فی اجتماع الامر و النهی
اختلفوا فی جواز اجتماع الامر و النهی فی واحد و امتناعه علی اقوال ثالثها چوازه عقلا و امتناعه عرفا
هم امر فعلی باشد و امتثال طلبد و هم نهی فعلی باشد؟
نظر اول: چنین اجتماعی از محالات است و امکان ندارد که یک عمل معیّن، هم متعلّق امر باشد و هم متعلّق نهی.بلکه باید معیّناً یکی از آن دو فعلی می شود و دیگری به فعلیّت نمی رسد؟
مثال معروف،مساله نماز در مکان غصبی است که اکوان و بودن های در ضمن نماز، حرکت ها و سکون های ضمن نماز،در مکان غصبی امر واحدی است و بخواهد به عنوان این که عنوان صلاتی بر او منطبق است،امر داشته باشد و به لحاظ انطباق عنوان غصبی،نهی داشته باشد.
اقوال در مساله(سه نظریه اساسی در این مساله)
یک-مشهور امامیّه و معتزله می گویند چنین اجتماعی از محالات است ،آن هم مطلقاً. یعنی هم از دیدگاه دقیق عقلی محال است و هم به دید سطحی عرفی.
دو-جمهور اشاعره می گویند چنین اجتماعی عقلاً و عرفاً جایز و ممکن است و محذوری ندارد.
سه-عدّه ای از محققان اردبیلی ( در مجمع الفائده والبرهان) و دیگران می گویند به دقّت عقلی اجتماع جایز است و مانعی ندارد شی ء واحد،هم امر داشته باشد و هم نهی،ولی به دید عرف و عقلاء جایز نیست.
- ۰۲/۱۲/۲۲