عباداتی که عبادیّت و پرستش ،ذاتی آن ها نیست،بلکه مشروط به قصد قربت است و...
عباداتی که عبادیّت و پرستش ،ذاتی آن ها نیست،بلکه مشروط به قصد قربت است و قصد قربت هم فرع بر وجود امر است. مثل نماز و روزه و حجّ. در این جا چهار فرض متصوّر است:
1-فقط ماموربه باشد:چنین عبادتی قطعاً صحیح و مقرب و مقدور است و هیچ محذوری ندارد.
2-نه ماموربه باشد،نه منهی عنه:چنین عملی ولو مقدور است،ولی عبادت نیست بلکه اگر ملاک امر محرز شود به قصد ملاک می آوریم و باز عبادت می شود و اگر ملاک هم محرز نبود از بحث خارج است.
3-هم ماموربه باشد و هم منهی عنه: در این فرض ،فبادت مقدور است،زیرا امر دارد و به قصد قربت اتیان می شود و کمبودی ندارد. در کنارش نهی هم هست که موجب عقوبت است. ولی این احتمال باطل است، زیرا مستلزم اجتماع امر و نهی در شیء واحد به عنوان واحد است که بالاجماع محال است.
4-فقط منهی عنه باشد: این جاست که عبادت مذکور اصلاً مقدور ما نیست . زیرا امری ندارد تا قصد قربت شود و عبادت شود و نیز ملاک امر را هم ندارد و وقتی اصلاً مقدور نباشد ،وجهی برای حکم به صحت هم نیست و اصلاً چنین نهی ای کاشف از صحّت نیست؛بلکه به حکم برهان مقتضی فساد است.
- ۰۲/۱۲/۲۸