دانشجویان کارشناسی ارشد مهندسی برق کنترل

۱۹۸۳ مطلب در اسفند ۱۴۰۲ ثبت شده است

اقسام نهی

فرزاد تات | يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ۰۵:۵۴ ب.ظ
  • فرزاد تات
  • فرزاد تات

ملا محمدتقی بن محمد ملائکه بَرَغانی (۱۱۷۲-۱۲۶۳ق)، معروف به شهید ثالث، از مشاهیر علمای مجاهد ایران در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری قمری بود.
وی تحصیلات خود را در قزوین، اصفهان، کربلا و قم گذرانده و نزد سید علی طباطبایی و فرزند او سید محمد مجاهد و شیخ جعفر نجفی تلمذ نموده و به درجه اجتهاد رسید، سپس به ایران بازگشته و رهبری دینی و تربیت طلاب علوم دینی را عهده‌دار گردید. او از علمای مبارزی بود که در جنگ دوم ایران و روس و مقابله با شیخیه و بابیگری حضور فعال داشت و به همین‌خاطر به دست افراد بابیه به شهادت رسید و به شهید ثالث مشهور شد. از ایشان آثاری برجای مانده که مهم‌ترین آنها کتاب منهج الاجتهاد، شرح کامل عربی بر شرایع الاسلام محقق حلی است.
 

فهرست مندرجات

۱ - تاریخ ولادت
۲ - تحصیلات
       ۲.۱ - سفر به عراق
       ۲.۲ - اخذ درجه اجتهاد
       ۲.۳ - بازگشت به ایران
       ۲.۴ - شاگردان
۳ - فعالیت‌های سیاسی
۴ - مبارزه با صوفیه و بابیگری
۵ - شهادت
۶ - آثار و مقام علمی
۷ - پانویس
۸ - منبع
 

۱ - تاریخ ولادت

[ویرایش]


ملا محمدتقی بَرَغانی فرزند ملا محمد ملائکه، سال ۱۱۷۲ق در برغان از قوای قزوین به دنیا آمد.
 

۲ - تحصیلات

[ویرایش]


ملا محمدتقی علوم مقدماتی و قسمتی از دروس سطح را نزد پدرش در برغان فرا گرفت، سپس به قزوین رفت و در حوزه علمیه آن شهر به درس و بحث ادامه داد. آنگاه به قصد تکمیل مدارج علمی به شهرهای اصفهان و کربلا و قم سفر کرد و نزد استادان بزرگ آن روز به تحصیل پرداخت. به گفته خود او، در اصفهان بیشتر به فلسفه اشتغال داشته و فلسفه تدریس می‌کرد. بزرگترین استاد او در فقه، سید علی طباطبایی (۱۲۳۱) در کربلا بود.
ملا محمدتقی برغانی در حدود سال‌های ۱۲۲۰ق به ایران بازگشت و در تهران ساکن شد و به تدریس و افتاء و اقامه نماز جماعت و تصدی امور دینی پرداخت. به دلیل حسن تقریر و طلاقت لسان و حل مسائل مشکل و موشکافی در مباحث علمی، حوزه درس او رونق یافت.
 

۲.۱ - سفر به عراق

ملا محمدتقی چندی پس از رونق یافتن حوزه درس‌اش در ایران،‌ دیگر بار به عتبات عالیات بازگشت. این اقدام بر اثر برخی اعتراضات به فتحعلی شاه قاجار بود. علت دیگر این بود که اجتهاد او را میرزا ابوالقاسم قمی (۱۲۳۱ق) تصدیق نمی‌کرد؛ زیرا محمدتقی فقط چند روز در محضر درس میرزای قمی حاضر شده بود و میرزا شناخت کافی از او نداشت و لذا مکاتبه علمی آن دو بی‌نتیجه مانده بود.
گفته شده است که برغانی – که سرشناس‌ترین دانشمند این خاندان بود – و دو برادرش، ملا محمدصالح و محمدعلی، در جلسه‌ای که با حضور علمای تهران و شخص شاه در کاخ گلستان تشکیل شد، شرکت داشتند. در این جلسه برغانی، به شاه اعتراضاتی کرد و میان برادران برغانی و ملامحمد علی مازندرانی، مشهور به جنگلی، مشاجره لفظی درگرفت و اندکی به خشونت گرایید. به همین سبب، شاه آنها را نکوهید و گویا فرمان تبعیدشان را صادر کرد.
 

۲.۲ - اخذ درجه اجتهاد

محمدتقی پس از بازگشت به عتبات، بار دیگر به حوزه درس استاد خود، طباطبایی، پیوست و پس از چندی به توصیه استاد، شخصاً تدریس را آغاز کرد و مسجدی نیز در این شهر ساخت و به امامت جماعت و وعظ در آن پرداخت. این مسجد به نام مسجد برغانی شهرت داشت که پس از شهادت او به نام «مسجد شهید ثالث» معروف شد.
در این دوره تحصیل، موفق به گرفتن گواهی اجتهاد از سید علی طباطبایی و فرزند او سید محمد مجاهد (۱۲۴۲ق) و شیخ جعفر نجفی ( ۱۲۲۸ق) صاحب کتاب کشف الغطاء‌ شد.
 

۲.۳ - بازگشت به ایران

چند سال پس از اخذ اجتهاد همراه شخص شیخ جعفر نجفی که عازم ایران بود، از عتبات بازگشت ولی این‌بار در قزوین سکونت گزید. ظاهراً شاه با حضور ملا محمدتقی و دو برادرش در تهران مخالف بود، اما بر اثر وساطت فقیه نامبرده،‌ با بازگشت آنان به ایران موافقت کرده بود. چون ملا عبدالوهاب قزوینی عالم بزرگ شهر، از برغانی تجلیل کرد، در زمانی کوتاه،‌ رهبری دینی و تربیت طلاب علوم دینی به او انتقال یافت و به سبب توجه وی به زهد و تقوا و ترویج دین و قدرت بیان و اهتمام به امر به معروف و نهی از منکر و نیز رسیدگی به حال فقرا و درماندگان، مورد توجه همه طبقات قرار گرفت.
 

۲.۴ - شاگردان

میرزا محمد تنکابنی، مؤلف قصص العلماء و سید ابراهیم موسوی قزوینی از شاگردان او بودند.
 

۳ - فعالیت‌های سیاسی

[ویرایش]


حضور او در جنگ دوم ایران و روس (۱۲۴۱-۱۲۴۳)، همراه با سید محمد مجاهد و دیگر علما، گرایش او را به تلاش‌های سیاسی و اجتماعی، در کنار سایر فرایض دینی و مداومت در عبادت شبانه،‌ نشان می‌دهد.
سید محسن امین در اعیان الشیعه یادآور می‌شود که در تهران نسخه‌ای خطی از کتاب منهج الرشاد تألیف ملا محمدتقی برغانی را دیده است که در پایان آن چنین آمده بود: «فارغ شد مؤلف گنهکاران محمدتقی فرزند محمد،‌ نزدیک نیمه شب ۲۶ رجب ۱۲۴۳ ق، امیدوار به درگاه خداوند که ما را از نفسمان و دشمنانمان، به ویژه روسیه اشغالگر که در این زمان تبریز و برخی از ولایات آذربایجان را در تصرف خود دارد حفظ نماید. بار خدایا آنان را از شهرهای مسلمانان اخراج کن و ما را از بدی های ایشان و سایر ستمکاران محافظت فرما.» 

