نهراسیدن از سرزنش ملامتگران
8. نهراسیدن از سرزنش ملامتگران
تعداد بازدید : 1541 تاریخ درج : 1397/12/13
8. نهراسیدن از سرزنش ملامتگران
گاه در جامعه، افراد بىایمان و جسور، با قدرت و شدت تمام، مقابل حق و حقیقت موضعگیرى مىکنند و علیه مؤمنان جوسازى مىنمایند و حق و باطل را وارونه جلوه مىدهند و با این کار، مؤمنان و آگاهان به حقیقت را به همراهى با خود و دستکم به سکوت وامىدارند. در این وضعیت، بسیارى از مؤمنان، برخلاف یقین به حقانیت خود و بطلان آن یاوهسرایان، به علت ترس از به خطر افتادن جان، مال یا
214آبرو، جرئت اظهار حق را از دست مىدهند.
با پیش آمدن چنین موقعیتى، کماند کسانى که از جوسازىها نهراسند و در مقابل اهل باطل بایستند و سخن حق را فریاد بزنند. به راستى که این کار، بسیار دشوار است؛ زیرا فرد باید افزون بر جان و مال، از آبروى خود نیز بگذرد و براى هرگونه فداکارى در راه دین، آماده باشد. با این حال، بیان حقیقت، بر عالمان واجب و لازم است و آنان حق ندارند به دلیل به خطر افتادن جان و مال و آبروى خود، از این کار خوددارى کنند و در صورت اجتناب از بیان حقیقت، عاقبتى ناگوار در انتظار آنان است؛ چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمود:
إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللهِ.1
هنگامى که بدعتها در امت من پدید آید، بر عالم است که دانش خود را آشکار کند. پس کسى که این کار را انجام ندهد، لعنت خداوند شامل حال او خواهد بود.
مؤمنان واقعى چنان شهامتى دارند که از شکستن سنتهاى غلط و مخالفت با اکثریتهایى که راه انحراف را پیش گرفتهاند و با تکیه بر کثرت عددى خود، دیگران را استهزا مىکنند، پروایى ندارند2 و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمىهراسند. خداوند در قرآن کریم مىفرماید:
(یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّٰهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکٰافِرِینَ یُجٰاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّٰهِ وَ لاٰ یَخٰافُونَ لَوْمَةَ لاٰئِمٍ ذٰلِکَ فَضْلُ اللّٰهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشٰاءُ وَ اللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِیمٌ) (مائده: 54)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! هرکس از شما، از آیین خود بازگردد، [به خدا زیانى نمىرساند؛] خداوند گروهى را مىآورد که آنها را دوست دارد و آنان [نیز] او را دوست
1) الکافى، ج 1، ص 54.
2) تفسیر نمونه، ج 4، ص 416.
215دارند؛ در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران، سرسخت و نیرومندند؛ در راه خدا جهاد مىکنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى هراسى ندارند. این، فضل خداست که به هرکس بخواهد [و شایسته ببیند] مىدهد و فضل و احسان خداوند، گسترده و [او به همه چیز] داناست.
افراد بسیارى را مىشناسیم که داراى صفات ممتازىاند. اما در مقابل غوغاى محیط و هجوم افکار عوام یا اکثریت منحرف، بسیار محافظهکار، ترسو و کمجرئتاند، و زود در برابر آنها میدان را خالى مىکنند؛ درحالىکه براى یک رهبر سازنده و افرادى که براى اجراى افکار او وارد میدان مىشوند، قبل از هرچیز، چنین شهامتى لازم است و بىتردید، عوامزدگى، محیطزدگى و امثال آن که همگى نقطه مقابل این امتیاز عالى روحى است، سد راه بیشتر اصلاحات محسوب مىگردد.
