تداخل و عدم تداخل اسباب و مسبّبات و جلوههای آن در فقه و حقوق کیفری ایران
هنگامی که یک مسبب ( معلول ) دارای چند سبب مستقل و در عرض یکدیگر باشند، بحث مهم « تداخل یا عدم تداخل اسباب »، قابلیت طرح مییابد. به عبارت سادهتر، هنگامی که اسباب، متعدد ( به قتل رساندن چند نفر ) ولی مسببها تکرار شدنی نباشند ( اجرای چند مجازات قتل )، با تداخل اسباب مواجهیم و آنگاه که اسباب متعدد ( مانند خوابیدن و دست زدن به میت ) و مسببها نیز قابل تکرار ( تکرار وضو ) باشند، به غیر از مواردی که دلیل خاص بر تداخل یا عدم تداخل اسباب وجود دارد، اقتضای قاعده، مطابق قول مشهور فقهای امامیه، عدم تداخل اسباب و مسببات است. اصل عدم تداخل مسببات، به اصل عدم تداخل اسباب بر میگردد، به این معنا که به تبع پذیرفتن قاعده عدم تداخل اسباب، این بحث به میان میآید که آیا لازمه تعدد اسباب، انجام یک مسبب است، یا انجام تکالیف متعدد. نوشتار حاضر بر آن است با تبیین اصولیِ مفهوم تداخل و عدم تداخل اسباب و مسببات به عنوان پیش نیاز، مصادیق و جلوههای آن را در فقه جزاء و حقوق کیفری ایران، به بحث گذارد. بر همین اساس، پس از بررسی مفاهیم و ادبیات مقدماتی، مفهوم « تداخل و عدم تداخل اسباب و مسببات » با اتخاذ رویکردی اصولی، به بحث گذاشته میشود و پس از آن، جلوههای آن در فقه جزاء و حقوق کیفری ایران تبیین میگردد. نتیجه پژوهش حاضر نشان میدهد گرچه قانونگذار « عدم تداخل اسباب و مسببات » را به عنوان یک قاعده اصولی و فقهی پذیرفته است، ولی در مواردی نیز شاهد تداخل اسباب و مسببات هستیم.
- ۰۳/۰۱/۰۳