[۱]


 

۴ - مبارزه با صوفیه و بابیگری

[ویرایش]


برغانی همچنین که با بدعت‌ها سخت مبارزه می‌کرد از اشاره به ضعف‌های حکومت نیز ابا نداشت. از صوفیه روزگار خود نیز به شدت انتقاد می‌کرد و به همین‌جهت حاج میرزا آقاسی،‌ صدر اعظم محمد شاه، از او آزرده خاطر شد. گویا در صدد اخراج وی و دو برادرش از ایران برآمد، ولی شاه با این خواسته و اقدامات مشابه موافق نبود. شهرت عمده ملامحمدتقی از برخورد تاریخی و قاطعی سرچشمه گرفته که با جریان شیخیه و بابیگری داشته و در ایجاد اقامتش در قزوین روی داده است. این ماجرا از حوادث مهم تاریخ ایران و شیعه در عصر قاجار محسوب می شود.
در سفری که شیخ احمد احسایی مؤسس فرقه شیخیه به ایران کرد،‌ در بسیاری شهرها از او استقبال شد و شخص شاه نیز او را تجلیل کرد. از طرفی برخی افکار و عقاید انحرافی نیز از او در مجامع دینی و علمی نقل می‌شد. لذا با ورود او به قزوین (۱۲۴۰ق)، بنا به درخواست عده‌ای از علمای آن شهر و برخی شهرهای دیگر، محمدتقی برغانی، به نمایندگی علما، احسایی را به مناظره طلبید، که حاصل آن تکفیر احسایی از جانب برغانی و در پی آن از سوی سایر فقها بود. این واقعه که بیشتر مورخان و حتی خود شیخیه،‌ تأثیر جدی و پردامنه آن‌را گزارش کرده‌اند،‌ به طرد احسایی انجامید و او ناگزیر ایران را به عزم سفر حج ترک گفت و پس از چندی درگذشت.
هرچند واکنش علنی برغانی، دشمنی مدافعان احسایی را برانگیخت، اما او نه تنها از مخالف آشکار با این نحله دست نکشید بلکه با پیدایش بابیگری بر شدت و قوت مبارزه خود افزود و پیروان این فرقه را کافر شمرد و رشد و نفوذ آنان را به شدت کاهش داد.
 

۵ - شهادت

[ویرایش]


موضع‌گیری قاطع و علنی ملا محمدتقی با نحله‌های انحرافی موجب شد در سحرگاه ۱۵ ذیقعده ۱۲۶۳ق، هنگامی که طبق معمول در مسجد به عبادت مشغول بود، با ضربه‌های مهلک چند نفر بابی از پا درآید. 

[۲]

 چون در راه دفاع از عقاید دینی کشته شده بود به «شهید ثالث» شهرت یافت و پیکرش با تجلیل فراوان به خاک سپرده شد.
طرفداران او در شهرهای ایران و عتبات مجالس یادبودی برایش برپا کردند و شاعرانی نیز اشعاری به فارسی و عربی در رثای او سرودند.
 

۶ - آثار و مقام علمی

[ویرایش]


گذشته از تقوا و شهامت و بیان رسا، مقام علمی برغانی نیز مورد تأیید تراجم‌نویسان و دیگر دانشمندان بوده است، ولی شیخیه کرمان و هانری کُربَن، اسلام‌شناس معاصر فرانسوی (که شدیداً‌ تحت تأثیر افکار شیخیه قرار داشت و این مکتب را وجهه تکامل فلسفه اسلامی می‌داند) کوشیده‌اند تا جایگاه علمی او را انکار کنند و ادعا کرده‌اند که انتقاد و تکفیر صریح او از احسایی را، همه علما، خصوصاً دانشمندان برجسته شیعه،‌ قبول نکرده‌اند،‌ با این همه، آثار علمی‌شایان توجهی از ملامحمدتقی در دست است که گواه بر قدرت علمی اوست،‌ از جمله:
منهج الاجتهاد، شرح کامل عربی بر شرایع الاسلام محقق حلی. تألیف این کتاب بیست و چهار جلدی در ۱۲۲۶ق آغاز شد و چندین سال مداوم به طول انجامید. خوانساری به شهرت این کتاب اشاره کرده و شیخ محمدحسن نجفی،‌ در تدوین جواهر الکلام ،‌در شرح قسمت جهاد، از این کتاب استفاده کرده است. در این کتاب، گاهی بر خلاف مشهور فقها، فتوا می‌دهد که خود قابل تأمل است.
کتاب‌های دیگر او عبارتند از: شرح الشرایع در یک جلد، مجموعه‌ای در فقه به فارسی؛ حاشیه بر معالم؛ رساله فی الطهاره و الصلاه، رساله فی قضاء عن الاموات،‌ ملخص العقاید، عیون الاصول (به صورت نقد بر قوانین الاصول محقق قمی)؛ مجالس المتقین و جز آن.
برخی از این کتاب‌ها به خط مؤلف موجود است و از میان آنها مجالس المتقین، حاوی احکام،‌ که آن‌را در ۱۲۵۸ق به نام محمدشاه قاجار نوشته، چند بار چاپ شده است.

[۳]


 

۷ - پانویس

[ویرایش]


۱. ↑ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۹۷.    
۲. ↑ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۹۷.    
۳. ↑ امین عاملی، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۹، ص۱۹۷.    
  • فرزاد تات

زین الدین بن نورالدین علی بن احمد عاملی جُبَعی(۹۱۱-۹۵۵ یا ۹۶۵ق) معروف به شهید ثانی، فقیه شیعی قرن دهم قمری. وی نزد علمای شیعه و اهل‌سنت به تحصیل پرداخت و از هر دو دسته تأییدیه‌هایی دریافت کرد. شهید ثانی مذاهب پنجگانه اسلامی را تدریس می‌کرد و طبق مبانی هر یک فتوا می‌داد.

معروف‌ترین اثر فقهی او الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه می‌‎باشد. این کتاب از متون درسی حوزه‌های علمیه شیعه است. شهید ثانی در ۹۵۵ یا ۹۶۵ق به شهادت رسید.

ولادت و خاندان

شهید ثانی در ۱۳ شوال ۹۱۱ق در روستای جُبَع در منطقه شیعه‌نشین جَبَل عامل در لبنان به دنیا آمد.[۱] وی معروف به ابن‌حاجه نحاریری و مشهور به شهید ثانی است.[۲]

خانواده شهید ثانی، همگی از عالمان و دانشمندان شیعه بودند تا آنجا که خاندان وی به «سلسلة الذهب» شهرت یافتند:

همچنین خاندان صدر نظیر سید حسن صدر صاحب کتاب تأسیس الشیعة، امام موسی صدر، شهید سید محمدباقر صدر و خواهر شهیدش بنت الهدی صدر از نسل شهید ثانی‌اند.[۴]

شهید ثانی دو بار ازدواج کرد که همسر نخستش، دختر استادش محقق کرکی بود.[۵]

تحصیلات

چنان‌که در زندگی‌نامه خودنوشت شهید ثانی آمده است، سن آغاز دانش‌آموزی‌اش را نمی‌داند؛ ولی می‌نویسد در نُه سالگی (۹۲۰ق) قرآن را ختم کرده است. او سپس نزد پدرش، به تحصیل ادبیات عرب و فقه پرداخت. از جمله کتاب‌هایی که نزد وی خواند، مختصر الشرائع، و اللمعة الدمشقیة بود.[۶]