ازاینرو مىبینیم اهلبیت (علیهم السلام) در روایات بسیارى، افراد را به نهراسیدن از سرزنش ملامتگران سفارش مىکنند؛ براى مثال، امام على (ع) فرمود:
لَا تَخَافُوا فِی اللهِ لَوْمَةَ لَائِمٍ یَکْفِکُمُ اللهُ مَنْ آذَاکُمْ وَ بَغَى عَلَیْکُم.1
در راه خدا از سرزنش هیچ ملامتگرى نترسید؛ تا خداوند شما را در مقابل کسى که آزارتان مىدهد و بر شما تعدى مىکند، کفایت نماید.
یکى از ویژگىهاى اهلبیت (علیهم السلام) این است که در راه بیان حقیقت، امر به معروف و نهى از منکر و هدایت انسانها، از سرزنش ملامتگران هیچ هراسى به خود راه نمىدهند؛ براى نمونه، پیامبر اکرم (ص) در زمانى مبعوث گردید که شرک و بتپرستى، در جامعه عرب و مکه کاملاً رایج و معمول بود. بىتردید ایستادن در مقابل این سنت رایج و پرطرفدار، بسیار دشوار و خطرآفرین بود و تنها از کسى بر مىآمد که ضمن اعتقاد کامل به درستى عمل خود، بر خداوند توکل داشته باشد. در این وضعیت مىبینیم که پیامبر خدا (ص) به تنهایى در مقابل این رسم شوم و خلاف عقل ایستاد و از سرزنشها،
1) الکافى، ج 7، ص 52.
216آزارها، تهدیدها و تطمیعها هیچ هراسى به خود راه نداد.
امام على (ع) نیز در این راه، تمام کوشش خود را به کار گرفت. هنگام خلافت، آنگاه که در تقسیم بیتالمال میان مسلمانان، مساوات برقرار کرد و مورد اعتراض قرار گرفت، از راه خود عقبنشینى نکرد. ایشان به علت سه جنگى که در زمان خلافت ظاهرى خود با افراد به ظاهر مسلمان انجام داد، بسیار مورد اعتراض قرار گرفت. اما مىبینیم که حضرت در درستى کار خود، لحظهاى تردید نکرد و از سرزنش ملامتگران نهراسید. ازاینرو فرمود:
«إِنِّی لَمِنْ قَوْمٍ لَا تَأْخُذُهُمْ فِی اللهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ»1 ؛ «همانا من از قومىام که در راه خدا از سرزنش هیچ ملامتگرى نمىهراسند».
امام حسین (ع) در نامهاى که به برخى از شیعیان خود در کوفه نوشت، هم این ویژگى را به بهترین وجه به نمایش گذاشت و هم دیگران را به برخوردارى از این صفت، سفارش کرد و فرمود:
أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ الله (ص) قَدْ قَالَ فِی حَیَاتِهِ مَنْ رَأَى سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ الله نَاکِثاً لِعَهْدِ الله مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ الله یَعْمَلُ فِی عِبَادِ اللهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ یُغَیِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ کَانَ حَقِیقاً عَلَى الله أَنْ یُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّیْطَانِ وَ تَوَلَّوْا عَنْ طَاعَةِ الرَّحْمَنِ وَ أَظْهَرُوا الْفَسَادَ وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَ اسْتَأْثَرُوا بِالْفَیْءِ وَ أَحَلُّوا حَرَامَ الله وَ حَرَّمُوا حَلَالَهُ وَ إِنِّی أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ لِقَرَابَتِی مِنْ رَسُولِ الله.2
اى مردم! مىدانید که پیامبر خدا (ص) فرمود: هرکس زمامدار قانونشکنى را نظاره کند که حرام خدا را حلال و روا مىسازد و عهد و پیمان او را مىشکند و با روش پیامبر خدا (ص) مخالفت مىورزد و با این وصف، در برابر آن عنصر خودکامه و قانونگریز، با گفتار و
1) نهج البلاغة، خطبه 192 (قاصعه).
2) بحارالانوار، ج 44، صص 381 و 382.
217عملکردش به مخالفت برنخیزد و در راه اصلاح جامعه و حکومت، تلاشى نکند، بر خداست که او را از همان راهى که آن ظالم را به دوزخ درمىآورد، به دوزخ درآورد.
