده اند، می بایست پس از تسلیم اظهارنامه مالیاتی نسبت به پرداخت مالیات آن اقدام نمایند، و در صورت عدم انجام تـکالیـف مـامورین تـشـخیص مالیات مـکلفند حـسب وظـایف و اخـتیارات قانونی خود و وفق مقررات ماده 98 قانون موصوف پس از تحقیقات و بررسی های لازم و کسب اطلاعات مورد نیاز، ظرف مهلت مقرر با اعمال ضریب مالیاتی مناسب درآمد مشمول مالیات را تعیین نمایند.

 

حیدری کرد زنگنه

 

شماره دادنامه: 104

تاریخ: 23/02/1386

کلاسه پرونده: 83/754

 

مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.

شاکی: کانون سر دفتران و دفتر یاران

موضوع شکایت و خواسته: ابطال دستورالعمل شماره 5776-211 مورخ 14/4/1383 سازمان امور مالیاتی کشور و نظریه شماره 8977/253 مورخ 24/6/1382 هیأت تعیین ضرایب مالیاتی.

مـقـدمـه: شـاکـی بـه شـرح دادخـواسـت تـقـدیمـی اعـلام داشـته اسـت، سـازمان امـور مـالیاتی طـی دسـتورالعـمل شـمـاره 5776- 211مــورخ 14/4/1383 و با عنایت به نظریه شماره 8977/253 مورخ 24/6/1382 هیأت تعیین ضرایب مالیاتی، معرفی جانشین توسط سر دفتر در حال بازنشستگی و یا ورثه سر دفتر متوفی را نوعی انتقال حق الامتیاز تلقی نموده و آن را به عنوان درآمد اتفاقی مشمول مالیات موضوع ماده 131 قانون مالیاتهای مستقیم دانسته است که دستورالعمل و اتخاذ تصمیم مذکور بنا به دلایل زیر خارج از اختیارات وزارت مذکور و بر خلاف قانون می باشد. 1- طبق نامه شماره 32017/34/1 مورخ 25/11/1382 معاونت قوه قضائیه وریاست سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تجاری تلقی شدن واگذاری امتیاز دفاتر اسناد رسمی مردود شناخته شده و انتصاب جانشین را منوط به طی مراحل فوق الذکر دانسته و معرفی جانشین را در حد(معرفی) معتبر دانسته است. 2- قانون مالیاتهای مستقیم از اول سال 1368 لازم الاجراء گردیده لذا چنانچه مطالبه مالیات مذکور از سر دفتران باز نشسته مطابق موازین قانونی می بود از زمان لازم الاجراء شدن قانون مذکور به مورد اجراء گذاشته می شد و قوانین و مقررات نمی توانند طبق نظر متصدیان امر تغییر گردند. از طرف دیگر چون طبق تبصره 4 ماده 3 آیین نامه بیمه و بازنشستگی مصوب 12/8/1381 صدور حکم برقراری حق بیمه بازنشستگی سر دفتران منوط به پرداخت کلیه بدهیهای مسلم سر دفتر در دوران عملکرد می باشد حوزه های مالیاتی از صدور گواهی جهت برقراری حق بیمه بازنشستگی سر دفتر خودداری نموده و حتی در مواردی که فرزند سر دفتر به جانشینی وی تعیین می شود صدور گواهی را منوط به دریافت مالیات حق الامتیاز واگذاری دفتر خانه نموده و شروع به کار سر دفتر جانشین و برقراری حق بیمه بازنشستگی، در گرو پرداخت مالیات فوق شده است در نتیجه به علت تحت فشار قرار گرفتن سر دفتر بازنشسته و همچنین سر دفتر جانشین، امکان اعتراض و مراجعه به هیأتهای حل اختلاف و نیز دیوان عدالت اداری منتفی شده و طبق جدول ماده 131 قانون مالیاتهای مستقیم مبالغی به ناحق دریافت گردد.3- استناد وزارت امور اقتصادی و دارائی تبصره 5 ماده 100 اصلاحی قانون مالیات های مستقیم مصوب 27/11/1380 می باشد. حال آن که مورد استناد این ماده مشمولین بند (ج) ماده 95 قانون مالیاتهای مستقیم بوده و دفاتر اسناد رسمی مشمول بند(ب) ماده 95 می باشند و در ردیف 15 بند (ب) ماده 96 برای آنها تعیین تکلیف شده است. 4- برابر ماده 69 قانون دفاتر اسناد رسمی، سر دفتر می تواند2 ماه قبل از بازنشستگی شخص واجد شرایطی را به جانشینی معرفی نماید. این اختیار ضمن اینکه هیچگونه الزامی برای سازمان ثبت یا قوه قضائیه در صدور ابلاغ برای جانشین ایجاد می نماید و چنانچه فرد معرفی شده در آزمونها و اختیار و کارآموزی و غیره موفق نگردد حقی برای وی و سر دفتر بازنشسته ایجاد ننموده و بعد از مدت زمان دو ماهه مذکور هیچگونه حقی برای سر دفتر بازنشسته متصور نیست. لذا چون دفاتر اسناد رسمی زیر مجموعه قوه قضائیه بوده و طبق ماده 29 قانون دفاتر اسناد رسمی ، سر دفتر مکلف به رعایت نظامات قوه قضائیه می باشد. تجاری تلقی نمودن یکی از زیر مجموعه های قوه قضائیه که در واقع یک نهاد حکومتی است(نه دولتی) بر خلاف مدلول قانون دفاتر اسناد رسمی و بر خلاف نظر قانونگذار در تدوین تشکیلات و تأسیس دفاتر اسناد رسمی بوده با توجه به نامه شماره 12917/ 34 مورخ 27/7/1383 سازمان ثبت اسناد و املاک کشور استدعای رسیدگی و لغو دستورالعمل و نظریه مذکور را دارد.مدیر کل دفتر حقوقی سازمان امور مالیاتی کشور در پاسخ به شکایت مذکور طی نامه شماره 1518-212 مورخ 18/5/1384 مبادرت به ارسال تصویر نامه شماره 432-211 مورخ 28/2/1384 دفتر فنی مالیاتی  نموده اند. در این نامه آمده است، طبق بند 2 ماده یک قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفند ماه 1366 و اصلاحیه های بعدی آن هر شخص حقیقی ایرانی مقیم ایران نسبت به کلیه درآمدهائی که در ایران یا خارج از ایران تحصیل می نماید، مشمول پرداخت مالیات می باشد. همچنین طبق اصل پنجاه و یکم قانون اساسی « هیچ نوع مالیات وضع نمی شود مگر به موجب قانون. موارد معافیت و بخشودگی و تخفیف مالیاتی به موجب قانون مشخص می شود. » از طرف دیگر طبق بند 15 جزء (ب) ماده 96 قانون مالیاتهای مستقیم صاحبان دفاتر اسناد رسمی جزء صاحبان مشاغل اعلام شده اند که مکلف به ثبت فعالیت شغلی خود در دفاتر درآمد وهزینه می باشند. و ادعای کانون مبنی بر خود گران بودن و یا غیر انتفاعی بودن فاقد وجاهت قانونی است. آنچه مسلم است سر دفتران در موقع واگذاری امتیاز دفترخانه به دیگری که صلاحیت او توسط مراجع ذیربط تایید گردیده مبالغی را دریافت می نمایند که این وجوه دریافتی مشمول فصل چهارم از باب سوم( مالیات بر درآمد مشاغل) تلقی و حسب مقررات و قوانین ذیربط مشمول مالیات بر درآمد خواهد بود و هیچگونه معافیت مالیاتی یا بخشودگی را مقنن در این خصوص تجویز ننموده است. ضمنا در موقع تشخیص مالیات از طریق علی الرأس نیز به درآمد مـشمـول مـالیات مـکتسـبه بایـستی اعـمال ضـریب گـردد که ایـن عمـل نیـز در اجـرای مقـررات ماده4 15 قانون مالیاتهای مستقیم توسط کمیسیون تعیین ضـرایـب مـرکـب از نـمـاینـدگـان ذیـربـط تعـیین و مـشخـص مـی گـردد. بـنـا به مراتب فوق پاسخ اعلام شده طی نامه شماره 5776 مورخ 14/4/1383 رئیس کل سازمان امور مالیاتی و همچنین ضریب مالیاتی طی نظریه شماره 8977/253 مورخ 24/2/1382 کمیسیون تعیین ضرایب حسب قوانین و مقررات مالیاتی بوده و مراتب مندرج در آن عینا تایید می گردد. هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور روسا و مستشاران و دادرسان علی البدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می نماید.