سفر به میس، کَرَک و جُبَع

شهید ثانی با درگذشت پدرش (در رجب ۹۲۵ق) به میس رفت و تا سال ۹۳۳ق نزد محقق کرکی (پدر همسر و شوهرخاله‌اش) ادامه تحصیل داد. وی کتاب‌های شرائع الاسلام، ارشاد الاذهان، و القواعد را نزد این استاد خواند.[۷] شهید پس از میس، به «کرَک نوح» رفت و نزد سیدجعفر کرکی نویسنده کتاب المحجة البیضاء ، از جمله کتاب قواعد ابن میثم بحرانی، و تهذیب در اصول فقه، کتاب العمدة الجلیلة فی الاصول الفقهیة نوشته سیدجعفر کرکی و کتاب الکافیة فی النحو و نیز قسمتی از فقه و برخی علوم دیگر را فراگرفت.[۸] شهید ثانی پس از اقامتی در حدود ۱۷ ماه، در جمادی الآخرة سال ۹۳۴ به جبع رفت و تا سال ۹۳۷ در آنجا تحصیلاتش را ادامه داد.[۹]

دمشق

دمشق مقصد بعدی شهید بود که در آنجا کتاب‌هایی با موضوع علوم پزشکی، هیئت، فلسفه اشراق (سهروردی) را نزد شمس الدین محمد بن مکی (متوفی۹۳۸ق) و کتاب‌هایی با موضوع علم قرائت و قرائت‌های نافع، ابن کثیر، ابی عمرو و عاصم را نزد احمد بن جابر الشاطبیة فرا گرفت.[۱۰] شهید سپس در سال ۹۳۸ق به جُبع بازگشت که در همان سال استادانش شمس الدین و شیخ علی درگذشتند. او تا سال ۹۴۱ق در جبع ماند و باز در ابتدای سال ۹۴۲ق به دمشق برگشت. در این سفر نزد شیخ شمس‌الدین بن طولون دمشقی حنفی قسمت‌هایی از صحیح مسلم و صحیح بخاری را قرائت کرد و اجازه روایت از این دو کتاب و نیز اجازه روایتِ هر آنچه را خود شیخ شمس‌الدین اجازه روایتِ آن را داشت، در ربیع الاول همان سال از شیخ شمس‌الدین گرفت.[۱۱]

مصر و حجاز

شهید ثانی در سال ۹۴۲ق به طرف مصر حرکت کرد. او در مصر، نزد شانزده تن از دانشمندان به‌ آموختنِ علوم عربی، اصول فقه، هندسه، معانی، بیان، عروض، منطق، تفسیر قرآن و دیگر علوم مشغول شد. شهید در ۱۷ شوال ۹۴۳ق، پس از اقامتی هجده‌ماهه در مصر، به حجاز سفر کرد و عمره و حج تمتع را به‌جا آورد و در ۱۴ صفر ۹۴۴ق به جبع بازگشت.[۱۲]

اجتهاد

شهید در ۳۳ سالگی، سال ۹۴۴ق به اجتهاد دست یافت که این امر در سال ۹۴۸ق بر همگان آشکار شد.[۱۳]

زیارت عراق و بیت‌المقدس

شهید ثانی در ۱۷ ربیع‌الثانی ۹۴۶ق به زیارت ائمه اطهار در عراق رفت و در ۱۵ شعبان همان سال به وطنش برگشت.[۱۴] در سال ۹۴۸ق بود که شهید به زیارت بیت المقدس رفت و نزد شیخ شمس‌الدین بن ابی اللطف مقدّسی قسمتی از صحیح بخاری و صحیح مسلم را فرا گرفت و اجازه روایت عام را از وی کسب کرد و به جبع برگشت و تا اواخر سال ۹۵۱ق در آنجا به کارهای علمی مشغول بود.[۱۵]

قسطنطنیه

شهید ثانی سپس عزم سفر به روم کرد و بدین منظور در ۱۲ ذی‌الحجه ۹۵۱ق حرکت کرد و بقیه ماه را در دمشق گذراند. در ۱۶ محرم ۹۵۲ق وارد حلب شد و تا ۷ صفر همان سال در آنجا ماند. او در ۱۲ صفر ۹۵۲ وارد طوقات و سپس اماسیه شد و از آنجا به قسطنطنیه (۱۷ ربیع‌الاول ۹۵۲) رفت و سه ماه و نیم در آنجا ماند.[۱۶]

شهید در این سفر، رساله‌ای را که راجع به ده علم بود نزد قاضی عسکر محمد بن محمد بن قاضی زادهٔ رومی فرستاد و پس از ملاقات و انجام مذاکرات علمی بین آن دو، قاضی رومی به وی پیشنهاد کرد در هر مدرسه‌ای که دلخواه اوست به تدریس بپردازد. شهید ثانی «مدرسه نوریه» در بعلبک را انتخاب کرد و از سوی قاضی مزبور، اداره امور این مدرسه به وی واگذار گشت.[۱۷]

مرجعیت علمی

در شعبان ۹۵۲ عازم عراق شد. و در ۴ شوال وارد سامراء و در۸ شوال وارد کاظمین شد. ۱۵ شوال به کربلا رسید و از آنجا به حله و سپس به کوفه و نجف رفت.[۱۸]

پس از زیارت مراقد ائمهٔ اطهار در ۱۵ صفر ۹۵۳ق. به لبنان بازگشت و در بعلبک ساکن شد و چندی را به تدریس مذاهب پنجگانه (جعفری، حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی) و رشته‌های دیگر گذراند. وی در این مدت جایگاه بلند یافت و مرجعیت علمی یافت و در هر مذهبی طبق مبانی آن فتوا می‌داد.[۱۹] پس از آن باز به جبع رفت و تا ۹۵۵ در آنجا به تدریس و نگارش مشغول بود.[۲۰]

اساتید

شیعه

  1. پدر او علی بن احمد عاملی جبعی، درگذشته ۹۲۵ق
  2. محقق کرکی درگذشته ۹۳۸ق
  3. شیخ محمد بن مکی حکیم و فیلسوف در دمشق
  4. سید حسن بن جعفر کرکی در کرک نوح
  5. شمس الدین محمد بن مکی دمشقی
  6. شیخ احمد بن جابر
  7. شیخ جمال الدین احمد بن شیخ شمس الدین محمد بن خاتون عاملی

اهل‌سنت

  1. شمس الدین بن طولون دمشقی حنفی در دمشق
  2. شیخ محیی الدین عبدالقادر بن ابی الخیر غزی
  3. شیخ شمس الدین بن ابی اللطف مقدسی در بیت المقدس
  4. شیخ شهاب الدین احمد رملی
  5. ملا حسین جرجانی
  6. ملا محمد استرآبادی
  7. ملا محمدعلی جیلانی (سید محسن امین می‌نویسد: ممکن است این سه (جرجانی، استرآبادی، جیلانی)، شیعه بوده باشند.)
  8. شهاب الدین بن نجار حنبلی
  9. شیخ ابوالحسن بکری
  10. زین الدین جرمی مالکی
  11. شیخ ناصرالدین ملقانی مالکی
  12. شیخ ناصر الدین طبلاوی شافعی
  13. شیخ شمس الدین محمد نحاس
  14. شیخ عبدالحمید سمنهودی
  15. شیخ شمس الدین محمد بن عبدالقادر فرضی شافعی
  16. شیخ عمیره
  17. شیخ شهاب الدین بن عبدالحق
  18. شیخ شهاب الدین بلقینی
  19. شیخ شمس الدین دیروطی[۲۱]

