اصول و فروع
قواعد اصولی فقط به درد استنباط احکام شرعی فرعی یا فقه مصطلح نمی خورد و محدود به این بخش که یک دوازدهم قرآن باشد نیست بلکه کل دین در فروع و اصول و اخلاق و غیره محتاج به این قواعد است و اصولاً تفقه در دین و دین شناسی در همه ابعاد آن محتاج به این قواعد است زیرا اصیل ترین منبع شناخت انسان ،کتاب و سنت است و فهم دین از این دو منبع بدون اعمال قواعد اصولی ممکن نیست. ولی مع الاسف در بخش معارف دین و اخلاقیات دین از این قواعد کمتر استفاده شده است، ما در تفسیر کل قرآن نیاز داریم از قواعد اصولی استفاده کنیم نه فقط در تفسیر پانصد آیه از قرآن،ما مجتهد در مسائل عقیدتی لازم داریم، مجتهد در مسائل اخلاقی لازم داریم، مجتهد در امام شناسی لازم داریم.بنابراین اهمیت مباحث اصولی صدچندان می شود.البته نه تمام مباحثی که امروزه به نام علم اصول مطرح است ولی ثمره فقهی و دینی و عملی ندارد بلکه بحث های مفید اصولی که ثمره عملی داشته باشد زیرا علم اصول علم آلی و مقدمی است نه علم اصلی که خود این مسائل موضوعیت داشته باشند. و و لذا نیاز به یک پیرایش دارد تا ورم این علم متورم بخوابد و مسائل مهم و لازم در اصول طرح گردد.
- ۰۲/۱۱/۱۸