معرفتشناسی فارابی مکتبی یقینگرا
معرفتشناسی فارابی مکتبی است یقینگرا؛ بدینمعناکه معرفت غیریقینی را معرفت حقیقی تلقی نمیکند. یقین اجمالاً بر دو قسم است: یقین روانشناختی و یقین معرفتشناختی. یقین روانشناختی عمدتاً از سنخ اقناع است و از نظرگاه منطقی و فلسفی یقین به شمار نمیرود؛ اما یقین معرفتشناختی یقینی است که از نظرگاه منطقی و فلسفی یقین به شمار میرود و در تفکر منطقی و فلسفی فارابی به دو قسم است: خاص و عام. یقین خاص یا ضروری (مطلق و دائم) خصوصیت جاودانی و همیشگی دارد؛ اما یقین عام یا غیرضروری (غیرمطلق و غیردائم) ممکن است در برخی زمانها زایل شود؛ لذا یقین به معنای حقیقی فقط قسم نخست است. یقین در تفکر فارابی اولاً ناظر به مقام تصدیق است و اگرچه تصدیق از اقسام علم حصولی است، دیدگاه وی در باب یقین، ناظر به علم حضوری نیز میباشد؛ چه دریافتهای حضوری نیز میتوانند در قالب تصدیقی و گزارهای بیان یا حکایت یا تفسیر شوند؛ ثانیاً یقین در تفکر او از سنخ یقین عقلی است و چنین یقینی یا از طریق علم به احکام عقلی بدیهی و یا از طریق قیاس برهانی (مبتنی بر احکام عقلی بدیهی) حاصل میشود. به نظر میرسد مجموعاً دیدگاه فارابی در مسئلة یقین کاملاً متعهد به رویکرد عقلگرا، موجه و دقیق است، اگرچه ممکن است با این نقد مواجه شود که او علی رغم بررسی انواع و مراتب مختلف یقین- حتی بررسی یقین در برخی ادراکات حضوری- تبیینی از کیفیت یقین در ادراکات شهودیِ عرفا [و اشراقیون] ارائه نکرده است.
https://zehn.iict.ac.ir/article_27200.html
- ۰۲/۱۱/۰۷