شاگردان

  1. نورالدین علی بن حسین موسوی عاملی، داماد شهید ثانی
  2. سید علی حسینی جزینی عاملی، مشهور به صائغ
  3. حسین بن عبدالصمد عاملی پدر شیخ بهایی
  4. علی بن زهره جبعی
  5. سید نورالدین کرکی عاملی
  6. بهاءالدین محمد بن علی عودی جزینی، معروف به ابن العودی
  7. شیخ محی الدین بن احمد میسی عاملی
  8. سید عزالدین حسین بن ابی الحسن عاملی
  9. شیخ تاج الدین بن هلال جزائری[۲۲]

آثار

موسوعة الشهید الثانی

مقالهٔ اصلی: فهرست آثار شهید ثانی

شهید ثانی آثار گوناگونی در موضوعات مختلف نوشته است. سید محسن امین، ۷۹ اثر وی را (اعم از کتاب، حاشیه، رساله) نام می‌برد.[۲۳] همه کتاب‌ها و رساله‌های او در مجموعه‌ای ۲۹ جلدی با عنوان «موسوعة الشهید الثانی» گردآوری شده است.[۲۴]برخی از آثار وی عبارتند از:

  1. روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان
  2. مسالک الافهام فی شرح شرائع الاسلام
  3. الفوائد العلیة فی شرح النفلیة
  4. المقاصد العلیة فی شرح الألفیة
  5. مناسک الحج الکبیر و مناسک الحج الصغیر
  6. الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة
  7. رسالة فی شرح بسمله
  8. حقائق الایمان
  9. منظومة فی النحو و شرح آن
  10. تمهید القواعد الأصولیة لتفریع الاحکام الشرعیة
  11. غنیة القاصدین فی اصطلاحات المحدثین
  12. رسالة فی الأدعیة
  13. رسالة فی آداب الجمعة
  14. البدایة فی علم الدرایة و شرح آن، شهید ثانی نخستین دانشمند شیعی است که دست به تألیف مهمی در درایة الحدیث زده است[۲۵]
  15. کتاب فی الأحادیث، شامل ۱۰۰۰حدیث که از «مشیخه» حسن بن محبوب انتخاب شده است.[۲۶]
  16. منیة المرید فی ادب المفید و المستفید، در آداب تعلیم و تعلم که کتابی فوق العاده مفید در امر آموزش و تربیت می‌باشد
  17. مسکّن الفؤاد عند فقد الاحبة و الاولاد، این کتاب را پس از حادثهٔ از دست دادن چند فرزند، در تسلی خاطر خویش و دیگران، نگاشته است
  18. کشف الریبة عن احکام الغیبة[۲۷]

اشعار

از شهید ثانی اشعار زیادی در دست نیست. نمونه‌ای از اشعار وی، سروده‌ای است از هنگام زیارت قبر پیامبر(ص) در سال ۹۴۳هجری قمری. این اشعار را سید محسن امین در اعیان الشیعه نقل کرده است:

صلاة و تسلیم علی أشرف الوری   مَن فضله ینبو عن الحد و الحصر
و مَن قد رقی السبع الطباق بنعله   و عوّضه اللّٰه البُراق عن المهر
و خاطبه اللّٰه العلیُّ بحبه   شفاهاً و لم یحصل لعبد و لا حرّ
عُدولی عن تعداد فضلک لائق   یَکلّ لسانی عنه فی النظم و النثر
و ما ذا یقول الناس فی مدح من أتت   مدائحه الغراء فی محکم الذکر
سعیت إلیه عاجلا سعی عاجز   بعب‌ء ذنوبی جمّة أثقلتْ ظهری
و لکن ریح الشوق حرّک همتی   و روح الرجا مع ضعف نفسی و مع فقری
و من عادة العرب الکرام بوفدهم   إعادته بالخیر و الحبر و الوفر
و جادوا بلا وعدٍ مَضی لنزیلهم   فکیف و قد أوعدتَنی الخیر فی مصر
فحقّق رجائی سیدی فی زیارتی   بنیل منای و الشفاعة فی حشری

[۲۸] [یادداشت ۱]

شهادت و چگونگی آن

درباره سبب قتل وی دو روایت است: یکی اینکه در جریان قضاوت میان دو نفر، شخص محکوم، نزد قاضی صیدا می‌رود و این قاضی از سلطان روم (سلطان سلیمان) می‌خواهد که شهید را به جرم بدعتگذاری و خارج بودن از مذاهب چهارگانه اهل سنت، دستگیر کند.[۲۹]دوم اینکه جمعی از سنیان به رستم پاشا وزیر اعظم سلطان سلیمان گفتند که شیخ زین الدین [شهید ثانی] ادعای اجتهاد دارد و بسیاری از علمای شیعه به نزدش می‌روند و کتاب‌های امامیه را از او فرامی‌گیرند و قصدشان از این کار تبلیغ شیعه است. از این رو، رستم پاشا کسانی را برای دستگیری شهید، که آن هنگام در مکه بود، فرستاد. بدین طریق، او را در مکه دستگیر کردند و به استانبول بردند و بدون اینکه او را نزد سلطان ببرند کشتند. تاریخ شهادتش را ۵ ربیع‌الاول ۹۶۵ق.در سن ۵۴ سالگی گفته‌اند و اینکه جسدش را سه روز رها کردند و سپس به دریا انداختند.[۳۰]

رؤیای شهادت

شیخ حسین بن عبدالصمد حارثی، پدر شیخ بهایی می‌گوید: روزی بر شهید ثانی وارد شدم و او را متفکر یافتم. او در خویشتن فرو رفته بود. علت این حالت را از او جویا شدم. به من گفت: برادرم! چنین می‌پندارم که من دومین شهید باشم، زیرا در عالم رؤیا سید مرتضی علم الهدی را دیدم که مجلس ضیافتی تشکیل داده و علماء و دانشمندان امامیه و شیعه در آن شرکت داشتند. وقتی من وارد مجلس شدم، سید مرتضی از جا برخاست و به من تهنیت گفت و دستور داد که در کنار شهید اول بنشینم.[۳۱]

پانویس

  1.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۳؛ زرکلی، الاعلام، ۲۰۰۲م، ج۳، ص۶۴.
  2.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۳؛ چنان‌که در اعیان الشیعه آمده است برخی ابن حاجه را عنوانی معروف برای پدرش دانسته‌اند.
  3.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۴.
  4.  دوانی، مفاخر اسلام، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۴۸۴.
  5.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۷.
  6.  شکوری، «زندگی نامه خودنوشت شهید ثانی»، ص ۱۱۴و۱۱۵
  7.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۷.
  8.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۷.
  9.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۷.
  10.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۷-۱۴۸.
  11.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۸.
  12.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۹.
  13.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۹.
  14.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۰.
  15.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۰.
  16.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۰-۱۵۱.
  17.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۱.
  18.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۲.
  19.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۳.
  20.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۳.
  21.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۳، ۱۵۴.
  22.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۴.
  23.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۴-۱۵۶.
  24.  موسوعة الشهید الثانی، سایت مرکز احیای آثار اسلامی.
  25.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۴۵.
  26.  الحر العاملی، امل الآمل، مکتبة الاندلس، ج۱، ص۸۷.
  27.  الحر العاملی، امل الآمل، مکتبة الاندلس، ج۱، ص۸۷؛ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۹۳؛ ج۲، ص۲۹۶؛ ج۳، ص۵۸؛ ج۴، ص۴۳۳ و ۴۵۲؛ ج۵، ص۲۷۸؛ ج۱۱، ص۱۲۶ و ۲۷۵؛ ج۲۰، ص۳۷۸؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۷-۱۹۷.
  28.  اعیان الشیعه، امین، تحقیق وتخریج : حسن الأمین، ج۷، ص۱۵۶.
  29.  الحر العاملی، امل الآمل، مکتبة الاندلس، ج۱، ص۹۰و۹۱.
  30.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۷.
  31.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۵۷.