اى مردم! آگاه باشید که رژیم حقستیز اموى، فرمانبردارى شیطان را برگزیده و از قانون خدا و فرمانبردارى او سر برتافته است. کارگردانان آن، تبهکارى و بیداد را همهجا آشکار ساخته و مرزهاى قوانین و مقررات خدا را به تعطیل کشانده و ثروت ملى را به انحصار خویش درآوردهاند؛ حرام خدا را حلال و حلال او را حرام مىکنند و من به دلیل نزدیکىام به رسول خدا (ص)، سزاوارترین مردم به حکومتام.
اهلبیت (علیهم السلام)، جز از خدا نمىترسیدند و چیزى جز انجام دادن مسئولیت خطیر الهى را در نظر نمىگرفتند و بدون هیچ واهمهاى، حق را فریاد مىزدند و با این کار، توانستند اسلام واقعى را معرفى و به دیگران منتقل کنند.
ازاینرو در زیارتنامهها نیز زائر کوى آن بزرگواران، با گواهىدادن به این مسئله، خود نیز درس نترسیدن از سرزنش ملامتگران را مىآموزد و حتى حاضر مىشود در راه دفاع از دین، خالصانه همه هستى خود را فدا نماید. در اینجا به برخى از زیارتنامهها توجه مىکنیم:
در زیارت على (ع) مىخوانیم:
اللهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنْ رَسُولِکَ مَا حُمِّلَ وَ رَعَى مَا اسْتُحْفِظَ وَ حَفِظَ مَا اسْتُودِعَ... لَا تَأْخُذُهُ فِیکَ لَوْمَةُ لَائِم.1
خدایا! من گواهى مىدهم که امام على (ع) آنچه را از جانب رسول تو برعهده داشت، همه را رساند و آنچه را مأمور به حفظش بود، نگهدارى کرد و آنچه به او سپرده شده بود، حفظ کرد... و در راه تو، باکى از سرزنش مردم نداشت.
همچنین در زیارت امام حسین (ع) این عبارت آمده است: «وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ جَاهَدْتَ فِی
1) المزار، ص 42.
218 سَبِیلِ اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ لَمْ تَأْخُذْکَ فِی اللهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ»؛1 «گواهى مىدهم که تو در راه خدا، حق جهاد را بجاى آوردى و در راه خدا از سرزنش ملامتگران نهراسیدى». در صلوات بر امام باقر (ع) نیز مىخوانیم: «اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ الْبَاقِرِ الطُّهْرِ الطَّاهِرِ... لَمْ تَأْخُذْهُ فِیکَ لَوْمَةُ لَائِمٍ»؛2 «خدایا! بر محمد باقر پاک و مطهر درود فرست... همو که در راه تو، از سرزنش ملامتگران نهراسید».
همچنین در صلوات بر امام کاظم (ع) اینگونه مىخوانیم: «اللهُمَ... وَ لَمْ یَلْحَقْهُ فِی شَیْءٍ مِنْ أَوَامِرِکَ وَ نَوَاهِیکَ لَوْمَةُ لَائِمٍ»؛3 «خدایا!... [امام کاظم (ع)] در هیچیک از اوامر و نواهىات، از سرزنش ملامتگرى نهراسید».
در زیارت جامعه نیز به امام عسکرى (ع) اینگونه سلام مىدهیم:
السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الْمُنَزَّهِ عَنِ المَآثِمِ، المُطَهَّرِ مِنَ المَظَالِمِ، الحَبْرِ الْعَالِمِ، الَّذِی لَمْ تَأْخُذْهُ فِی اللهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ،... أَبِی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ.4
سلام بر امام منزه از گناهان، پاک از ظلم و ستم، عالم و دانشمند، کسى که از ملامت هیچ سرزنشگرى نهراسید؛... امام ابىمحمد حسن بن على عسکرى (ع).
- ۰۲/۱۱/۱۶