قضایای صادقه اربعه به لحاظ موطن ثبوت نسبت به آن ها
یک-برخی از قضایا مطابق مطابق و مابازاء خارجی دارند؛ یعنی دلالت دارند بر این که در خارج محمول برای موضوع ثابت است و نسبت به تبع طرفین در خارج متحقّق است. مثل همه قضایای جزئیّه و شخصیّه ای که در محاورات به کار می رود.
دو-برخی از قضایا مطابق ذهنی دارند؛ یعنی نسبت به موضوع به محمول درذهن ثبوت دارد و در خارج محال است.مانند همه مفاهیم منطقی و معقولات ثانیه منطقی،نظیر کلیّت،نوعیّت،فصل بودن ،معرّف بودن و حجّت بودن. در محیط ذهن،انسان،کلّی است وگرنه در خارج ،انسان کلّی وجود ندارد. در ذهن ،حیوان جنس است وگرنه در خارج که جنس نیست.
سه-بعضی از قضایا مطابفشان،هم در ذهن است و هم در خارج،در هر دو وعاء،متّصف به این وصف هستند. مانند مفاهیم ماهوی یا معقولات اولیّه؛همچون الانسان حیوان ناطق. چون موضوع ،ماهیّت است بما هی و ماهیّت -یا همان کلّی طبیعی-نه در رهن وجود خارجی است و نه در رهن وجود ذهنی.
چهار-بعضی از قضایا صادقه هستند ؛یعنی مطابق و مابازایی دارند که بر آن منطبق می شوند و در عین حال مطابق آن ها نه در خارج است و نه در ذهن.مثل کلیّه قضایایی که موضوع یا محمول یا هر دو در آن ها امر عدمی است؛مثل: العدم باطل الذات،عدم العلّه عله العدم. عدم بما هو عدم.،نه در خارج موجود است-چون خارج ظرف وجودات است نه اعدام- و نه در ذهن و....
- ۰۲/۱۱/۲۰