یادداشت

  1.  سلام و درود بر برترین انسان که فضائلش افزون‌تر از حد شمارش است. آن که پا بر هفت گنبد گردون نهاد . و خداوند به جای اسب براق به او عطا فرمود. خدای‌ بزرگ با وی سخن گفت،‌که هیچ کسی‌ تاکنون بدان افتخار نائل نیامده است . از شمردن فضائلت همان بِه که دست کشم . زیرا زبانم از بیانش ،‌چه به شعر و چه به نثر عاجز است . چه می‌‌توان گفت در مدح و ستایش کسی‌ که ستایشش در قرآن مجید آمده است ؟ عاجزانه و لنگ لنگان با بار گران گناه که بر دوشم سنگینی‌ می‌کند به سویش شتابان آمدم . با وجود ناتوانی‌روحی‌ و بی‌ نوائی‌‌ام ، نسیم شوقش . و روح امید به لطفش، اراده‌ام را به تکاپو در آورد تا روانه کویش شدم . اعرابِ میهمان نواز عادتشان چنین است که هر کسی‌ بر آنها فرود آید با نعمت فراوان و خیر بسیار بر می‌گردد. سرور من ! اینک که به دیدار و میهمانی‌ات شتافته‌ام ، مرا به آرزو‌هایم برسان و در روز رستاخیز شفیعم باش.

منابع

  • تهرانی، آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
  • امین، سید محسن، اعیان الشیعة، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۶ق-۱۹۸۶م.
  • امین، سید محسن، اعیان الشیعه،تحقیق و تخریج : حسن الأمین، بی تا، بی جا، بی نا.
  • زرکلی، خیرالدین بن محمود، الاعلام، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ پانزدهم، ۲۰۰۲م.
  • شکوری، ابوالفضل، «زندگی نامه خودنوشت شهید ثانی»، یاد، پاییز ۱۳۶۵، ش۴، ص ۱۰۷ تا ۱۴۴
  • شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة، قم، کتابفروشی داوری، ۱۴۱۰ق.
  • شهید ثانی، زین الدین بن علی، منیة المرید، تحقیق رضا مختاری، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
  • تفرشی، مصطفی بن حسین، نقد الرجال، قم، آل البیت، ۱۴۱۸ق.
  • الحر العاملی، محمد بن حسن، امل الآمل، بغداد، مکتبة الاندلس، بی‌تا.
  • دوانی، علی، مفاخر اسلام، تهران،‌ امیر کبیر، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.

پیوند به بیرون

  • فرزاد تات

محمد بن جمال الدین مکی عاملی (۷۳۴-۷۸۶ق) مشهور به‌ شهید اول

فرزاد تات | يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ۰۲:۲۸ ب.ظ

محمد بن جمال الدین مکی عاملی (۷۳۴-۷۸۶ق) مشهور به‌ شهید اول از فقیهان شیعه در قرن هشتم قمری است. وی شاگرد فخرالمحققین بود و افرادی چون فاضل مقداد نزد او شاگردی کردند.

شهید اول در فقه مذاهب چهارگانه اهل سنت متبحر بود و به کشورهای مختلف اسلامی سفر کرد و اجازاتی نیز دریافت نمود. وی صاحب کتاب فقهی معروف اللمعة الدمشقیة است. او به دست مخالفان شیعه و پس از یکسال اسارت در قلعه شام به شهادت رسید.

شخصیت و جایگاه علمی

ابوعبدالله شمس‌الدین محمد بن جمال الدین مکی عاملی معروف به شهید اول، از فقیهان مشهور شیعه و نویسنده چندین اثر فقهی معروف است. «اللمعة الدمشقیة» یکی از رایج‌ترین کتاب‌های درسی فقه شیعه اثر او است که به همراه شرح بسیار معروفش، «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة» قرن‌هاست که در حوزه‌های علمیه شیعه تدریس می‌شود و علمای شیعه به آن اهتمام بسیار داشته، شرح‌های متعددی بر آن نوشته‌اند.[۱] گفته شده شهید اول کتاب لمعه را در هفت روز نگاشته است.[۲]

صاحب جواهر، شهید اول را فقیهی دانسته که به خاطر مهارت زیاد در فقه به راحتی به مطالب پیچیده راه یافته است.[۳] محمدباقر خوانساری، تراجم‌نگار قرن سیزده، جایگاه وی را در علم فقه به جایگاه شیخ صدوق در نقل حدیث تشبیه می‌کند و در علم اصول عقاید و کلام، مناظره و انتقاد از اندیشه‌های او را هم‌تراز با شیخ مفید و سید مرتضی دانسته و به خاطر تعداد زیاد شاگردان او را در کنار شیخ طوسی، و به جهت دقت علمی در دانش فقه او را شبیه ابن ادریس حلی قرار داده است.[۴]

تفرشی، رجالی شیعه نیز شهید اول را با عبارت‌هایی مانند شیخ الطائفه، علامه زمان، صاحب تحقیق و تدقیق، دانشمند عالی مقام و مورد وثوق امامیه، می‌ستاید.[۵] و امینی در کتاب شهیدان راه فضیلت، شهید اول را ملجأ شیعیان و پرچمدار شریعت معرفی کرده و نظریات علمی و فقهی او را سرچشمه آرای فقهی دانشمندان و نقطه استناد عقایدشان می‌داند.[۶]شبیری زنجانی از مراجع تقلید در کتاب جرعه‌ای از دریا ضمن فوق العاده خواندن شهید اول حواشی او را بر دروس نشانه احاطه او بر فقه و باعث بهت انسان می‌داند.[۷]

زندگی‌نامه

شهید اول در سال ۷۳۴ق در جِزّین( جَزّین)، از روستاهای جبل عامل در لبنان متولد شد. پدرش جمال‌الدین مکی بن شمس‌الدین از دانشمندان زمان خود بود.[۸] بنا بر آنچه در منابع آمده وی به «ابن مکی»، «امام الفقیه»، «شهید» یا «شهید اول» شهرت دارد.[۹]