 

رأی هیأت عمومی

 

احکام و مقررات قانون مالیاتهای مستقیم از جمله ماده 93 آن قانون مصرح در تعلق مالیات به درآمد اشخاص موارد مذکور در قانون و در آمد شخص حقیقی از طریق اشتغال به مشاغل یا عناوین دیگر است. بنابراین دستورالعمل و نظریه مورد اعتراض که اعلام داشته « …. در مواردی که به موجب اسناد و مدارک مثبته محرزگرددکه سر دفتران اسناد رسمی موضوع ماده 69 قانون دفاتر اسناد رسمی و کانون سر دفتران و دفتریاران مصوب1354 بابت معرفی جانشین و اشخاص واجد صلاحیت برای تصدی دفترخانه که نوعی حق الامتیاز تلقی می گردد، درآمدی کسب نموده اند، می بایست پس از تسلیم اظهارنامه مالیاتی نسبت به پرداخت مالیات اقدام نمایند… » و متضمن هدف و حکم مقنن است مغایرتی با قانون ندارد و خارج از حدود اختیارات قانونی نمی باشد.

 

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

معاون قضائی دیوان عدالت اداری

مقدسی فرد

  • فرزاد تات

رویه تئوری و عملی سیاست های مالیاتی مراجع مالیاتی

فرزاد تات | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۳:۳۱ ب.ظ
  • فرزاد تات

درآمدها

فرزاد تات | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۳:۲۹ ب.ظ

1-تجاری

2-حرفه ای

3-کشاورزی

  • فرزاد تات