بیان ابطال لازم
تضادّ این اوصاف یک امر ارتکازی عقلایی است و قابل انکار نیست؛ پس حقیقت در اعم بودن هم باطل است؛ در نتیجه درخصوص متلبّس حقیقت است.
بعضی از معاصرین جلیل القدر ما(محقق رشتی در بدائع الافکار) به استدلال مذکور اشکال کرده و فرموده اند این برهان از اساس،فاسد است و امکان ندارد بتوانیم بگوییم که زید قائم و زید قاعد.
ولی بر مبنای قول به عدم اشتراط بقاءمبدأ در مشتق(قول به اخص و حقیقت بودن در خصوص متلبّس و منقضی)،صفات مذکور اصلاً متضاد نیستند تا جمعشان نشاید؛بلکه متخالفان بوده و قابل جمع هستند و می توان به لحاظ حال اسناد و نسبت،هم زید قائم بگوییم و هم زید قائد.
پس اعمّی اصل تضادّ را منکر است و استدلال مذکور بر پایه قبول تضاد است لذا به ضرر اعمّی تمام نمی شود.
مرحوم آخوند ایراد بعض الاجله را نپذیرفته و در جواب می فرماید:
مساله متضاد بودن صفاتی از قبیل قائم و قاعد،ابیض و اسود و مبادی آن ها از قبیل : قیام و قعود و... یک امر ارتکازی عقلایی و عرفی است و در ذهن هر انسانی مرتکز و ریشه دار و مبنایی نیست تا شما بگویید: بر این مبنا،تضاد هست و بر مبنای دیگر نیست.خیر علی جمیع المبانی تضادّ هست و استدلال مذکور تام است.
- ۰۲/۱۱/۱۹