شهید اول دارای سه پسر بود: رضی الدین ابوطالب محمد، ضیاءالدین ابوالقاسم علی و جمال الدین ابومنصور حسن. هر سه عالم و فقیه بودند و از پدرشان و نیز سید تاج الدین ابن مُعَیَّه اجازه نقل حدیث داشتند.[۱۰] امّ علی همسر وی نیز فقیه و مروج معارف اهل بیت(ع) بود.[۱۱] دختر شهید اول، فاطمه مشهور به‌ ام حسن، از دانشمندان جبل عامل بود و به وی «سِتُّ المشایخ» لقب داده‌اند.[۱۲]مطهری به نقل از کتاب ریحانة الادب می‌نویسد که بعضی از بزرگان، فاطمه دختر شهید را «شیخه» و «سَتّ المشایخ» یعنی سیدة المشایخ لقب داده‌اند. [۱۳]

چگونگی شهادت

علامه امینی ماجرای شهادت محمد بن مکی را از کتاب الؤلؤة چنین نقل می‌کند[۱۴] که در دوره سلطنت سیف‌الدین بَرْقوق (درگذشت ۸۰۱ق)، یوسف بن یحیی و تقی‌الدین جَبَلی به او تهمت زده و علیه او گزارشاتی نوشتند و عقائدش را فاسد معرفی کردند. ۷۰ نفر که نسبت به او کینه داشتند نیز در جلسه‌ای علیه او شهادت دادند. حدود هزار نفر دیگر در محضر قاضی بیروت نسبت به شهید اول، مطالبی خلاف واقع را شهادت دادند. محمد بن مکی به همین جهت یک‌سال در زندان افتاد. شهادت‌نامه‌ها به دمشق و قاضی عباد ابن جماعة فرستاده شد و او قاضی شام، برهان‌الدین مالکی را مأمور رسیدگی کرد. قاضی مالکی صورت جلسه را بر شهید اول قرائت کرد و او تکذیب کرد. شهید از خود دفاع کرد ولی شاه سخنانش را نپذیرفت و حکم را به قاضی مالکی ارجاع داد. او برخاست و وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند و بعد اعلام کرد که او باید اعدام شود.[۱۵] در آن زمان شهید اول ۵۲ سال داشت.[۱۶] شهید اول پنج شنبه ۹ جمادی‌الاول ۷۸۶ق در قلعه شام اعدام شد. شیخ حر عاملی درباره چگونگی کشتن وی نوشته: شهید اول را با شمشیر کشتند، بعد به‌دار آویختند، سپس سنگسار کردند و جنازه‌اش را سوزاندند.[۱۷]

زیست علمی

محمد بن مکی علوم مقدماتی را از پدر و ریاضیات را از عمویش شیخ اسد الدین جزینی فرا گرفت و در سال ۷۵۰ق در شانزده سالگی به حلّه عراق هجرت کرد.[۱۸] در هفده سالگی، از فخر المحققین و چند سال بعد از تاج الدین ابن مُعیه حسنی، اجازه اجتهاد و نقل حدیث دریافت کرد.[۱۹] در سال ۷۵۵ق به جزّین بازگشت و مدرسه‌ای تأسیس کرد که از بقیه مدارس جبل عامل، پیشرفته‌تر و در تدریس فقه و اصول پیشگام بود.[۲۰] او به شهرها و کشورهای اسلامی نیز مسافرت‌های علمی متعددی نیز کرد.[۲۱]

اساتید و مشایخ

برخی از اساتید شهید اول عبارتند از:

  • فخر المحققین فرزند علامه حلی
  • اسدالدین صائغ جزینی
  • عبدالحمید بن فخار موسوی
  • جعفر بن نما حلی
  • سید مُهَنّا بن سنا مدنی
  • سید عمیدالدین بن عبدالمطلب حلی
  • سید ضیاءالدین عبدالله حلی
  • سید تاج‌الدین بن زهره حسینی
  • سید علاءالدین بن زهره حسینی
  • شیخ علی بن طراز مطارآبادی
  • شیخ رضی‌الدین علی بن احمد مزیدی
  • شیخ جلال‌الدین محمد حارثی
  • محمد بویهی رازی، شارح شمسیه.( شمسیه از کتاب‌های نوشته شده در علم منطق نوشته علی بن عمر کاتبی قزوینی)

وی استاد علم کلام شهید اول بود.[۲۲]

مشایخ و اساتید از اهل سنت

او در اجازه نامه‌ای که به ابن خازن نوشته، آورده است که از حدود چهل تن از علمای اهل سنت در مکه، مدینه، بغداد، دمشق، بیت‌المقدس و مقام خلیل (در فلسطین)، روایت کرده است.[۲۳] احادیث کتاب «صحیح بخاری» را از گروه زیادی به سند خود آنها از بخاری و نیز صحیح مسلم، مسند ابی داوود، جامع ترمذی، مُسند احمد و دیگر کتاب‌های آنان را روایت می‌کرد.[۲۴] از مشایخ وی به نام افراد زیر تصریح شده است:

  • شیخ ابراهیم بن عمر ملقب به برهان الدین جعبری.
  • شیخ ابراهیم بن عبد الرحیم.[۲۵]
  • شیخ شمس الدّین محمّد بن یوسف قرشی شافعی.
  • زین الدّین احمد بن عبد الرحمن عضدی.[۲۶]

تدریس و تربیت شاگرد

برخی از شاگردان وی از این قرارند:

  • شیخ محمد، شیخ علی و شیخ حسن پسران شهید
  • ام علی همسر شهید
  • فاطمه ست المشایخ دختر شهید
  • احمد بن قاسم بن زهره حسینی
  • شیخ عبدالرحمن عتائقی
  • شیخ شرف‌الدین ابو عبدالله مقداد معروف به فاضل مقداد
  • شیخ محمد بن تاج‌الدین عبد علی مشهور به ابن نجده
  • شیخ حسن بن سلیمان حلی صاحب کتاب مختصر بصائر الدرجات
  • سید بدر الدین حسن بن ایوب
  • شیخ زین‌الدین علی بن خازن حائری.[۲۷]

تألیفات

مقالهٔ اصلی: فهرست آثار شهید اول

موسوعة الشهید الاول

شهید اول آثاری در موضوعات گوناگون فقهی، اصولی، کلامی و حدیثی نگاشته که مشهورترین آن کتاب اللمعة الدمشقیه است. کتاب‌های او در مجموعه‌ای با عنوان «موسوعة الشهید الاول» در ۲۱ جلد گردآوری شده که ۱۹ جلد، شامل آثار، یک جلد زندگی‌نامه و یک جلد هم شامل فهارس است.[۲۸] برخی از آثار شهید اول براساس نقل اعیان الشیعه و ریحانة الادب به این شرح است:[۲۹]

  1. القواعد و الفوائد در فقه
  2. الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة؛
  3. غایة المراد فی شرح الارشاد؛
  4. الرسالة الفیة در نماز.
  5. الرسالة النفلیة در نماز.
  6. الذکری در فقه
  7. البیان در فقه
  8. اربعین حدیثاً
  9. کتاب المزار
  10. الدرة الباهرة

فعالیت‌ها و باورها

ارتباط با اهل سنت

شهید اول که مدت زیادی در دمشق که مرکزی سنی‌نشین بود، زیست. او گفته است مجلس من در دمشق از دانشمندان اهل سنت به موجب نزدیکی و رابطه‌ای که با آنها داشتم خالی نبود.[۳۰]

