جایگاه ارادهی ظاهری و باطنی در فقه و حقوق موضوعه
شکلگیری عمل حقوقی و عناصر سازندهی آن و آسیبهایی که در مراحل مختلف تکوین اراده ممکن است بر آن وارد شود، از موضوعات مهم فقهی و حقوقی است. از جمله مسائل قابل تعمق در این زمینه، تعارض ارادهی ظاهری و باطنی در ایجاد عمل حقوقی است و سؤال این است که، کدام یک از آن دو، اصل و حاکم تلقی میگردد. اگر چه غالباً در ایجاد عمل حقوقی، ارادهی باطنی و ظاهری با یکدیگر تطابق دارند، ولی گاهی بر یکدیگر منطبق نمی باشند؛ و در چنین فرضی، بحث در زمینهی حاکمیت ارادهی ظاهری یا باطنی موضوعیت مییابد. بحث در زمینهی صحت و بطلان اعمال حقوقی و تفسیر عقود و ایقاعات، آثار مهمی بر جای میگذارد. با بررسی در نظام تقنینی، رویهی قضایی، نظرات فقهی و رویکردهای حاکم بر بحث در نظامهای حقوقی، به نظر می رسد بر خلاف نظر بسیاری که گمان کردهاند اصل بر ارادهی باطنی است و مؤیدات ارادهی ظاهری، ناظر به مرحلهی اثبات است، توجه به ارادهی ظاهری و اعتبار بخشی به آن در برخی حوزهها، دارای موضوعیت و اصالت است و جنبهای حمایتی یا ارشادی و نظارتی دارد.
- ۰۲/۰۵/۱۵