حدود مداخلۀ کیفری دولت در حقوق کار در پرتو اصل حداقل بودن حقوق کیفری
- ۰ نظر
- ۲۲ مرداد ۰۲ ، ۱۵:۱۲
حیازت مباحات اصطلاحی فقهی حقوقی است که یک باب از اسباب تملک را در قانون مدنی و کتب فقهی به خود اختصاص دادهاست. قاعده حیازت مباحات (مَنْ حازَ مَلِکَ: کسی که حیازت کند، مالک میشود) قاعده فقهی استنباط شده از قرآن، روایات و بنای عقلا است.
ماده ۱۴۶: مقصود از حیازت تصرف و وضع ید است یا مهیا کردن وسایل تصرف و استیلا. ماده ۱۴۷: هر کس مال مباحی را با رعایت قوانین مربوطه به آن حیازت کند مالک آن میشود.
ماده ۲۷: اموالی که ملک اشخاص نمیباشد و افراد مردم میتوانند آنها را مطابق مقررات مندرجه در این قانون و قوانین مخصوصه مربوطه به هریک از اقسام مختلفه آنها تملک کرده یا از آنها استفاده کنند مباحات نامیده میشود مثل اراضی موات یعنی زمینهایی که معطل افتاده و آبادی و کشت وزرع در آنها نباشد.
عناصر حیازت
محمدجعفر جعفری لنگرودی عناصر حیازت مباحات را اینگونه بیان میکند:
وجود مال منقول مادی در خارج
مال مذکور مالک نداشته باشد (چه در اصل مالک نداشته باشد مثل ماهی دریا و چه مالک داشته ولی وی از آن مال اعراض کرده باشد)
ایجاد سلطه بر مال یا تهیه مقدمات تصرف
قصد حیازت کردن (بنابر این اگر فقط قصد انجام دادن آن را داشته باشد، کافی نیست)
حیازت مباحات با توجه به تناسب انواع آن مختلف است:
حیازت اراضی موات: احیاء آن
حیازت دفینه: کشف آن
حیازت حیوانات وحشی: شکار آن
حیازت آب رودخانه و ماهی: تصرف مادی در آنها
شرایط حیازتکننده
ویرایش
سید مصطفی محقق داماد برای حیازتکننده سه شرط را ذکر میکند:
اهلیت
اصالت و مباشرت
قصد
هر گاه کسی بخواهد جدیدا زمینی در اطراف رودخانه احیاء کند اگر آب رودخانه زیاد باشد و برای صاحبان اراضی سابقه تضییقی نباشد میتواند از آب رودخانه زمین جدید را مشروب کند والا حق بردن آب ندارد اگر چه زمین او بالاتر از سایر اراضی باشد.
احیاء زمین و تصرفات مالکانه قانونی
زمینى که احیا شود طبق اطلاق روایاتى از قبیل «من أحیا ارضاً مواتاً فهى له»(1) به ملکیّت احیا کننده در مى آید; ولى گذشت زمان و پیشرفت وسایل کشاورزى باعث کشف دقیق موضوع و در نتیجه سبب تضیق و تخصیص مصادیق موضوع احیا به مواردى مى شود که مایه سلطه اقتصادى و طبقاتى نشود و به حدودى که حاکم آن را تعیین مى کند، محدود گردد، چون موضوع دقیق آن، احیایى است که ضرر به دیگران را موجب نشود، این موضوع گرچه از یک نظر جزء عناوین ثانویه محسوب مى گردد; ولى از جهتى شباهت به تأثیر زمان و مکان در موضوعات دارد.