ارتباط با سربداران خراسان

خواجه علی آخرین حاکم سربداران که به ترویج تشیع امامی در خراسان پرداخت و در دفاتر و سکه‌ها از اسامی دوازده امام استفاده می‌کرد، نامه‌ای به شهید اول نوشت و او را به خراسان دعوت کرد؛ ولی وی که نمی‌توانست به خراسان برود کتاب لمعه دمشقیه را به نام خواجه علی مؤید به عنوان دستورالعمل فقهی و حکومتی سربداران نوشت و آن را به خراسان فرستاد تا بر اساس آن عمل کنند.[۳۱] به نوشته شهید ثانی این حادثه چهار سال قبل از شهادت شهید اول بوده است.[۳۲]

شهید اول و مسئله حکومت

شهید اول معتقد است چون منافع انسان‌ها باهم در تضاد است لذا باید هم حاسم (=قانون) باشد و آن شریعت است و هم سائس (=حاکم) که آن هم امام معصوم یا نائب اوست.[۳۳]

وی تعیین حاکم و مشروعیت او را الهی می‌داند و اذعان می‌کند مسئله تعیین ولی و رهبر با امور دیگر بسیار متفاوت است و ما به دلیل اینکه نص خداوند ناظر به فرد خاصی از افراد جامعه است، اطاعت از او را بر خود واجب دانسته و او را رهبر مشروع جامعه می‌دانیم. پس هر کس به غیر از این طریق، به ریاست جامعه برسد، او را غیر مشروع می‌دانیم.[۳۴]

اگر حکومتی مطلوب بود مردم باید آن را گرامی داشته و از دستورات رهبر و حاکم آن پیروی کنند. از این رو حتی قبول ولایت از جانب حاکم عادل و مطلوب نه تنها جایز که مستحب است و گاه واجب نیز می‌گردد؛ مثلاً اگر حاکم عادل، شخص را ملزم به قبول ولایت کند یا فرد صالح دیگری برای پذیرش ولایت موجود نباشد.[۳۵]

وی حکومت‌های مطلوب را حکومت پیامبر(ص)، حکومت امام(ع) و حکومت نایب الامام معرفی می‌کند. وی برای نایب امام شرایطی ذکر می‌کند: اول: ایمان یعنی شیعه بودن؛ دوم: علم به احکام و توانایی تطبیق فروع بر اصول و استنباط فروع از درون اصول[۳۶]؛ سوم: عدالت که با وجود آن شخص حائز تقوا و مروت بوده، از انحراف در تعالیم الهی و ناسازگاری با عرف عمومی جامعه، محفوظ می‌ماند.[۳۷] پس رهبر کسی است که دارای عدالت و کمال و شایستگی فتوا می‌باشد.[۳۸]

شهید اول معتقد است در عصر غیبت، به غیر از نائب خاص، نواب عام حاکم هستند. در نظر وی فقیه جامع‌الشرایط در عصر غیبت، حکمش همانند حکم نائبی است که بالخصوص از سوی امام معصوم منصوب شده است.[۳۹]

کتاب‌شناسی

  • مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی شهیدین که در نُه جلد منتشر شده است. این کنگره از سوی دفتر تبلیغات اسلامی قم در سال‌های ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹ در ایران و لبنان برگزار شده است.[۴۰]
  • موسوعة الشهید الاول، مجموعه‌ای ۲۰ جلدی که شامل زندگی‌نامه و تحقیق همه آثار شهید اول است. این موسوعه را پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سال ۱۴۳۰ق منتشر کرده است. جلد نخست این مجموعه با نام الشهید الاول حیاته و آثاره به‌طور تفصیلی به گزارش زندگی، جایگاه و آثار شهید اول پرداخته است.[۴۱]

پانویس

  1.  مختاری، «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة».
  2.  حر عاملی، امل الآمل، ۱۱۰۴ق، ج ۱، ص۱۸۳.
  3.  نجفی، جواهر الکلام، ج۱۰، ص۳۲۲.
  4.  خوانساری، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۴.
  5.  تفرشی، نقد الرجال، ج۴، ۱۳۷۷ش، ص ۳۲۹.
  6.  امینی، شهیدان راه فضیلت، ۱۳۶۳ش، ص۱۵۴.
  7.  شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۳۰۸.
  8.  شهید اول، الالفیه و النفلیه، ۱۴۰۸ق، ص۲۳.
  9.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۳.
  10.  حر عاملی، امل الآمل، ۱۱۰۴ق، ج۱، ص۱۳۴ و ۱۷۹.
  11.  حر عاملی، امل الآمل، ۱۱۰۴ق، ج۱، ص۱۹۳.
  12.  شهید اول، الدروس الشرعیه، جامعه مدرسین، ج۱، ص۱۴۰.
  13.  مطهری، کلیات علوم اسلامی، ج۳، ص۸۴.https://lms.motahari.ir/book-page/140/کلیات%20علوم%20اسلامی،%20ج%203%20(اصول%20فقه،%20فقه)?page=84
  14.  امینی، شهیدان راه فضیلت: شرح حال مختصر علمای شهیدان از قرن چهارم هجری تاکنون، ۱۳۶۳ش، ص ۱۵۹.
  15.  امینی، شهیدان راه فضیلت: شرح حال مختصر علمای شهیدان از قرن چهارم هجری تاکنون، ۱۳۶۳ش، ص ۱۵۸.
  16.  امین، اعیان الشیعه، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۱۳.
  17.  حر عاملی، امل الآمل، مکتبة الأندلس، ج۱، ص۱۸۲.
  18.  شمس الدین، حیاة الامام الشهید الاول، ۱۳۷۶ق، ص۵۷.
  19.  شمس الدین، حیاة الامام الشهید الاول، ۱۳۷۶ق، ص۴۱.
  20.  جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۱۴۹.
  21.  شمس الدین، حیاة الامام الشهید الاول، ۱۳۷۶ق، ص۴۱.
  22.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۶۲؛ شهید اول، الالفیه و النفلیه، ۱۴۰۸ق، ص۲۵.
  23.  امینی، شهیدان راه فضیلت: شرح حال مختصر علمای شهیدان از قرن چهارم هجری تاکنون، ۱۳۶۳ش، ص ۱۵۸.
  24.  عاملی، تکملة أمل الآمل، ۱۴۰۶ق، ص۳۶۵
  25.  شهید ثانی، الروضه البهیه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۰۱ (مقدمه).
  26.  شهید اول، اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ص۱۶ مقدمه (دو تن اخیر از مشایخ روایی شهید هستند)
  27.  شهید اول، الالفیه و النفلیه، ۱۴۰۸ق، ص۲۵.
  28.  موسوعة الشهید الاول، مرکز احیای آثار اسلامی.
  29.  امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۶۲؛ مدرس، ریحانه الادب، ج۳، ص۲۷۷.
  30.  جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۱۴۹.
  31.  ابرو، ذیل جامع التواریخ رشیدی، ۱۳۵۰ش، ص۲۵۰.
  32.  شهید ثانی، الروضه البهیه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۳۹.
  33.  شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۱، صص۳۶–۳۸.
  34.  شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبة المفید، ج۲، صص۱۸۳.
  35.  شهید اول، القواعد و الفوائد، مکتبه المفید، ج۳، صص۱۷۴.
  36.  شهید اول، اللمعه الدمشقیه، ۱۴۱۱ق، ص۷۵.
  37.  شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۲۵.
  38.  شهید اول، اللمعه الدمشقیه، ۱۴۱۱ق، ص۷۹.
  39.  شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۷.
  40.  کنگره بین‌المللی شهیدین، مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی شهیدین، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۸ش.
  41.  مرکز احیاء التراث الاسلامی، موسوعة الشهید الاول، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۴۳۰ق.

منابع

  • ابرو، حافظ، ذیل جامع التواریخ رشیدی، به اهتمام دکتر خانبابا بیانی، تهران، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۰ش.
  • امین عاملی، محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ۱۴۰۳ق.
  • امینی، عبدالحسین، شهیدان راه فضیلت: شرح حال مختصر علمای شهیدان از قرن چهارم هجری تاکنون، تهران، ترجمه جلال‌الدین فارسی، انتشارات روزبه، ۱۳۶۳ش.
  • تفرشی، مصطفی بن حسین، نقد الرجال، قم، آل البیت، ۱۳۷۷ش.
  • تهرانی، آقابزرگ، الذریعه الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق.
  • جمعی از نویسندگان، گلشن ابرار، قم، نشر معروف، چ۱، ۱۳۷۹ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، امل الآمل فی علماء جبل عامل، بغداد، چ۱، ۱۱۰۴ق.
  • خوانساری، محمد باقر بن زین العابدین، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، قم، اسماعیلیان، ۱۳۹۰ق.
  • شمس الدین، محمدرضا، حیاة الإمام الشهید الأول، نجف، مطبعة الغری الحدیثة، ۱۳۷۶ق.
  • شهید اول، محمد بن مکی، اللمعة الدمشقیة فی فقه الإمامیة، محقق/ مصحح: محمد تقی مروارید- علی اصغر مروارید، بیروت، دار التراث - الدار الإسلامیة، چ اول، ۱۴۱۰ق.
  • شهید اول، محمد شمس‌الدین، الدروس الشرعیه، قم، انتشارات اسلامی، چ۳، ۱۴۱۴ق.
  • شهید اول، محمد شمس‌الدین، القواعد و الفوائد، تحقیق سید عبدالهادی حکیم، قم، مکتبه المفید.
  • شهید اول، محمد شمس‌الدین، اللمعه الدمشقیه، تحقیق علی کورانی، قم، دارالفکر، ۱۴۱۱ق.
  • شهید اول، محمد، الالفیه و النفلیه، مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۰۸ق.
  • شهید اول، محمد، الدروس الشرعیة فی فقه الامامیة، قم، جامعه مدرسین.
  • شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، تصحیح و تعلیق سید محمد کلانتر، قم، داوری، ۱۴۱۰ق.
  • عاملی، سید حسن صدر الدین، تکملة أمل الآمل، قم، انتشارات کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، ط اول، ۱۴۰۶ق.
  • کنگره بین‌المللی شهیدین، مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی شهیدین، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۸ش.
  • مختاری، رضا، «الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة»، در دانشنامه جهان اسلام، ج۲۰، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۴ش.[۱]
  • مرکز احیاء التراث الاسلامی، موسوعة الشهید الاول، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۴۳۰ق.
  • مقریزی، احمد، السلوک، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۹۹۷م.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.

پیوند به بیرون

  • فرزاد تات

«البیان المفید فی شرح الحلقة الثالثة من حلقات علم الاصول للسید الشهید»، اثر ایاد منصوری است که به زبان عربی ، در شرح حلقه سوم از کتاب « دروس فی علم الاصول » از شهید صدر ، نوشته شده است.

۴ - منبع

 

۱ - ساختار کتاب

[ویرایش]


این شرح، در چهار جلد و به گونه غیر مزجی است؛ شارح، در هر مبحث، نخست، قسمت کوتاهی از عبارت متن را با عنوان «قوله قدس سره...» ذکر می‌کند، سپس به شرح و بررسی آن می‌پردازد.
در جلد اول، از تعریف علم اصول و موضوع آن و حکم شرعی و تقسیمات آن و عناصر مشترک در عملیات استنباط (شامل مباحث قطع و مبادی عامه ادله محرزه) سخن به میان آمده است.
در جلد دوم، دلیل شرعی لفظی و غیر لفظی، مفصلا بررسی شده است.
در جلد سوم، وسایل اثبات صدور دلیل شرعی و حجیت دلالت در دلیل شرعی، بیان شده است.
در جلد چهارم، مبحث اصول عملیه تشریح شده است.
 

۲ - گزارش محتوا

[ویرایش]


به گفته شارح، کتاب وی، شرحی جدید به معنای دقیق کلمه نیست، بلکه تکمله کار بعضی از اساتید حوزه علمیه ، مخصوصا شیخ فاضل، ایروانی، در این زمینه است. 

[۲]


امتیازاتی که برای این شرح می‌توان شمرد، بدین قرار است:
محل نزاع و جهت بحث در هر مسئله اصولی، در حد امکان مشخص شده است؛
به غرض و هدفی که مسئله، برای آن طرح شده، اشاره گردیده است؛
ثمره بحث و آنچه که بر آن ثمره مترتب است، از قبیل ثمرات اصولی و فقهی ذکر شده است؛
رابطه بین مباحث اصولی با یک دیگر ذکر شده است؛
مقدماتی که منجر به فهم بهتر هر بحث می‌شود، در ابتدای بحث آورده شده است؛
عناوین جدیدی برای مباحث کتاب ذکر شده است؛
بعضی از اقوال که با گفتار شهید صدر منافات دارد، به سند اصلی اش ارجاع داده شده است؛
به بعضی از مبانی اصولی که شهید صدر در متن کتاب به آنها اشاره نکرده، در حاشیه کتاب اشاره رفته است؛
به مبانی نهایی شهید صدر، در صورت مخالفت آنها با آنچه در حلقه ثالثه آمده، با رجوع به تقریرات وی، اشاره شده است.
 

۳ - پانویس

[ویرایش]


۱. ↑ البیان المفید فی شرح الحلقة الثالثة من حلقات علم الاصول، ج۱، ص۶.
۲. ↑ البیان المفید فی شرح الحلقة الثالثة من حلقات علم الاصول، ج۱، ص۵.
  • فرزاد تات
  • فرزاد تات
  • فرزاد تات

آثار منظوم ومنثور من باب معارف واحکام تطبیقی

فرزاد تات | يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ۰۲:۰۵ ب.ظ
  • فرزاد تات

نهی در معاملات

فرزاد تات | يكشنبه, ۲۷ اسفند ۱۴۰۲، ۰۱:۵۶ ب.ظ

1-گاهی نهی به ذات معامله بار می شود،مثل نهی از بیع در وقت نداء

2-گاهی به جزء معامله تعلّق می گیرد، مثل نهی از بیع مایَملِک و لایَملِک یا مایُملک ومالایُملک 

3-گاهی به شرط معامله تعلّق می گیرد،مثل نهی ازبیع الخشب بشرط ان تجعله صلیبا او صنما

4-گاهی به وصف ملازم بار می شود،مثل نهی از ربوی بودن بیع که از بیع منفک نیست

5-گاهی به وصف مفارق بار می شود،مثل نهی از نکاح اخت الزوجه که اگر زوجه اوّلی  را طلاق داد با خواهرش می تواند ازدواج کند دیگر بر او اخت الزوجه صدق نمی کند. احکام این اقسام هم از حیث دخول در محلّ نزاع همانند احکام اقسام مذکور در عبادت است. 

  • فرزاد تات